جدال-خودآگاه-و-ناخودآگاه

بهترین کتاب‌ها در مورد ضمیر ناخودآگاه

فهرست مطالب

سلام به خوره‌های کتاب 🙂

تو این نوشته از بلاگ خوره کتاب، می‌خوام کتاب‌های برتر ضمیر ناخودآگاه رو معرفی کنم. قبل از هر گفته‌ای، لازمه اول بگم که ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه چی هستن! و کلا این مفهوم از کجا سر و کله‌اش پیدا شده.

ضمیر ناخودآگاه چیه؟

ناخودآگاه (یا ضمیر ناخودآگاه) فرآیندهایی تو ذهن شماست که به طور خودکار رخ میده و در دسترسِ خودآگاهِ شما نیست. این فرایندها شامل فرایندهای فکری، خاطرات، علایق و انگیزه‌هان.

در واقع خیلی خلاصه، میشه ذهن ناخودآگاه رو منبع رویاها و افکار خودکار (فکرهایی که بدون هیچ دلیلِ ظاهری پیداشون میشه)، انبارِ خاطرات فراموش شده (خاطراتی که ممکنه بعدا واسه خودآگاه قابل دسترس باشه)، و محل دانش ضمنی (اون کارایی که انقدر خوب یاد گرفتیم انجام‌شون بدیم که دیگه موقع انجام دادن بهشون فکر نمی‌کنیم) دونست.

نگاهی به پیشینه‌ی مفهوم ضمیر ناخودآگاه

مفهوم ضمیر ناخودآگاه، مطمئنا تا قبل از فروید – نسبت به بعدش – رشد نکرده بود. و شاید بشه گفت احتمالا تا قبلش مردم اصلا به مفهوم “ذهن” فکر نمیکردن. “ذهن” بیشتر یه مفهوم فلسفی بود.

میگفتن ذهن همون بخشی از شماست که – مثلا تو تاریکی – از وجودش آگاهید. تو فلسفه‌ی دکارت اومده که دکارت گفت: “من فکر میکنم، پس هستم.” یه جورایی انگار تا قبل از فروید، تصور آدما از ذهن “بدیهی” بوده.

این بدیهی بوده که شما ذهنی دارین که از وجودش آگاهین و بر محتویاتش کنترل دارین. اما این دقیقا همون چیزی بود که فروید زیر سوال برد و عمیقا به چالش کشید.

دیدگاه روانشناسی درباره ضمیر ناخودآگاه

نمیشه گفت فروید اولین کسی بود که ناخودآگاه رو “کشف” کرد. اما دقیق‌ترش اینه که بگیم یکی از اولین کسانی بود که درباره ناخودآگاه حرف زد. واژه‌های “ناخودآگاه” یا “نیمه خودآگاه” قبل از فروید هم وجود داشت، اما فروید اولین کسی بود که تو یه مدل منسجم درباره ناخودآگاه و کثرت مولفه‌های ناخودآگاه صحبت کرد. فروید اصرارش این بود که خیلی از اتفاقاتی که واسه شما و درون تون رخ میده بلافاصله برای خودآگاهی تون قابل دسترسی نیست و خیلی عمیقه.

زیگموند-فروید
زیگموند فروید

نظر زیگموند فروید

فروید گفت اولا این ایده که ذهن شما واحد و یه جوره، ایده مشکوکیه، چون مردم پر از تضادهای درونی هستن. این ایده واسه فروید خیلی سوال برانگیز بود چون تا اونجایی که فروید میدونست، شما میتونین به مولفه‌های فرعی تفکیک بشین.

شما خودتون این ایده رو میدونین که مثلا خشم یا میل جنسی شما می تونه مولفه مستقلی از شخصیت شما باشه و می تونه شما رو تحت کنترل دربیاره. این واقعا یه ایده فرویدی‌ایه و یکی از ایده‌های کلاسیک فرویدی در واقع اینه که مردم از شخصیت‌های فرعی (Sub-Personalities) ساخته شدن و این شخصیت‌های فرعی زنده‌ان.

تا جایی که من متوجه شدم، این شخصیت‌های فرعی، یه سری فرایندهای ناخودآگاه و زنده‌ان که هنوز اسم مناسبی که عمیقا مفهوم شون رو بیان کنه، براش وجود نداره. ولی اینطوری میشه بهتر فهمیدش که درست مثل جسم فیزیکی‌مون که متشکل از ارگان‌های مختلفه، به لحاظ روانی، شخصیت‌های فرعی مونم در نقش همون ارگان‌های زنده‌ی روان‌مان.

شخصیت‌های فرعی ما، یه جور شخصیت‌ تک بعدی‌ان. مثل اون زمان که وقتی عصبانی هستین، دیگه فقط عصبانی این؛ یا وقتی ترسیدین، دیگه سراپا ترس این؛ یا وقتی گرسنه‌این، دیگه فقط  گرسنه این! این واقعیتو وقتی تجربه میکنین که به اندازه کافی گرسنه یا تشنه باشین، یا به اندازه کافی گرمتون شده باشه. اونوقت به نوعی به یه شخصیت ساده‌تر سقوط می‌کنین که فقط یه انگیزه تو ذهنشه!

بیاید نگاهی به نظریه فروید درباره ضمیر ناخودآگاه داشته باشیم:

بنا به نظریه فروید، شخصیت آدمیزاد، سه تا عنصر داره: نهاد، من، فرامن (یا اسمای دیگه شون: اید، ایگو و سوپر ایگو).

نهاد (یا اید)، شامل رفتارهای اولیه مثه غرایزمونه و کاملا ناخودآگاهه. از اون طرف، فرامن (یا سوپر ایگو)، اون خودِ آرمانی آدمه؛ وجدان مونه! اونی که دوست داریم بشیم!

سوپرایگو مسئول درونی‌کردن قواعد فرهنگیه. یه جورایی میخواد ما شبیه والدین مون باشیم. خواسته‌های سوپرایگو معمولا در تضاد با خواسته‌های اید قرار میگیره. یکی خواسته‌هاش غریزیه، یکی آرمانی! به خاطر همین، ایگو گاهی تو میانجی‌گری بین این دوتا به مشکل بر می‌خوره. و اینجاست که میرسیم به من یا ایگو!

ایگو سومین عنصره شخصیته و اون بیچاره‌ایه که بین نهاد و فرامن، گیر کرده! ایگو در جهت ارضای غرایز یا همون خواسته‌ی نهاد، به صورت “واقع‌گرایانه” قدم بر می‌داره، طوری که تو بلندمدت نه باعث سودش بشه نه زیان. نگرانی اصلی‌اش محافظت از شخصه و اجازه می‌دهه بعضی از خواسته‌های اید محقق شن، ولی فقط زمانایی که پیامدش ناچیز باشه.

خودآگاهی، تو دل ایگوئه، در حالی که تمام کارای ایگو خودآگاه نیستن! این یعنی چی؟ مدل فروید علاوه بر این، سه سطح ذهنی رو معرفی کرد: ذهن خودآگاه، نیمه آگاه، و ناخودآگاه.

کوه یخ اغلب واسه نشون دادن نظریه فروید استفاده میشه و رابطه اید، ایگو و سوپر ایگو رو با سه سطح ذهن نشون میده

سه سطح ذهن

ذهن خودآگاه – که به معنی تمام فکرها و فعالیت‌ها در زمان هوشیاریه. مثل زیبایی و لذتی که از بوییدن گل لاله‌ی قرمز بهمون دست میده.

ذهن نیمه آگاه – به معنی تمام واکنش‌ها و حرکات خودکاره که اگه بهشون فکر کنیم، نسبت بهش آگاه میشیم.

مثل توانایی روندن ماشین: وقتی مهارت‌شو کسب کنیم، دیگه به اینکه از چه دنده‌ای استفاده کنیم، کدوم پدال رو فشار بدیم یا به کدوم آینه نگاه کنیم فکر نمی‌کنیم، با این حال، هر وقت بهش فکر کنیم، ازش آگاه میشیم.

ذهن ناخودآگاه – به معنی تمام اتفاقات گذشته و خاطره‌هاست. مهم نیست چقدر واسه به خاطر آوردن تلاش کنیم، گاهی به یادآوردن و دسترسی بهش خیلی سخت یا حتی غیرممکنه.

مثل اولین کلمه ای که یاد گرفتیم، یا حسی که وقتی اولین بار راه رفتیم بهمون دست داد.

کارل یونگ2
کارل یونگ

نظر کارل یونگ

کارل گوستاو یونگ، روانپزشک سوئیسی، بعد از فروید، مفهوم ذهن ناخودآگاه رو بیشتر توسعه داد. اون با فروید موافق بود که ناخودآگاه تعیین کننده‌ی شخصیته، اما تو نظریه‌ی خودش، ناخودآگاه رو به دو سطح تقسیم کرد: ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی. ناخودآگاه فردی، انباری از چیزاییه که زمانی فرد ازش آگاه بوده اما بعد فراموش یا سرکوبش کرده. تا اینجا نظر یونگ به نظر فروید شبیهه، اگرچه دقیقا یکی نیست (مثلا یه تفاوتش با نظر فروید اینه که یونگ معتقد نبود جنسیت، زیربنای همه افکار ناخودآگاهه).

ناخودآگاه جمعی، طبق نظریه یونگ، عمیق‌ترین سطح ناخودآگاهه. بررسی الگوهای رفتاریِ آدمیزاد، تو جوامعِ مختلف و حتی بررسی الگوهای رفتاریِ مشابهی که بین گونه‌های مختلف حیوانات ظاهر میشه، ما رو به این نتیجه میرسونه که یه “ناخودآگاه جمعی“ای وجود داره، که تمام میراث معنوی نوع بشر رو در طول تکاملش در برمیگیره، و هر بار از نو، تو ساختار مغز هر فرد متولد میشه.

یونگ میگفت واقعا فُرم‌هایی از رفتارهای غریزی و اجتماعی وجود داره! همینطورم نمادها و موضوعات پرتکرار و جهان شمول ای هست. این فرم رفتارها (یا این الگوهای رفتاری) اساسا تحت تاثیر فرایندهای بیولوژیکیِ تکامل بودن!

یونگ به این رفتارهای ذاتی و جهانشمول گفت “کهن الگو“. یه لایه‌ی روانیِ عمیق و “مشترک” بین همه‌ی ما! کهن الگوها قبل از تولد فرد وجود داشتن! و رفتارهایی‌ان که کم و بیش همه جا و تو همه‌ی افراد دیده میشه. خودِ کلمه‌ی کهن الگو داره به این واقعیت دلالت میکنه که این سیستم‌های رفتاری، جزئی از ساختار روان هر انسانن و اینکه لزوما تو مدت زمانِ طول عمر یه آدم از بین نمیرن.

دیدگاه روانشناسی مدرن

تا امروز، توانایی توضیح چگونگی برهم‌کنش‌های سطوح مختلف افکار و چگونگی تاثیرش بر رفتارمون، یکی از چالش برانگیزترین موضوعات روانشناسی و عصب‌شناسی بوده.

دانشمندان برای حل این معما باید سطوح مختلف ذهن رو شناسایی کنن.

معمولا، سطوح پردازش اطلاعات با استفاده از الگوهای اولیه قابل دسترسیه. برای مثال، اخیرا یک مطالعه‌ی روان شناختی نشون داده که چجوری نشونه‌های نامربوط، یادگیری رو شکل میده و نتایجش نشون داده که تاثیر افکار خودآگاه، نیمه آگاه و ناخودآگاه میتونه با تغییر زمان نمایش چهره‌های احساسی، مدلسازی بشه.

تو این آزمایش، به شرکت کنندگان تصاویری از صورت‌های انسان نشون داده شد و ازشون خواسته شد تا تشخیص بدن که آیا حالت چهره‌ی عکس قبلی با اون احساس خوانایی داره یا نه. به طور جالبی، نتایج نشون داد که اگه تصویر برای حداقل 0.047 ثانیه پخش بشه، افراد میتونن به درستی تفاوت بین حالت‌های چهره رو تشخیص بدن. موقعی که زمان پخش تصاویر به 0.027-0.033 ثانیه کاهش پیدا کرد، میزان عملکرد درست به نصف کاهش پیدا کرد. در مقابل، اگر زمان نمایش تصاویر به 0.020 ثانیه نیز افزایش پیدا میکرد، افراد باز هم قادر به تشخیص حالت چهره نبودند.

به این طریق، تحقیقات تمایز روشنی از نفوذ خودآگاه و ناخودآگاه رو نشون داد. افراد تنها زمانی جواب‌های درستی میدن که تصویر به سطح خودآگاه‌شون برسه. جالب تر اینکه، زمان تصاویر نشون داده شده در حدود 0.027-0.033 ثانیه، برای تحریک سطح آگاهی خودآگاه، کافی نیست. به طور خاص، نرخ جواب‌های درست به نصف کاهش پیدا کرد؛ به این معنی که شرکت کنندگان هنوز هم قادر بودن که جواب‌های درستی بدن و این حضور ضمیر ناخودآگاه رو نشون میده.

فعال سازی مناطق مختلف مغز

شاید کنجکاو باشید بدونید که آیا فعالیت مغز، زمانی که ذهن نیمه آگاه یا خودآگاه روش تاثیر میذاره، فرق میکنه؟ شاید بخواید بدونید که چرا افکار خودآگاه معمولا پردازش کندتری نسبت به افکار ناخودآگاه دارن؟ یا براتون سوال پیش بیاد که آیا دانشمندان میتونن مسیر دقیق پردازش این مفاهیم کوچک و ظریف رو به عنوان افکار نیمه آگاه مشخص کنن؟

مناطق مغز

تا همین اواخر، محل پردازش این افکار در مغز یا قسمتی که تحریک میکنه، غیر قابل تشخیص بود. با این حال، ظهور روش‌های تصویربرداری مغز، به دانشمندان اجازه داد تا مسیر پردازش این افکار رو به کمک تغییرات تصاویر در عصب شناسی مغز مطالعه کنن.

امروزه، تحقیق تصویربرداری مغز، واقعا مدلی از مغز داره و پیشنهاد میده که عمق افکار، به مسیر پردازش‌شون بستگی داره. در واقع مسیر افکار خودآگاه و ناخودآگاه به وضوح قابل تمایزه. در مقابل، تعریف مسیر ضمیر ناخودآگاه خیلی سخته. به نظر نمیرسه که افکار ناخودآگاه، مسیر پردازش خاص خودشون رو داشته باشن. در عوض، اونها بیت‌های هر دو مسیر خودآگاه و ناخودآگاه هستن که مسیر‌های پردازش اطلاعاتن.

معرفی کتاب‌های ضمیر ناخودآگاه

1. سرچشمه‌ها و تاریخ خودآگاهی اثر اریک نویمان

کتاب به فارسی ترجمه نشده
گودریدزآمازون

سرچشمه و تاریخ خودآگاهی، اولین اثر اریک نویمانه که به انگلیسی ترجمه شده. این کتاب، کتابی شیوا و فصیح درباره مراحل رشد خودآگاهی انسانه. اریک نویمان، شاگرد یونگ بود و این کتاب رو بر اساس یک عمر تجربه‌ یونگ تو این زمینه نوشت. خود یونگ تو پیشگفتاری که بر این کتاب نوشته، گفته که در اصل خودش باید این کتاب رو می‌نوشت، اما عمرش کفاف این کارو نداد. نویمان، یکی از خلاق ترین شاگردان یونگ و به تنهایی یه متخصص مشهور روانشناسی تحلیلیه. اون تو این کتاب نشون میده که چطور خودآگاه ما به مرور در اثر تکامل، از دل ناخودآگاه مون رشد میکنه. همینطور نشون میده که این مراحل رشد خودآگاهی مون، چه ارتباطی با اسطوره‌هامون دارن و چه معنایی از لحاظ روانشناسی دارن.

این کتاب به فارسی ترجمه نشده ولی ما تو پادکست خوره کتاب، خلاصه‌ی هفت ساعته‌ای (!) ازش رو تهیه کردیم که تو اینجا میتونین گوش کنین.

2. سرچشمه‌های خودآگاهی در فروپاشی ذهن اثر جولیان جینس

کتاب به فارسی ترجمه شده
گودریدزآمازون

“چه چیزی آگاهی نیست؟” این کتاب که پرفروش ترین کتاب سال 1976 بود، زمانی چاپ شد که فرض بر این بود که آگاهی و اهداف آگاهانه، پایه و اساس تمام رفتارها و فکرهای انسان‌هاست. جینس میخواست که متفاوت باشه تا استدلال خودش رو براساس انسان شناسی و تکامل، شکل بده. برای فهم بهتر چیستی آگاهی، او از روش تفریق استفاده کرد: «جایی که نمیتوان منشأ و ابتدای شفاف برای چیزی تعریف کرد، عاقلانه ست که با تعیین اون چیزی که نیست، شروع کرد.» این کتاب یکی از بهترین کتاب‌ها در مورد ضمیر ناخودآگاه هست.

کاور کتاب خاطرات رویاها اندیشه ها

3. خاطرات، رویاها، تفکرات اثر کارل یونگ

کتاب به فارسی ترجمه شده
گودریدزآمازون

این کتاب، بیوگرافی چشم نواز یکی از تاثیرگذارترین روانپزشکان معاصر هست که از سخنرانیها، مکالمات و نوشته‌های او گردآوری شده.

در بهار 1957، زمانی که یونگ 18 ساله بود، نوشتن داستان زندگی خودش را به شروع کرد. خاطرات، رویاها، تأملات همون کتابیه که ترکیبی از مکالمات او با همکار و دوستش آنیل ژافه ، همراه با فصل بندی‌هایی که خودش به صورت دستی نوشت و سایر چیزهاست. یونگ به کار خود در نوشتن آخرین مراحل نسخه‌ی خطی تا نزدیکی‌های مرگش که در تاریخ 9 ژوئن 1961 بود، ادامه داد و این کتاب رو به بازتاب کاملی از زندگی جالب توجهش، تبدیل کرد. نسخه‌ی کاملا اصلاح شده‌ی این کتاب، شامل کتاب گفتگو با مردگان 7 یونگ هم هست.

4. قدرت ذهن ناخودآگاه شما اثر جوزف مورفی

کتاب به فارسی ترجمه شده
گودریدزآمازون

کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه شما، یکی از محبوب ترین و پرفروش ترین راهنماهای الهام بخش در همه‌ی زمانهاست که به شما نشون میده که تغییر الگوهای ذهنی، چطور میتونه پیشرفت‌های چشمگیری در زندگی ایجاد کنه. دکتر جوزف مورفی، با استفاده از روشهای عملی و قابل فهم و همچنین مطالعه‌ی موارد واقعی، اثر گسترده‌ی ذهن ناخودآگاه رو روی تمام جنبه‌های هستی – از مسائل مالی گرفته تا روابط اجتماعی، شغل و شادی- نشون میده و همچنین، به شما نشون میده که چطور میتونین اونارو عملی کنین و قدرت شون رو طوری جهت بدین که به اهداف و رویاهاتون برسین.

نسخه‌ی اولیه این کتاب کلاسیک تغییر زندگی در سال 1963 منتشر شد. قدرت ذهن ناخودآگاه شما، ذهن میلیون‌ها خواننده رو به نیروی نامشهود درونی باز کرده. این کتاب، نمونه یک کتاب پیشرو در زمینه توسعه فردی هم هست.

5. نیمه خودآگاه اثر لئونارد ملودینوف

کتاب با عنوان باشعوری به فارسی ترجمه شده
گودریدز آمازون

در طول دو دهه‌ی اخیر تحقیقات نورولوژی، به طور قابل توجهی این موضوع رو برای ما شفاف کرده که روشهایی که از اون طریق دنیا رو تجربه میکنیم – مثل ادراک، رفتار، خاطره و قضاوت اجتماعی ما- توسط فرایندهای نیمه خودآگاه ذهن انتخاب میشه، نه بخش‌های خودآگاه. در نیمه خودآگاه، لئونارد ملودینوف، مختصری از توضیحات در دسترس موضوعات علمی منسوخ رو به کار میگیره تا پیچیدگی ذهن نیمه خودآگاه رو باز کنه. در این فرایند، او راه‌های زیادی رو نشون میده که روی چگونگی گمراه کردن روابط ما با دوستان، خانواده و همکاران اثر میذارن؛ چگونه ما دلایل تصمیمات سرمایه گذاری خودمون رو به اشتباه متوجه میشیم؛ و اینکه چطور اتفاقات مهم رو فراموش میکنیم – و در کل در این مسیر، دیدگاه خودمونو نسبت به خود و جهان پیرامون مون تغییر میدیم.

علاقه‌مند به رواشناسی هستید؟ پس حتما این نوشته رو در مورد بهترین کتاب‌های روانشناسی رو اینجا معرفی کردیم.

منابع:

1- ویدیوی 2017 Personality 09: Freud and the Dynamic Unconscious از کانال Jordan B Peterson
2- متن پست قدیمی خوره کتاب درباره ضمیر ناخودآگاه
3- صفحه ویکی پدیای Unconscious mind
4- قسمت یه سوژه “چرا انسانها خودآگاهند؟” از سایت خوره کتاب

4 دیدگاه دربارهٔ «بهترین کتاب‌ها در مورد ضمیر ناخودآگاه»

  1. سلام.
    برای تغییر ضمیر ناخودآگاه اگر کتاب علمی و غیرخرافی وجود داشته باشه، خوشحال میشم اسمشو بدونم

    1. سلام، فکر میکنم که کارل یونگ بتونه بهتون کمک کنه. کتاب های مختلفی داره و تو پادکست هم در این مورد خیلی صحبت کردیم

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شیما و هاتف

ما شیما و هاتف هستیم
و تو پادکست خوره کتاب،
به نقل از کتاب‌ها براتون از "آزادی" میگیم.