کاور قسمت 4 - تئوری انتخاب

پادکست خوره کتاب

معرفی کتاب تئوری انتخاب نوشته ویلیام گلسر

فصل: 2

قسمت: 5

کتاب تئوری انتخاب

نوشته ویلیام گلسر

تاریخ انتشار: 4 دی 1399

کتاب تئوری انتخاب نوشته ویلیام گلسر درس های بسیار ارزشمندی درباره انتخاب سرنوشت و مسئولیت زندگی داره.

ما اینجاها فعالیم: اینستاگرامتلگرام یوتیوب وبسایت

حمایت مالی از خوره کتاب

گوینده و نویسنده: شیما
تدوینگر: هاتف
موسیقی متن: ترک Simple Mistake از Anathema

رونوشت این قسمت:

“این اصلا مهربونی نیست که با آدمایی که غم دارن با عنوان هایی مثه بیچاره، بدبخت، درمونده و اینجور برچسبا برخورد کنیم، مستقل از اینکه چه اتفاقی براشون افتاده. مهربونی، باور داشتن به این واقعیته که آدما میتونن خودشونو جمع و جور کنن و خودشون میتونن منافع شونو تشخیص بدن.

چون هیچکس اونقدر ناکارآمد نیست که نتونه در هیچ حدی به خودش کمک کنه. نه تنها “میتونه” بلکه “باید” به خودش کمک کنه چون هیچ راهکار دیگه ای غیر از اینکه یه آدم خودش به خودش کمک کنه فایده ای نداره.”


سلام شما به فصل دوم پادکست یه فنجون کتاب گوش می کنید و من شیما هستم. تو قسمت پنجم به سراغ کتاب تئوری انتخاب نوشته ویلیام گلسر میریم.

تیکه هایی از این کتاب رو بشنویم:

“برای اینکه بتونیم روابطی رو بسازیم و نگه داریم لازمه و باید بپذیریم که چاره ای جز دست برداشتن از کنترل دیگران، فشار آوردن بهشون، مجازات شون، قلدری کردن، به باد انتقاد گرفتن، سرزنش کردن، غر زدن، دائما ایراد گرفتن، وادار کردن، پاداش دادن، رئیس بازی درآوردن، اذیت کردن، نرخ تعیین کردن، ارزشگذاری کردن و عقب نگهداشتن دیگران نداریم. باید از این کارا دست برداریم.

به جای این رفتارای مخرب باید انتخاب کنیم که به دیگران اهمیت بدیم، بهشون گوش کنیم، حمایت کنیم، مذاکره کنیم، بهشون شجاعت بدیم، دوستشون داشته باشیم، بپذیریم شون، ازشون استقبال کنیم، بهشون اعتماد کنیم، لایق بدونیم شون.

ناراحتی آدما رو به دو جهت میکشونه. دسته اول مربوط به گروه آدمای ناراحتیه که سعی میکنن به دوران خوشحالی برگردن. من این دسته از آدما رو اینطور تعریف میکنم که اینا میخوان از طریق برقراری روابط لذتبخش با آدمای خوشحال به خوشی گذشته شون برگردن. دومین دسته از آدمای ناراحت از به دست آوردن روابط شاد با آدمای شاد ناامید میشن و دیگه حتی براش تلاش هم نمیکنن. اما مثه همه ما، اونام تلاش میکنن به نحوی حس خوب تو خودشون به وجود بیارن. منتها این کارو از طریق یه راهی غیر از روابط دنبال میکنن مثلا تا یه مدت سعی میکنن از طریق استفاده غلط و زیاده روی از غذاها و الکل و مواد و روابط جنسی ناجور بدون احساس علاقه، برای خودشون لذت ایجاد کنن.

واقعیت اینه که اگه ماهام نتونیم جامعه ای ایجاد کنیم که توش آدمای بیشتر و بیشتری احساس خوشحالی کنن، هیچوقت نمیتونیم حتی به ریشه کن کردن این انتخاب های مخرب و خود-ویرانگر نزدیک بشیم.

اگه میخایم آدمای اثربخشی باشیم، باید یاد بگیریم که اینکه چه حسی داریم رو دیگران و شرایط کنترل نمیکنن. شما برده فیزیکی یا روانی والدین تون، شوهرتون، زنتون، بچه تون، رئیس تون، اقتصاد یا چیزای دیگه نیستین، مگه اینکه انتخاب کرده باشین که باشین.

از اونجایی که پیام واضح هر درد و رنج و سختی ای اینه که به شما بفهمونه یه چیزی غلطه، درستش کنید. تغییرش بدید. اصلاحش کنید. کمک بگیرید. اگه خودتون قدرتشو نداشته باشید تو این درد گیر میفتید.

این حرف به این معنی نیست که آدمایی که قوی ان، رنج نمیکشن. میکشن. اونام هیچ مصونیتی تو زندگی ندارن. اما وقتی براشون رنجی پیش میاد سعی میکنن ازش بگذرن. هر چقدر آدمای قوی تری باشن تلاششون موفقیت آمیزتره.

قدرت زیادی میخواد که آدم ریسک شرایط جدید و آدمای جدیدو بپذیره. چون ممکنه بازم شکست بخوره. به خاطر همینم ممکنه خیلیامون بگیم “لعنت به این وضع! همین دردی که میشناسم رو تحمل میکنم، حداقل بهش عادت کردم.” اما اگه آدمای قوی ای باشیم اینو نمیگیم به جاش میگیم “لعنت به این درد! یکی دیگه رو پیدا میکنم! یه کار دیگه میکنم!”

آدمای ضعیف از اینکه تو رنج شون غرق بشن لذت می برن. بخشی از علتش اینه که اونا به این امیدن که یکی دلش به حالشون بسوزه و بیاد مشکل شونو حل کنه.

اینکه روحیه گرم و محکم و شوخ داشته باشی و حواست به بقیه ام باشه و در عین حال کاری که خودت میدونی درسته رو انجام بدی، قدرت میخواد. زندگیامون خیلی بهتر میشد اگه نمیگفتیم “لعنت به این وضع!”

شاید اولین قدم واسه به دست آوردن همچین قدرتی اینه که از انتخابای بدی که میکنیم آگاه بشیم. همین که بدونیم که این بدبختی رو خودمون انتخاب کردیم کمک میکنه به این فکر بیفتیم که ارزششو داره که تلاش کنیم انتخاب بهتری بکنیم. اگه باور دارین که این مشکل فقط مختص شماست و شمام هیچ کنترلی روش ندارین، اونوقت خبر بد اینه که هیچوقت تو زندگی قرار نیست چیزی بیشتر از اونچه تا حالا به دست آوردین و به دست بیارین.”

تیکه هایی که گوش کردین از کتاب تئوری انتخاب نوشته ویلیام گلسر بود. امیدوارم از خوندن این کتاب لذت ببرید.

تو قسمت بعدی پادکست یه فنجون کتاب به سراغ کتاب خودت را به فنا نده نوشته گری جان بیشاپ میریم.

برای خرید کتاب تئوری انتخاب کلیک کنید. متشکرم که به این قسمت گوش کردید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *