بهترین کتاب روانشناسی زن و مرد

معرفی بهترین کتاب روانشناسی زن و مرد

فهرست مطالب

اندک موضوعاتی تو روانشناسی نسبت به موضوع تفاوت جنسی بحث برانگیز هستن. گفت و گوها رو میشه به دو نوع اصلی تقسیم کرد: الف) توصیف تفاوت های جنسیتی، که شامل میزان و تنوع در امر اختلافات جنسی میشه اونم از منظر صفات جسمی و روانی، و ب) ریشه و گسترش اختلافات جنسی، از جمله فعل و انفعالات پیچیدهای که بین عوامل اجتماعی، فرهنگی، ژنتیکی و بیولوژیکی وجود داره و رو این موضوع تاثیر گذاره.

اینجا یکم مسیرو گم می کنیم چون از یه طرف محققانی که تو تحقیقات خودشون بر فاکتورهای فرهنگی اجتماعی تأکید میکنن، تمایل دارن که تفاوت های جنسی رو چندان بزرگش نکنن و در اصل نگرانن که اگه خیلی این تفاوت ها رو جدی بگیریم، کل جامعه به فنا بره و بعدش یه غوغایی به پا بشه. از طرف دیگه، کسایی که بر تاثیرات بیولوژیکی تأکید دارن، به تفاوت فاحش در شخصیت و رفتار اشاره می کنن.

من معتقدم که این اختلاف بین سطح توصیفی و تشریحی تحلیل، جلوی ما رو برای توضیح بیشتر این زمینه گرفته و بحث های عمومی رو راجبه این موضوعات پیچیده و حساس، به تحریف کشونده. به همین منظور برای ایجاد تغییر و تحولاتی موندگار که در واقع بر نتایج مطلوب تاثیر میگذارن، برسیم،، باید دانشمون از حقیقت رو تا حد ممکن بالا ببریم.

تو این مقاله من روی حوزه شخصیت تمرکز کردم که تنها طی چند سال گذشته پیشرفتهای خیلی جذابی رو داشته. قراره به این استدلال بپردازم که گرچه این دانش هنوز یک راه طولانی در پیش روی خودشون داره تا بتونه به طور کامل تأثیر متقابل طبیعت و تربیت رو توضیح و بسط بده، اما دیگه وقتش رسیده که تفاوتهای جنسیتی رو در موضع شخصیت جدی بگیریم.

شخصیت های زن و مرد

تعداد زیادی از مطالعات انجام شده تصویری نسبتاً یکپارچه از تفاوتهای جنسیتی در شخصیت ایجاد کردن که کاملاً با فرهنگهای مختلف سازگاره. به نظر میرسه که فراگیرترین اختلافات جنسیتی در سطحمحدودویژگیهای شخصیتی دیده می شود، و نه در سطحگسترده“.

در سطح گستردهتر، صفاتی مانند برون گرایی، روان رنجوری و توافق پذیری رو داریم. اما وقتی به جنبه های خاص هر کدوم از این عوامل گسترده نگاه کنیم، متوجه میشیم که برخی از ویژگیها در مردان نمره بالاتری (به طور معمول) و برخی از ویژگیها در زنان نمرات بالاتری (به طور معمول) کسب کردن، در نتیجه، تفاوتهای (جنسیتی) همدیگه رو از بین میبرن. با این حذف، به نظر می رسه که تفاوت های جنسیتی در شخصیت وجود نداره، در حالی که در واقعیت اینطور نیست.

به عنوان مثال، زن و مرد به طور معمول ​​در موضع برونگرایی تفاوت چندانی با هم ندارن. با این حال، در سطح محدود، میبینین که مردان به طور معمول ​​مدعیان خوبی در این زمینه هستند (جنبه ای از برونگرایی) در حالی که زنان به طور معمول ​​اجتماعی تر و دوستانه تر برخورد می کنن (جنبه دیگری از برونگرایی). پس اگه که بخوایم به صورت عمیق تر به موضع شخصیت نگاه بندازیم، به طور معمول تصویر کلی که از مردان و زنان به دستمون میاد، چجوریه؟

به طور معمول، مردان تمایل دارن که مسلطتر، قاطعتر، خطرپذیرتر، هیجان طلب تر، سخت گیرتر، محکمتر از نظر عاطفی، منفعت طلبتر باشند و ایده های مفهومی رو بیان کنن. همچنین تمایل دارن که تو ارزیابی های هوش فردیشون نمره بالاتری کسب کنن، حتی اگر تفاوت های جنسیتی تو هوش عمومی که به عنوان یک توانایی سنجیده میشه، بسیار ناچیز باشه.

همچنین مردان تمایل به تشکیل گروههای بزرگتر و رقابتی دارن که در آنها سلسله مراتب افراد توش پایدارتره (ترتیب حضور) و در روابط فردی شون به دنبال رابطهای هستند که کمتر نیازمند به میان گذاشتن و خرج عواطف شون باشن. از نظر سبک ارتباطی، مردان تمایل دارن که بیشتر از گفتار قاطعانه استفاده کنن و به احتمال زیاد وسط حرف همه (چه زن وچه مرد) میپرن و حرفشون رو قطع میکنن – خصوصاً از روی فضولی یا یهویی – که این رفتار میتونه به عنوان نوعی رفتار غالب ازش تعبیر بشه.

البته بسیاری از مردان هم هستن که سطح بالایی از همه این ویژگیها رو از خودشون نشون نمیدن. اما این واقعیت با الگوی گسترده تر که قبلا بهش اشاره کردیم، منافاتی نداره. مثلا، من میتونم تشخیص بدم مردی هستم که دارای ترکیبی از ویژگی های شخصیتی مردونه و زنانهای هستم، همچنین میتونم تشخیص بدم که تجربه شخصی من، منجر به بی اعتبار شدن یافته های قابل تعمیم نمیشه.

در مقابل، زنان به طور معمول ​​تمایل دارن که اجتماعیتر، حساستر، خونگرمتر، دلسوزتر، مودبتر، مضطربتر، و مرددتر باشن و از نظر زیبایی شناسی پذیراتر. به طور معمول، زنان بیشتر به روابط دوطرفه صمیمانه و مشارکتی علاقه نشون میدن با سلسله مراتب ناپایدارتر و همچنین با هنجارهای برابری طلبانهای. در صورت بروز پرخاشگری، تمایل به غیرمستقیم بودن و رویارویی بازتر است. زنان همچنین تمایل دارند مهارت های ارتباطی بهتری رو از خودشون نشون بدن، توانایی کلامی بالاتری دارن و میتونن رفتار غیرکلامی دیگران رو رمزگشایی کنن.

همچنین زنان تمایل دارند که از گفتار وابسته و آزمایشی بیشتری در زبان خودشون استفاده کنند، که در نتیجه هر دو این موارد حالت چهره و زبان بدنی رساتری خواهند داشت (در مقابل مردان که تمایل دارند دوستانهتر و صمیمیتر باشند). اگرچه این  رفتارها بسیار پایهای هستن اما به طور معمول، زنان معمولاً بیشتر از مردان لبخند میزنند و گریه میكنند، و این تفاوت ها وقتی که میفهمن در حال دیده شدن هستن، نسبت به وقتی که تنهان، پررنگ تر میشه.

بر خلاف اونچه که میشه انتظارش رو داشت، برای همه این تأثیرات شخصیتی، اختلافات جنسیتی بیشتر از بقیه چیزاس. حتی در کشورهای فردگرا و برابر طلب در امور جنسیتی. میشه به این نکته هم اشاره کرد که بسیاری از این اختلافاتو چندان وسیع نیستن و اگه همینجا دست از تحلیل مون برداریم و جلوتر پیش نریم، قسمت اعظمی که تا حالا بهش اشاره کردیم درست بوده. با این حال، در سال های اخیر به طور چشمگیری آشکار شده که وقتی به کلیت موضوع شخصیت نگاه کنیمبا در نظر گرفتن ارتباط بین صفاتاختلافات بین دو جنس کاملاً برجسته تر میشه.

طبق روانشناسی تکاملی، تفاوت بین زنها و مردها ذاتیه و موفقیت مردان در محیط کاری بازتابی از تمایلات اونهاست، نه تبعیض جنسیتی. اگربه این موضوع علاقه دارید، تعدادی از بهترین کتاب روانشناسی زن و مرد رو در مقاله براتون تهیه کردیم.

کتاب تفاوت ذاتی

1. تفاوت ذاتی

نویسنده: سایمون بارون-کوهن
زیرعنوان: این خردمندی است که به دنبال خرد باشیم

کتاب بارون-کوهن یکی از محبوب ترین کتابها در مورد تفاوتهای جنسیتی مغز انسانه. این کتاب توضیح میده که چرا و چطور مغز زنان و مردان نقاط قوت و نقاط ضعف خودشون رو دارن.

نیاز به اختراع، ساختن ابزارها و سلاح ها در طول تاریخ، باعث شده که مغز مردها سیستماتیک بشه (برخورد منطقی)، درحالی که زنها نیاز داشتن که وقتی به بلوغ رسیدن، گروه خودشون رو ترک کنن و به یک گروه غریبه بیپیوندن و ازدواج کنن. این باعث شده که مغز زنان در زمینه ی همدلی (درک کردن بقیه) قوی باشه.

زنان همچنین باید از کودک شیرخوار مراقبت کنن و نیازهای اونهارو پیشبانی و برطرف کنن در حالی که کودکان شیرخوار نمی تونن صحبت کنن و این باعث شده زنان در خواندن ذهن بهتر از مردان باشن. مردان در طول تاریخ مجبور بودن که تنهایی شکار کنن و با دشمن بجنگن و به خاطر این موضوع، مردان برعکس زنان در همدلی کردن خوب نیستن. وقتی احساس همدلی با بقیه ی انسانها نداشته باشین، براتون تنهایی و کشتن آدمها راحتتر میشه.

قابلیت مردها در سیستماتیک کردن، باعث موفقیت اونها در شغلهایی مثل مهندسی و دانشمندی شده، در حالی که قابلیت زنها در همدلی کردن، دلیل اجتماعی تر بودن اونهاست و باعث شده اشخاص مختلف رو بهتر قضاوت کنن. وقتی که مغز مردها (و گاهی اوقات زنان) بیش از اندازه سیستماتیک باشه و همدلی خیلی کمی داشته باشن، میتونن دچار علائم بیماری اوتیسم یا سندروم آسپرگر بشن.

بارون-کوهن یک محقق معروف در زمینه ی اوتیسم دانشگاه کمبریجه و نظریه ی مغز مردانه ی اون راجع به اوتیسم کاملاً با عقل جور در میاد.

طی یک سری آزمایشها، بارون-کوهن و همکارانش نشون دادن که تفاوتهای جنسیتی مغز یک چیز ذاتیه و از طریق اجتماع ایجاد نمیشه. اونها در یکی از آزمایشها از نوزادهایی که هنوز یک روزه نشده بودن استفاده کردن.

در این آزمایش پسرها ابزار مکانیکی رو ترجیح دادند و دخترها، صورت انسانها رو.

استدلال این که خصوصیتی که طی ۲۴ بعد از تولد دیده میشه، ذاتی نیست، خیلی سخته. محقق های دیگه نشون دادن که انتخاب اسباب بازی کودکان هم تا حد زیادی ذاتیه، چون نر و ماده ی گونه های دیگه هم به همین شکل انتخاب میکنن. میمون های نر ماشین های اسباب بازی و توپ ها رو ترجیح میدن و میمون های ماده دوست دارن با عروسک و وسایل آشپزی بازی کنن. از اون جایی که میمونها توسط انسانها تربیت نمیشن و تا به حال شبیه این اسباب بازی ها رو ندیدن، نتیجه میگیریم که انتخاب اسباب بازی یک چیز ذاتیه.

شواهد علمی نشون میدن که مغز زن و مرد کاملاً متفاوته واین تفاوتها به صورت تکاملی طراحی شدن، بنابراین ذاتی هستن.

کتاب پارادوکس جنسی

2. پارادوکس جنسی

نویسنده: سوزان پینکر

پینکر به تفاوتهای جنسیتی تکامل یافته ی روانشناسی زن و مرد که کوهن هم راجع به اون ها گفته بود، صحبت میکنه.

گرایش مردها به سیستماتیک کردن، وقتی افراطی بشه، میتونه باعث بشه که اونها مبتلا به اوتیسم، سندروم آسپرگر و ناتوانی هایی بشن. این ویژگی مانع ارتباط برقرار کردن اونها با دیگران میشه.

پینکر عقیده داره که مردان به طور کلی شکننده تر از زنان هستن و از بیماریهای بیشتری رنج میبرن. مردها جنس ضعیفتر هستن، نه زنها.

یکی از چیزهای جالبی که پینکر در کتابش نوشته اینه که بسیاری از مردان با وجود این بیماری ها و سندروم ها، با تلاش در شغل شون به موفقیت میرسن. اونا حتی گاهی اوقات از این ناتوانیها به نفع خودشون استفاده میکنن.

پینکر راجع به زن هایی که استعداد و هوش فراوان دارن ولی با این وجود از کارهای زیاد و طولانی دست کشیدن تا بیشتر کنار خانواده شون باشن هم صحبت کرده.

پینکر در کتابش یک سری داستانهای شخصی و نوشته و نشون داده که زنها کارهای بهتری برای انجام دادن دارن تا پول درآوردن. اسم اون کارها زندگیه.

کاور کتاب مصائب مردان سر به راه

3. مصائب مردان سر به راه

نویسنده: رابرت گلاور

با اینکه این کتاب ۱۷ سال پیش نوشته شده، جدیداً بیشتر مورد توجه قرار گرفته. گلاور توضیح میده که چرا مرد خوبی بودن برای فرهنگ ما مضره.

اون نشون میده که این موضوع چطوری باعث میشه اکثر مردا از رابطه و کارشون ناراضی باشن.

این کتاب به خیلی از مردها پیشنهاد میشه که بخونن و هر دفعه تـأثیر عمیقی روی اونها گذاشته. بعضی هاشون بعد از خوندن این کتاب میگن: “وای، من چطوری این چیزهارو نمیدونستم؟ احساس میکنم این کتاب داره من، زندگیم و رابطه ی من رو توصیف میکنه!”

این کتاب به طور مستقیم راجع به بهبود روابط نزدیک نیست اما میشه گفت که بعد از خوندن این کتاب روابط مردان رو بهتر میکنه.

“هر کاری که یک مرد خوب انجام میده آگاهانه یا ناخودآگاه برای اینه که از طرف شخصی تأیید بشه یا جلوی تأیید نشدن خودش رو بگیره.”

جردن پیترسون در مورد مفهوم خام بودن (naive) توضیح داده که مفهومی شبیه به موضوع این کتابه و خیلی جالبه که این موضوع میتونه تا حد مضر باشه برای انسان. ما تو قسمت یازدهم پادکست یه فنجون کتاب در سری اول این موضوع رو یه کوچولو توضیح دادیم که فکر میکنم واسه اونایی که علاقه دارن جالبه، حتما ببنید.

کتاب مغز مردانه

4. مغز مردانه

نویسنده: لوآن بریزنداین
زیرعنوان: درک چگونگی تفکر در پسران و مردان

دکتر بریزنداین که اولین کلینیک بررسی تفاوت های جنسیتی در مغز ، هورمونها و رفتارها رو تأسیس کرده، در این کتاب روی مغز مردان تمرکز میکنه و نشون میده که در تمام مراحل زندگی، “واقعیت مردانه” کاملاً با واقیعت زنانه متفاوته. اون با بررسی آخرین موفقیت های روانشناسی مردان و و عصب شناسی شون، توضیح میده که مغز مردانه:

یک ماشین توانا و آماده ی حل مسئله ست. وقتی که مرد با یک مشکل شخصی رو به رو بشه، از ساختارهای تحلیلی مغرش استفاده میکنه، نه ساختارهای احساسی.

در فشار رقابت، به طور غریزی خشن بازی میکنه و رتبه براش خیلی مهمه.

ناحیه جنسیش دو و نیم برابر بزرگتر از ناحیه جنسی زنه و از اون برای خیال پردازی در مورد بدن زن استفاده میکنه.

در دوران بلوغ افزایش تستسترون خیلی زیادی داره که باعث میشه صورت افراد رو خشن تر ببینه.

کتاب مغز مردان کلیشه هارو از بین برده و کاملاً علمیه. همه ی مردها و به خصوص زن هایی که توسط مردها اذیت شدن، باید این کتاب رو بخونن.

اگه این موضوع براتون جالبه احتمالا به حرف های فروید هم در این باره علاقه دارید، تو این پست بیشتر درباره فروید و آثار و زندگیش توضیح دادیم، ببینید.

کاور کتاب مغز زنانه

5. مغز زنانه

نویسنده: لوآن بریزنداین

از ده سال پیش که این کتاب نوشته شده تا الان، از این کتاب به عنوان یکی از بهترین کتاب های روانشناسی زن و مرد استقبال زیادی شده. این کتاب، یکی از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمزه و تا حالا به بیشتر از ۳۰ زبان ترجمه شده. در هر نسخه، نزدیک یک میلیون فروش داشته و از روی این کتاب یک فیلم هم ساخته شده.

توضیحات علمی این کتاب در مورد مغز زنان، اون هارو در طی مراحل مختلف زندگیشون راهنمایی میکنه و باعث میشه مردها دختران و زنان زندگی خودشون رو بهتر درک کنن و در رابطه های عاشقانه بهتر عمل کنن.

چرا زنها کلامی تر از مردها هستن؟ چرا زنها جزئیات بیشتری از دعوا یادشون میمونه که مردا اصلاً یادشون نیست؟ چرا زنها با دوست هاشون رابطه ی عمیقتری دارن تا مردها با دوست های خودشون؟ اینها سؤال هایی هستن که هر دو جنس همیشه از خودشون میپرسن.

دکتر بریزنداین نشون میده که ساختار خاص مغز زنها مشخص میکنه که اونها چطور فکر میکنن، چه چیزهایی براشون ارزش داره، چطوری ارتباط برقرار میکنن و عاشق چه کسی میشن.

لوآن بریزنداین وقتی که به عنوان دانشجوی پزشکی در دانشگاه ییل و بعداً به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه هاروارد تحقیق میکرد، کشف کرد که تقریباً تمام داده های بالینی موجود در زمینه های روانشناسی و عصب شناسی روی مردها متمرکز شده. بعد از این که متوجه این موضوع شد، برای به دست آوردن اطلاعات راجع به مغز زنها و روانشناسی زنان، اولین کلینیک کشور رو برای مطالعه و درمان عملکرد مغز زنها تأسیس کرد.

دکتر بریزنداین از آخرین اطلاعات و تحقیقات استفاده کرد و اون هارو در یک کتاب قرار داد و در اختیار ما گذاشت تا زنان رو راجع به مغز، بدن و رفتارهای خاص خودشون راهنمایی کنه.

زنان با خواندن این کتاب متوجه میشن که مغز آنها یک مغز توانا و آماده ی برقراری ارتباطه. و مردان بعد از خواندن این کتاب عموماً به مغز زنها حسادت میکنن.

کارن هورنای هم موضوعات جالبی درباره مغز زنان میگه که درمقاله زندگی نامه و آثار کارن هورنای بهش اشاره کردیم، اگه علاقه دارید حتما ببینید.

کاور کتاب مردان مریخی زنان ونوسی

7. مردان مریخی، زنان ونوسی

نویسنده: جان گری

این کتاب به عنوان یکی دیگر از بهترین کتاب های روانشناسی زن و مرد در واقع یک راهنما برای درک جنس مخالفه و به زنان و مردان کمک میکنه تا با درک تفاوت هاشون، بهتر با هم ارتباط برقرار کنن و رابطه ی عمیق تری داشته باشن.

روزی روزگاری مریخی ها و ونوسی ها باهم آشنا شدن و عاشق هم دیگه شدن و رابطه ی خوبی با هم داشتن چون می دونستن باهم تفاوت دارن و برای این تفاوت ها احترام قائل بودن. یک روز اون ها به زمین اومدن و آلزایمر گرفتن و تمام خاطرات شون پاک شد و یادشون رفت که از دو سیاره ی مختلف اومدن.

ثابت شده که کتاب مردان مریخی، زنان ونوسی به زوج های زیادی کمک کرده تا رابطه ی خودشون رو بهتر کنن. این کتاب یک کتاب کلاسیک مدرن در زمینه روانشناسی زن و مرد حساب میشه. و به مردها و زنها کمک کرده تا درک کنن چقدر در برقراری رابطه با هم فرق دارن. و نیازهای احساسی و رفتارشون با هم متفاوته و به اونها یاد داده که چطوری بدون درگیری ارتباط برقرار کنن و صمیمیت رابطه هاشون رو بیشتر کنن.

کتاب مردان زنان و روابط

8. مردان، زنان و روابط

نویسنده: جان گری
زیرعنوان: صلح با جنس مخالف

نویسنده ی کتاب مردان مریخی، زنان ونوسی و آنچه مادرت نمیتوانست به تو بگوید و پدرت نمیدانست، این کتاب رو هم نوشته. و توضیح داده که تفاوت های بین روانشناسی زن و مرد همون چیزیه که رابطه رو جذاب میکنه.

عشق واقعی بدون قید و شرطه. آدمها باهم فرق دارن. اکثر بزرگسال ها با این دو جمله موافقن.

اما با اینکه بیشترمون میدونیم روانشناسی زنها و مردها باهم متفاوته، در رابطه هامون سعی میکنیم که پارتنرمون رو هی عوض کنیم تا شبیه ما باشن.

دکتر گری عقیده داره که عشق بدون قید و شرط فقط موقعی ممکنه که ما تفاوت های هم دیگه رو بشناسیم و اونها رو قبول کنیم. فقط وقتی که بتونیم به این تفاوتها احترام بذاریم و قدر اونها رو بدونیم، میتونیم مشکلات رابطه رو حل کنیم.

شناختن تفاوت هایی مثل تفاوت در شیوه ی ارتباط برقرار کردن و مقابله با استرس و اینکه بدونیم تعریف دوست داشته شدن برای زن و مرد چیه، قدم بزرگی برای اینه که در رابطه هامون خوشحال و راضی باشیم.

هر کدوم ما خاص هستیم. این موضوع رو انکار نکنید و خوشحال باشید که خاص هستین! درک این که همه ی ما باهم فرق داریم نه تنها برای داشتن رابطه ی خوب لازمه، بلکه دنیا رو هم جای بهتری میکنه. این کتاب رو به عنوان یکی از بهترین کتاب های روانشناسی جنسیت مطالعه کنید.

کاور کتاب چرا مردها گوش نمیکنند و زنان نمیتوانند نقشه ها را بخوانند

9. چرا مردها گوش نمیکنند و زنان نمیتوانند نقشه ها را بخوانند

نویسنده: آلن و باربارا پیز
زیرعنوان: با تفاوتهایمان چه کار کنیم

این کتاب پرفروش جواب همه ی سؤال هایی که تا حالا راجع به جنس مخالف داشتید رو جواب میده.

باربارا و آلن پیز برای کتاب جدیدشون درباره ی طرز فکر و ارتباط بین زن و مرد، سه سال به جاهای مختلف دنیا سفر کردن.

اونا اطلاعات زیادی در مورد مغز و روانشناسی زنها و مردها و همینطور زیستشناسی اونها به دست آوردن. اونا راجع به تغییرات اجتماعی زن و مرد هم تحقیق کردن.

این کتاب رو بخونید تا بالاخره بفهمید که چرا مردها هیچ وقت گوش نمیکنن و زنها نمیتونن نقشه ها رو بخونن و چرا اگه رازهای هم دیگه رو بدونید، دیگه هیچ وقت لازم نیست عذرخواهی کنید. و این یعنی شناختن روانشناسی زن و مرد!

کاور کتاب راهنمای مردان برای شناخت زنان

10. راهنمای مردان برای شناخت زنان

نویسنده: جان گاتمن
زیرعنوان: اسرار اثبات شده علمی از “آزمایشگاه عشق” درباره آنچه زنان می خواهند

یک فیلسوف بزرگ گفته: “تلاش برای درک زنان مثل این میمونه که سعی کنی رنگ عدد نه رو بو کنی.” اما واقعیت اینه که مردها می تونن زنها رو درک کنن و این به نفع خودشون تموم میشه.

برای این کار به یک معلم خوب نیاز دارن و بهترین معلم، جان گاتمنه که کتاب ۷ اصل برای ازدواج موفق رو هم نوشته.

اون این کتاب رو به کمک همسرش، جولی گاتمن و داگ آبراماس و ریچل کارلتون، بر اساس ۴۰ سال تحقیق و مطالعه نوشته.

این کتاب برای مردها نوشته شده چون تحقیقات جدید نشون داده که مرد در رابطه بیشترین تأثیر رو در عالی بودن رابطه یا خراب شدنش داره.

راهنمای مردان برای شناخت زنان جواب علمی این سؤال رو میده: زنان واقعاً از مردها چی میخوان؟ این کتاب راجع به ویژگیهای مردونه که برای اکثر زنها جذابه، توضیح میده و به مردها کمک میکنه تا اون مردی باشن که زنها دوست دارن.

کتاب تو درک نمیکنی: زنان و مردان در گفتگو

11. تو درک نمیکنی: زنان و مردان در گفتگو

نویسنده: دبورا تانن

زنها و مردها در دو دنیای مختلف زندگی می کنن و در دنیاهای متفاوتی به وجود اومدن.

این کتاب چهار سال در لیست پرفروش ترین کتابهای نیویورک تایمز بوده.

با بیانی علمی و طنز، تانن نشون میده که چرا زنها و مردها میتونن از یک مکالمه برداشت های کاملاً متفاوتی داشته باشن.

این کتاب با نمونه های جالب مکالمه های واقعی، به شما کمک میکنه تا بفهمید اشتباه تون چی بوده و یاد بگیرید که چطور باید رابطه هاتون رو با مکالمه ی درست قوی کنید.

این کتاب روش صحبت کردن شما با جنس مخالف رو برای همیشه عوض میکنه.

اگه به موضوعات فنون قانع کردن دیگران و ارتباط باهاشون براتون جذابه پیشنهاد میکنم معرفی کتاب تاثیر نوشته رابرت چالدینی و همینطور کتاب آئین دوستیابی نوشته دیل کارنگی رو بهتون پیشنهاد میکنیم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شیما و هاتف

ما شیما و هاتف هستیم
و تو پادکست خوره کتاب،
به نقل از کتاب‌ها براتون از "آزادی" میگیم.