کاور قسمت 6 - انسان خردمند

پادکست خوره کتاب

معرفی کتاب انسان خردمند نوشته یووال نوح هراری

فصل: 3

قسمت: 6

کتاب انسان خردمند

نوشته یووال نوح هراری

تاریخ انتشار: 6 فروردین 1400

یه کتاب جالب که تاریخ بشر رو به زیبایی روایت میکنه.

ما اینجاها فعالیم: اینستاگرامتلگرام یوتیوب وبسایت

حمایت مالی از خوره کتاب

گوینده و نویسنده: شیما
تدوینگر: هاتف
موسیقی متن: موسیقی متن فیلم The Last of the Mohicans

رونوشت این قسمت:

“از زمانی که وجود داریم یه سوالی تو ذهن مونه که: ما کی هستیم؟ و انسان بودن ینی چی؟

کنجکاوی همیشه اون محرکی بوده که دانش ما رو به سمت جلو هل داده. یووال نوح هراری از ترکیب علوم اجتماعی و علم استفاده کرده تا این کنجکاوی رو تغذیه کنه که: انسان بودن ینی چی؟ بنابراین با یه کتابی رو به رو ایم که از تلفیق زیست شناسی، مردم شناسی، باستان شناسی و اقتصاد درس شده.

تاریخ ما آدمها، انسان های خردمند، تحت تاثیر سه تا انقلاب عمده بوده: انقلاب شناختی اولین انقلابیه که تاریخمونو عوض کرد. انقلاب شناختی بیشتر از 70 هزار سال پیش اتفاق افتاد. مثل اینکه مثلا پول رو اختراع کردیم. چیزی که برامون ارزشمنده و ارزششو صرفا از باور ما به ارزشمندی اش به وجود میاره. ینی ما به اراده ی خودمون سیستم های جدیدی رو ایجاد کردیم، مثل سیستم مالی یا همون تولید کردن پول، اگه ساده تر بخوایم بگیم. تو همچین انقلابی، انسان های هوشمند شده، یاد گرفتن که تخیل به خرج بدن و چیزایی رو توصیف کنن که مفاهیم انتزاعی ان و تو دنیای واقعی وجود ندارن. توانایی ما تو باور پیدا کردن به زندگی پس از مرگ باعث توانایی ما برای باور پیدا کردن به اخلاق و بعد از اون توانایی ما تو باور پیدا کردن به حقوق بشر شد. و هیچ کدوم این باورها تو عالم طبیعت قابل دیدن نیستن و صرفا نتیجه ی تصوراتِ جمعیِ آدمان که سرنوشتِ گونه ی ما رو رقم زده و تاثیری فراتر از ژنتیک مون رو ما داشته.

انقلاب دوم، که 10 هزار سال پیش اتفاق افتاد، انقلاب کشاورزی بود. پیدا شدنِ کشاورزی و یاد گرفتنش تو دنیا، شروعی بود واسه یکجانشین شدنِ انسان های شکارچیِ قبل از اون دوران و بعد… شروع جهانی شدن. چطور؟ چون شروعی بود برای توسعه ی تکنولوژی و ابزارهایی که بتونن بهره وری رو تو کشاورزی و کشت بالا ببرن و در نتیجه استانداردهای زندگی انسانها رو بالا برد.

و انقلاب سوم، انقلاب علمی بود که شروعِ دیدگاه علمی و واقع نگرانه به زندگی بود. یووال نوح هراری میگه که این دوران از 500 سال پیش شروع شده و پیوسته داره توسعه پیدا میکنه. اون میگه این انقلابها خودشون نشونه ای دال بر این مطلبن که گونه ی ما میتونه ایده هایی رو ایجاد کنه و پرورش بده که هیچ گونه ی دیگه ای قادر به توسعه اش نیست. مثه سیاست، دین، سرمایه داری. انقلاب علمی همینطورم باعث پیشرفت ریاضی، فیزیک، ستاره شناسی، زیست شناسی و شیمی شده. همه ی این پیشرفتها دیدگاه جوامع رو نسبت به طبیعت عوض کرده و همینطورم باعث شده که انسان بتونه تا حدی به نیروهای موثر بر انتخاب طبیعی غلبه پیدا کنه. هراری خودش البته باور داره که احساسات و آرزوهای پایه ایِ انسان توسط این انقلاب ها تحت تاثیر قرار نگرفته.


سلام من شیمام و اینم فصل سوم پادکست یه فنجون کتاب عه. تو قسمت ششم به سراغ کتاب انسان خردمند نوشته یووال نوح هراری رفتم.

تیکه هایی از این کتاب رو بشنویم:

“100 هزار سال پیش، 6 نوع گونه ی انسان خردمند وجود داشت، ینی شامپانزه هایی که هوشمندتر و خودآگاه شدن. امروز فقط یه گونه باقی مونده و اونم ماییم: هومو سیپین ها. ما تنها گونه ای هستیم که میتونه به چیزایی باور داشته باشه که مطلقا ساخته ی تصوراتشه. مثه خدایان، ایالت ها، پول و حقوق بشر. و اینا همه قدرت فکرمونو نشون میده که میتونیم مفاهیم پیچیده رو به همدیگه بفهمونیم. و این مفاهیم پیچیده، وجودمونو تعریف میکنه. هراری باور داره که این ویژگی منحصر بفرد ما تو شناختن و درک مفاهیم انتزاعیه که برگ برنده مون بوده. ینی از بین سه انقلاب اول، میگه انقلاب شناختی اهمیتش ویژه س.

اون میگه انسان ماقبل تاریخ دستاوردهای زیادی نداشته. میگه انسانهای ماقبل تاریخ فرق زیادی با حیوانات دیگه نداشتن. اونام یه سری حیوانات نه چندان چشمگیری بودن که تاثیری بیشتر از مثلا گوریل ها و زنبورها و عروس های دریایی روی محیط زیست شون نداشتن. اونام سایز مغزهاشون بزرگ بوده و از هوشمندی برخوردار بودن تا حدی. ولی برگ برنده ی آدما تو این بود که میتونستن تو مقیاس های بزرگی با هم دیگه همکاری کنن. آدما تونستن یاد بگیرن که چطوری خودشونو جمع و جور کنن تا بتونن تو جوامع کنار همدیگه زندگی کنن. و متعاقبش شرکت ها و ادیان و تمدنها رو ایجاد کردن. توانایی ما تو همکاری کردن بود که باعث شد ما بتونیم اثربخشی مونو بالا ببریم و دستاوردای بزرگتری بسازیم و وظایف پیچیده تری رو هندل کنیم. این همون موضوعیه که بهش میگن یادگیری جمعی. ما یاد گرفتیم که پولامونو مجدد سرمایه گذاری کنیم. و پولی که به دست آوردیم رو واسه ایجاد کارخونه های بیشتر و استخدام آدمای بیشتر سرمایه گذاری کنیم. این کاری بوده که سلاطین گذشته نمیدونستن و انجام نمی دادن، بلکه سرمایه گذارا تازگیا دور هم جمع میشن تا توی یه سرمایه گذاری ای مشارکت کنن و پایه و اساس بازارهای سهام رو بذارن. چه خوشمون بیاد چه نیاد، موجودیت ما به عنوان انسان خیلی خیلی با مفاهیم اقتصادی و مالی در هم تنیده شده.”

هراری تو جای دیگه ای از کتاب میگه:

“خوشبختی ما رابطه ی کمی با شرایط مادی مون داره. میگه پول قطعا میتونه روی شادیِ یه نفر تاثیر بذاره اما فقط تا حدی که ما از فقر نجات پیدا کنیم. بعد از اون، تاثیری که پول در میزان خوشحالیِ که آدم میذاره کم تا صفره. بعد از یه حدی هم که پولدارتر شدن هیچ معنایی برای آدمیزاد پیدا نمیکنه. بنابراین، پول برای ما خوشبختی ایجاد نمیکنه. اما نبودش میتونه منجر به شرایطی بشه که ما رو ناراحت کنه.”


تیکه هایی که گوش کردین از کتاب انسان خردمند نوشته یووال نوح هراری بود.

تو قسمت بعدی پادکست یه فنجون کتاب، یعنی فردا، کتاب شناخته شده دیگه ای از جورج اورول یعنی قلعه حیوانات رو میخونم! منتظرتونم! 😉

متشکرم که به این قسمت گوش کردید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *