کاور قسمت 9 - نیمه تاریک وجود

پادکست خوره کتاب

معرفی کتاب نیمه تاریک وجود نوشته دبی فورد

فصل: 1

قسمت: 9

کتاب نیمه تاریک وجود

نوشته دبی فورد

تاریخ انتشار: 17 مهر 1399

در قسمت نهم پادکست یه فنجون کتاب با کتاب نیمه تاریک وجود سراغ یکی از مهم ترین مفاهیم روانشناسی یعنی سایه درون رفتیم. این کتاب نوشته دبی فورده که از مفاهیم کارل یونگ خیلی کمک گرفته.

ما اینجاها فعالیم: اینستاگرامتلگرام یوتیوب وبسایت

حمایت مالی از خوره کتاب

گوینده و نویسنده: شیما
تدوینگر: هاتف
موسیقی متن: ترک Comptine d’Un Autre Été از Yann Tiersen

رونوشت قسمت 9:

سلام شما به پادکست یه فنجون کتاب گوش می کنید و من شیما هستم. تو قسمت نهم به سراغ کتاب نیمه تاریک وجود رفتیم. دبی فورد تو این کتاب ما رو میبره به تاریکی های وجودمون که بیشتر از همه ازشون وحشت داریم. اون هدفش اینه که ببینیم چی تو زندگی مون کمه تا بتونیم راضی زندگی کنیم. دبی فورد میگه آدما بعضی وقتا انرژی زیادی رو صرف انکار کردنه این تاریکی ها میکنن. اون تو این کتاب سعی میکنه یاد بده که چطور میتونیم با کمبودهامون آشتی کنیم و دیگه نذاریم انقدر آزارمون بدن. دبی فورد معتقده که باید اول به قعر تاریکی فرو بریم تا بتونیم به نور  درون مون برسیم.

تیکه هایی از این کتاب رو بشنویم:

“اغلب ما وقتی دیگه تحمل درد و رنج بیشتری رو نداریم، در واقع تو مسیر تکامل و رشدیم. نیمه تاریک وجود در واقع همون مفهومیه که یونگ ازش به عنوان “سایه” نام برده. خوشحالم که بگم یونگ درباره سایه مطالب زیادی گفته و ما تا حدی اونو توی قسمت های مختلف از جمله کتاب روانشناسی و دین پوشش دادیم اگه علاقه دارین حتما قسمت های 4 و 6 یه فنجون کتاب رو هم بشنوید.

برگردیم به بحث مون: میگه “سایه” شامل همه ی اون ویژگی های شخصیتی مونه که سعی میکنیم پنهان یا انکار کنیم. “سایه” اون جنبه های تاریکه وجودمونه که باور داریم از نظر دیگران و، مهمتر ازون، از نطر خودمون  پذیرفتنی نیست.

احتمالا این جملات آشنان، گرچه با حسی از شرمندگی بهشون اعتراف میکنیم: “من خوب نیستم. من دوست داشتنی نیستم. شایسته نیستم. بی ارزشم”. 

ما اعتقاد داریم اگه به اعماق وجودمون نگاه بندازیم، با موجود وحشتناکی روبرو میشیم. در نتیجه از ترس اینکه مبادا شخص غیرقابل تحملی تو وجودمون پیدا کنیم، از بررسی دقیق خودمون طفره میریم.

ما از خودمون میترسیم. از تمام افکار و احساساتی که سرکوب شون کردیم میترسیم!

بعضیامون چنان با این افکار و احساسات ناآشناییم که فقط وقتی متوجه شون میشیم که اونارو به دیگران نسبت میدیم.

ما ترس خودمون رو به محیط زندگی و دیگران فرافکنی میکنیم و این ترس اونقدر شدیده که تنها راه مقابله باهاش رو تو پنهان یا انکار کردنش میدونیم.

و اینطوری میشه که ما… فریبکارای متبحری میشیم. و تو این راه انقدر متبحر میشیم که واقعا فراموش میکنیم وجود اصلی مون پشت نقابه. ما باور میکنیم که همونی هستیم که تو آینه میبینیم. و بعد از اینکه حتی بارها و بارها تو کار، روابط و زندگیمون شکست خوردیم هم باز می خوایم پیامای هشدار دهنده ی درون مون رو سرکوب کنیم و به خودمون دلداری بدیم که: “عیبی نداره، اوضاع بهتر میشه.”

دبی فورد میگه:

“به جای سرکوب کردنه سایه هامون باید جنبه هایی رو که از اونا وحشت داریم ببینیم. باید آشکارشون کنیم، باید در آغوششون بگیریم و بپذیریم شون. به عبارت دیگه باید بپذیریم که اونا متعلق به ما هستن.

راه حل ما تو سایه نهفته ست. سایه راز تغییر و دگرگونیه زندگی مونه. سایه ارزشمندترین موهبت مونه. ما در مواجهه با سایه مونه که آزاد میشیم تا وجوده یکپارچه ی خودمونو تجربه کنیم. ما با تجربه ی خوب و بد، و تاریک و روشنه وجودمونه که میتونیم رفتارهامون رو آزادانه انتخاب کنیم.

باید بپذیریم که تا وقتی به نقش بازی کردن و پنهان کردن درون مون ادامه میدیم، آزاد نیستیم که “باشیم” و یا انتخاب کنیم.”

در جای دیگه ای کتاب به نقل از کتاب “گفتگو با خدا” میگه: “احساس عشق کامل به رنگ سفید شبیهه. ولی سفید به معنای بیرنگی نیست بلکه شامل همه ی رنگهاست.” عشق گستره ی کامله احساسات انسانی رو پذیراست، حتی اونهایی رو که پنهان میکنیم و یا ازشون میترسیم. یونگ میگه: “من ترجیح میدم کامل باشم تا خوب!”

یکم به خودمون برگردیم: “تا حالا چند نفر از ما خودمون رو زیر پا گذاشتیم تا خوب و دوست داشتنی و قابل قبول به نظر برسیم؟”

امیدوارم از خوندن این کتاب لذت ببرید و متشکرم که به این قسمت گوش کردید. در قسمت بعدی یعنی قسمت دهم، کتاب عادت های اتمی نوشته جیمز کلیر رو انتخاب کردیم.

کتاب نیمه تاریک وجود رو دوست داشتین؟ اگه خوشتون اومده میتونین از این لینک خیلی راحت بخرینش!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *