کاور قسمت 6 - انسان و سمبل هایش

پادکست خوره کتاب

معرفی کتاب انسان و سمبل هایش نوشته کارل یونگ

فصل: 1

قسمت: 6

کتاب انسان و سمبل هایش

نوشته کارل یونگ

تاریخ انتشار: 27 شهریور 1399

در قسمت ششم پادکست یه فنجون کتاب، برای بار سوم به سراغ کارل یونگ و یکی از شناخته شده ترین اثرهاش رفتیم، یعنی کتاب انسان و سمبل هایش. امیدواریم که از شنیدن این قسمت لذت ببرید.

ما اینجاها فعالیم: اینستاگرامتلگرام یوتیوب وبسایت

حمایت مالی از خوره کتاب

گوینده و نویسنده: شیما
تدوینگر: هاتف
موسیقی متن: ترک Losing My Religion از REM

رونوشت قسمت 6:

سلام شما به پادکست یه فنجون کتاب گوش می کنید و من شیما هستم. تو قسمت ششم به سراغ کتاب انسان و سمبل هایش رفتیم. کارل یونگ تو این کتاب خیلی عامیانه برای مخاطبی حرف میزنه که اطلاعات روانشناسیه زیادی ممکنه نداشته باشه. اون درباره کهن الگو (ََArchetype) و ضمیر ناخودآگاه در این کتاب حرف زده و میگه رسیدن به بلوغ روانی یه وظیفه ی فردیه که به هر هدفی اولویت داره.

تیکه هایی از این کتاب رو بشنویم:

“مردم فکر میکنن چون عرش خدا رو نمیشه تو آسمون با تلسکوپ ببینیم و یا ایده ی جسمیت دادنه به خدایی در قالب پدر یا مادر یه ایده مردوده، پس ایده ی وجود داشتنه خدا “درست نیست”. من ترجیح میدم بگم که این موضوعات “به اندازه کافی” درست نیستن، چون آدمیزاد از قدیم الایام، از دوره های ماقبل تاریخ، این باورها رو با خودش به همراه داشته… که با کوچک ترین تحریکی به خودآگاهش راه پیدا میکرده.

انسان مدرن ممکنه ادعا کنه که میتونه این باورها رو دور بریزه و با اصرار به اینکه شواهد علمی کافی برای همچین باورهایی وجود نداره، نظرش رو تقویت کنه. یا حتی ممکنه خودشو به خاطر اینکه برای داشتنه این نوع باورهاش مدرکی نداره سرزنش کنه. اما ازونجاییکه ما داریم در مورد موضوعات نامرئی و غیر قابل درکی حرف میزنیم (چون خدا ورای درک ماست و هیچ شواهدی هم برای ابدیته موجودات نداریم) چرا باید در مورد اینکه مدرکی برای باورمون نداریم خودمونو سرزنش کنیم؟

مثلا حتی اگه ندونیم که به وجود نمک تو غذامون نیاز داریم، چرا نباید بخوایم از مزایاش استفاده کنیم؟ ممکنه اینجوری استدلال کنیم که چشیدن طعم نمک تو غذا صرفا یه خطای چشاییه یا خرافاته، اما مسئله اینجاست که با این وجود باز هم داره به سلامتیه ما کمک میکنه. بنابراین چرا باید خودمونو از باورهایی محروم بکنیم که ثابت شده در بحران ها به به وجودمون معنا میدن؟

از طرف دیگه از کجا بدونیم که همچین ایده هایی درست نیستن؟ شاید خیلی از مردم اگه بگم این ایده ها احتمالا توهمن با من موافق باشن. اما واقعیتی که وجود داره اینه که رد کردنه باورهای مذهبی به اندازه اثبات وجودشون غیر ممکنه. ما کاملا آزادیم که کدوم یکی رو انتخاب کنیم. در هر حال این موضوع یه تصمیم دلخواهه.

با این حال یه دلیله تجربیه قوی وجود داره درباره اینکه چرا باید در خودمون افکاری رو پرورش بدیم که هیچوقت قابل اثبات نیستن. اونم اینه که میدونیم وجود این باورها برامون مزیت داره.

انسان نیاز به باورها و اعتقاداته مثبت داره که به زندگیش معنا بده و بهش کمک کنه که برای خودش در جهان جایگاهی پیدا کنه. آدمیزاد به طرز باورنکردنی ای میتونه سختی های زندگی رو تحمل کنه اگه فقط بدونه که این سختیا یه دلیلی دارن که با عقل جور درمیاد. اما میشکنه اگه در کنار دست و پنجه نرم کردن با بدبختی هاش بخواد به این نکته اعتراف کنه که زندگیش بخشی از “داستانهای یه آدمه نادونه”.

این نقش نمادهای مذهبیه که به زندگیه انسان معنا بده. سرخپوستها یه زمانی فکر میکردن که فزرندان “خورشید” هستن و این باور به اونها چشم انداز و هدفی میداد که ورای محدودیت های وجودی شون بود. این باور به اونها فضای کافی برای آشکار کردنه شخصیت شون میداد و بهشون اجازه میداد تا به عنوان افرادی کامل زندگی کنن.

همچین آدمی بی نهایت بیشتر احساس رضایتمندی داره، حتی در مصبیت ها، نسبت به فردی متمدن تو دوران ما که برای زندگیش هیچ معنایی نمی بینه.

فرقی نداره یه آدم تو یه جامعه ی کاپیتالیست زندگی کنه یا کمو نیست، اگه معنایی برای زندگیش پیدا نکنه زندگیش به باد میره. فقط در صورتی که بتونه معنایی خلق کنه میتونه زندگیه پرباری داشته باشه. برای اینکار آدمیزاد باید آزاد باشه. به خاطر همینه که پیدا کردنه معنای زندگی مهمترین مسئله ی شخصیه هر فرده و به همه اهدافش اولویت پیدا میکنه.

امیدوارم از خوندن این کتاب لذت ببرید و متشکرم که به قسمت 6 پادکست یه فنجون کتاب گوش کردید. در قسمت هفتم با دنیل کانمن و کتاب فوق‌العادش با عنوان تفکر سریع و آهسته برمی گردیم.

نوع جدیدی از قسمت‌های پادکست رو هم روز اول مهار ماه با بیوگرافی و آثار کارل یونگ شروع می‌کنیم. این قسمت ها هر ماه یک بار منتشر میشه و طولانی تر از قسمت های دیگه پادکسته.

از کتاب انسان و سمبلهایش خوشتون اومد؟ اگه دوست دارین بخونینش میتونین خیلی راحت ازین لینک بخرینش!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *