نقد کتاب غرقگی نوشته میهالی چیکسنتمیهای
تو این مقاله در اینباره حرف میزنیم که میهالی چیکسنتمیهای تو کتاب غرقگی (Flow: The Psychology of Optimal Experience) چی میگه.
در روانشناسی مثبت، “غرقگی” به دلایل زیاد، یک کتاب کلاسیکه. این کتاب در سال 1990 توسط یکی از بنیانگذارای روانشناسی مثبت، میهالی چیکسنتمیهای، بعد از دههها تحقیق بر “تجربیات بهینه” به چاپ رسید. چیکسنتمیهای و همکارانش به دنبال جواب این سوال بودن که کِی به اوج زندگی میرسیم و در این زمان چهکاری انجام میدیم؟ جواب بیشتر ما ها استراحت خالصه: دراز کشیدن در ساحل برای هفتهها، خوردن میوه و نوشیدنی قطعه اوج زندگیه. این جواب مشخص میکنه که چرا به علم شادیشناسی نیاز داریم؛ با وجود اینکه فکر میکنیم اوج زندگی کردن یعنی استراحت و آرامش، معمولا تو پیشبینی اینکه چی خوشحالمون میکنه، درست عمل نمیکنیم.
جوابی که چیکسنتمیهای و همکارانش بهش رسیدن اصلا استراحت نبود. همونطور که غرقگی میگه، “بهترین لحظات معمولا زمانی اتفاق میافتن که ذهن یا جسم مغز از نهایت توانش استفاده میکنه تا کاری سخت و ارزشمند رو انجام بده”. در نتیجه، تجربه بهینه چیزیه که ما باعث میشیم اتفاق بیفته. غرقگی اون حالت جادوییه که وقتی کاملا جذب کاری چالشبرانگیز ولی ممکن میشیم، اتفاق میافته؛ چون به مرز تواناییهامون رسیدیم، باید از تمام انرژی درونیمون برای پیشرفت استفاده کنیم، و سوالایی مثل “آیا دارم این کار رو درست انجام میدم”؟ یا “آیا تو راه خونه باید شیر بخرم”؟ فرصت پیدا نمیکنن که به مغزمون راه پیدا کنن. چیکسنتمیهای میگه “غرقگی حالتیه که افراد بهقدری غرق در یک فعالیت میشن که دیگه هیچ چیزی براشون اهمیت نداره؛ کاری که در حال تجربهش هستن به قدری لذتبخشه که به هر زحمتی انجامش میدن”.
چهطور باید به این حالت فوقالعاده برسیم؟ با تمرکز کامل. البته گفتنش در این جهان که پر از چیزاییه که حواسمون رو پرت میکنه، آسون تر از انجام دادنشه. اما تمرکز کامل بر روی یک چالش ارزشمنده، چون باعث میشه به غرقگی برسیم. چیکسنتمیهای میگه: “شکل و محتوای زندگی بستگی به چگونگی استفاده از توجهمون داره… توجه مهمترین ابزاریه که در راه افزایش کیفیت زندگیمون بهش مجهزیم… توجه ما رو شکل میده و از ما شکل میگیره”.
اما برای تحقق غرقگی، لازم نیست درگیر بازی بشیم. خیلی از ما شغلمون رو به عنوان یه بار و تایم استراحتمون رو به عنوان زمان خوشحالیمون میدونیم، اما چیکسنتمیهای (و من) باور داریم که شغل مناسب باعث پیشرفت ما میشه. “در حقیقت، افراد شاغل در حین کار غرقگی رو چهار برابر بیشتر از موقعی که تلویزیون میبینن تجربه میکنن – تمرکز عمیق، چالشهای سطح بالا و مهارت که باعث حس رضایت و کنترل داشتن میشن.
چیکسنتمیهای میگه کار زمانی که شبیه به یه بازی باشه، تجربه لذتبخش تری خواهد بود. “هر چقدر یه کار شباهت بیشتری به بازی داشته باشه – با داشتن چالشهای متنوع، منعطف و مناسب، اهداف واضح و فیدبک سریع – لذتبخشتر خواهد بود.
پیشنهاد میکنم موضوع غرقگی رو در تدتالک میهالی چیکسنتمیهای از زبون خودش بشنوین و لذت ببرین.
لازم به گفتن نیست که من “غرقگی” رو به هر کسی که میخواد اوج زندگیش رو – چه سرکار یا جای دیگه – تجربه کنه، پیشنهاد میدم.
منبع:
https://www.happybrainscience.com/blog/book-review-flow-mihaly-csikszentmihalyi/
خلاصه کتاب غرقگی نوشته میهالی چیکسنتمیهای
کتاب غرقگی اثر میهالی چیکسنتمیهای اینکه چطور زندگی شادتری داشته باشیم رو بررسی میکنه. زندگی معنادار زندگیایه که در اون فرد وقتش رو صرف حالتی از تجربه بهینه، به نام “غرقگی” میکنه. برای یه زندگی خوب، تمامی اهدافتون باید متحد بشه تا بیشترین میزان غرقگی رو به ثمر برسونه. کتابی دشوار، اما چالشبرانگیز برای عقایدتون درباره خوشحالی.
خلاصه غرقگی
مردم اغلب فکر میکنن زندگیشون هدر رفته و بهجای خوشحالی، تمام این سالها رو با اضطراب و کسلی سر کردن.
چهطور بفهمیم زندگیمون ارزشمنده؟
با بهبود کیفیت تجربههامون.
“تجربهها بُعدی از زندگی نیستن، بلکه خود زندگین”.
خوشحالی یک حالت دائمی ذهنه؛ بلکه باید شکل بگیره و ازش محافظت بشه.
بهترین لحظات معمولا زمانی اتفاق میافتن که ذهن یا جسم مغز از نهایت توانش استفاده میکنه تا کاری سخت و ارزشمند رو انجام بده.
این تجارب در همه جوامع و همه زمانها یکسان هستن. نویسنده بهشون تجارب “غرقگی” میگه.
یادگیری چگونگی تبدیل هر کاری به یه تجربه غرقگی، یکی از کلیدهای خوشحالی دائمیه.
اما غرقگی چیه؟
غرقگی چیه؟
“غرقگی حالتیه که افراد بهقدری غرق در یک فعالیت میشن که دیگه هیچ چیزی براشون اهمیت نداره؛ کاری که در حال تجربهش هستن به قدری لذتبخشه که به هر زحمتی انجامش میدن”.
غرقگی زمانی اتفاق میفته که به حدی در یه کار غرق میشید که زمان از دستتون در میره. وقتی که فکر میکنید تو اوج هستید.
برای بهدست آوردن غرقگی، به سه چیز نیاز دارید:
- اهداف واقعگرایانه
- تطابق مهارتها با شرایط انجام کار
- تمرکز کامل روی کار
غرقگی زمانی اتفاق میافته که مهارتاتون منطبق با دشواری کار باشه. اگر کارتون بیش از حد دشوار باشه، مضطرب میشید و نمیتونید غرقگی رو تجربه کنید. اگر مهارتاتون خیلی سطح بالاتر از کار باشه هم حوصلهتون سر میره.
اما بدون تمرکز کردن، نمیتونید به غرقگی برسید.
توجه چیزیه که اطلاعات مرتبط با کارتون رو از حجم گسترده اطلاعات ذهنتون جدا میکنه. بدون توجه کامل، نمیتونید اطلاعات موردنیاز برای موندن تو غرقگی رو جذب کنید.
5 قانون برای اینکه هر فعالیتی رو به غرقگی تبدیل کنید
- اهداف فعالیت رو تعریف کنید. یک هدف اصلی معین کرده و سپس زیرمجموعههاشو طبق نیازتون مشخص کنید.
- راههای محاسبه پیشرفتتون رو معین کنید. مکانیزمهایی برای رهگیری پیشرفتتون تعریف کنید.
- فقط رو کارتون تمرکز کنید. تمام توجهتون رو به کارتون بدید و چند تا کار با هم انجام ندید.
- مهارتهای لازم برای انجام کار رو کسب کنید. تلاش کنید تا هر مهارتی که لازمه رو بهبود بدید.
- انتظاراتتونو بالا ببرید. وقتی به اهدافتون رسیدید، به مرحله یک برگردید و اهداف بزرگتری تعیین کنید.
هر چقدر یه فعالیت شبیه بازی باشه، لذت بخش تره.
نرمال سازی غرقگی
غرقگی میتونه در هر شرایطی اجرا بشه. برای افزایش زمانی که در غرقگی میگذرونید، باید قواعدش رو در سایر ابعاد زندگیتون به کار ببرید.
و برای اینکار، باید شخصیت هدفگذار (Autotelic) داشته باشید. شخصیت هدفگذار، شخصیتیه که هدفهاش رو در درون خودش پیدا میکنه. برای او، تهدیدات احتمالی به چالشهای لذتبخش تبدیل میشن. او هیچوقت کسل یا مضطرب نمیشه و همیشه در جریان چیزی که در حال حاضر پیش میره هست.
با داشتن این شخصیت، حتی زمانی که شرایط سخت بشه، میتونید از زندگی لذت ببرید.
برای کسب این شخصیت، باید:
- اهداف بهتری رو تعیین کنید. این اهداف باید واقعگرایانه باشن.
- در فعالیتاتون غرق بشید. غرقگی رو یاد بگیرید.
- به اتفاقاتی که در حال رخ دادنن توجه کنید. به صورت اختیاری و برای مدت طولانی تمرکز کنید.
- از تجارب لذت ببرید و تا جایی که میشه ازشون یاد بگیرید.
به کار بردن غرقگی در شغل
محل کار از بهترین جاها برای تحقق غرقگیه.
در کمال تعجب، زمان کار بیشتر از زمان استراحت، غرقگی رو محقق میکنه. بر اساس تحقیقات چیکسنتمیهای، مردم 54% اوقات سر کارشون غرقگی رو تجربه میکنن، در حالی که این اتفاق فقط 18% مواقع در زمان استراحتشون میافته.
دلیلش سادهست:
ساختار کار مثل بازیه، در حالی که زمان استراحت اینطور نیست.
“افراد سر کار حس میکنن ماهرن و به چالش کشیده شدن، در نتیجه خوشحالتر، قدرتمندتر، خلاقتر و راضیترن”.
اما وقتی ازشون بپرسیم، میگن که ترجیح میدن کمتر کار و بیشتر استراحت کنن.
چرا؟
طبق گفته نویسنده، علتش اینه که مردم سرکار حس میکنن برخلاف میلشون توجهشون رو صرف میکنن.
کار کردن میتونه سخت، حوصلهسربر و تکراری باشه، اما شما این توانایی رو دارید که به فعالیتی پیچیده تبدیل کنید. کار میتونه با شناسایی موقعیتها و کسب مهارتهای مناسب، لذتبخشتر بشه.
برای مثال:
یه کشاورز میتونه فعالیتهای کسلکننده مثل غذا دادن به حیوانات رو به موقعیتی برای شناختن بهترشون تبدیل کنه. این کار باعث پیچیدهتر شدن و مفرحتر شدن کارش میشه.
گزینه دیگه تغییر شغله. هر چقدر کاری مشابه یه بازی باشه، یعنی متنوع باشه و چالشهای منعطف، اهداف واضح و فیدبک فوری داشته باشه، لذتبخشتر میشه.
“هر چهقدر زودتر متوجه بشیم که خودمون میتونیم کیفیت کارمون رو افزایش بدیم، زودتر میتونیم این جنبه مهم زندگیمون رو بهبود بدیم”.
به دست آوردن غرقگی از بینظمی
اتفاقات ناگوار در راه رسیدن به خوشحالی، اتفاق میفتن و چیزی نمیتونه مانعشون بشه. برای غلبه بر اونا، باید یاد بگیرید چطور توجهتون رو به چیزی منعطف کنید که واقعا اهمیت داره.
یه اتفاق ناگوار میتونه:
- فرد و اهدافش رو از بین ببره
- هدفی جدیدتر و واضحتر به ما بده: غلبه بر چالشهای جدید
رو شرایط جدید تمرکز کنید تا موفق بشید. اما اگر عقبنشینی کنید و منکر اتفاقی که افتاده بشید، نخواهید تونست بهبود پیدا کنید.
شما این توانایی رو دارید که یه شرایط وحشتناک رو به موقعیت غرقگی جدید تبدیل کنید. با کنترل پیدا کردن بر اتفاقات، میتونید از مسیرتون لذت ببرید و از قبل هم قدرتمندتر بشید.
برای تبدیل حوادث به موقعیتهای غرقگی، به این چیزا نیاز دارید:
- خودتون، خودتون رو آروم کنید. با این عقیده که میتونید نتیجه رو عوض کنید، با چالشها روبهرو بشید. اما یادتون هم باشه که ممکنه به علت عواملی که خارج از کنترل شماست، موفق نشید.
- بر جهان تمرکز کنید. حواستون رو از خودتون پرت کنید تا با مشکلات درونی خودتون درگیر نشید. تمرکز بر جهان خارجی باعث میشه راه بهتری برای سازگاری با مشکلات پیدا کنید.
- راهحلهای جدید پیدا کنید. برای رسیدن به هدفتون رو موانع جدید تمرکز نکنید. مشکل رو با دید بازتر ارزیابی کنید. زمان بذارید و هدفهایی که برای شما مناسبترن رو بررسی کنید.
چهطور با غرقگی زندگی کنیم؟
حتی بهترین شغل و بهترین روابط خانوادگی هم بعد از مدتی تکراری میشه.
بعد از یه مدت تخصیص به کارها باید کاهش پیدا کنه.
برای دستیابی به غرقگی به بهترین شکل ممکن، قدم آخر در کنترل آگاهی، مورد نیازه.
این مرحله، تبدیل تمامی زندگی به یه تجربه غرقگی واحده.
“اگر فردی هدفی به اندازه کافی دشوار تعیین کنه، که هدفهای دیگهای به همراه داشته باشه و تمام انرژیش رو برای کسب مهارت برای رسیدن به اون هدف بذاره، تمامی فعالیتها و احساساتش با هم در تعادل قرار میگیرن و همه فعالیتهاش چه در زمان حال، چه در گذشته و چه در آینده، منطقی به نظر میرسه. در این حالته که زندگی فرد معنا پیدا میکنه”.
“در این حالت، مشکل معنادار بودن زندگی فرد حل میشه؛ چون هدفش با جهت حرکت کائنات، هماهنگ میشه”.
منبع:
https://dansilvestre.com/flow-summary
تو پویش بخون_بده_بعدی شرکت کنین! چطوری؟ برامون زیر همین مقاله نظر بذارین و یه کتاب هدیه بگیرین!