کاور کتاب زندگی شجاعانه

معرفی و نقد کتاب: جرئت بسیار (زندگی شجاعانه)

زیرعنوان کتاب: چگونگی شهامت آسیب‌پذیر بودن در زندگی، عشق ورزیدن، تربیت فرزند و رهبری

نویسنده: برنه براون

امتیاز در گودریدز:
4.2/5
امتیاز در آمازون:
4.8/5
با 129962 رای
با 5376 رای
تعداد صفحه: 287
زبان اصلی: انگلیسی

محقق و مدیر افکار دکتر. برنه براون ما رو به پرورش چشم‌انداز قدرتمند جدیدی تشویق میکنه که به ما جرات میده آسیب‌پذیری و نقص رو بپذیریم، با جان و دل زندگی کنیم و با شجاعت در زندگی غرق بشیم. 

« اعتبار از آن منتقد نیست، کسی که انگشت اشاره‌اش رو به سمت مرد قدرتمندی میگیره که در بین کار تلو تلو میخوره یا به افراد فعال اشاره میکنه و میگه که میتونستن اون کارها رو بهتر انجام بدن. اعتبار به فردی تعلق میگیره که وارد گود میشه و صورتش غرق در خون و عرق و گرد و خاکه. کسی که شجاعانه تلاش میکنه. کسیکه در نهایت به لذت موفقیت میرسه و حتی در بدترین حالت شجاعانه برای رسیدن به هدفش تلاش کرده.» تئودور روزولت

ما هر روز عدم قطعیت، خطر، و احساساتی رو تجربه می کنیم که آسیب پذیر بودن و چگونه شجاع بودن رو برای ما تعریف می کنند. این مسئله ممکنه در ارتباط با یک رابطه جدید، یک قرار ملاقات مهم، فرآیند خلاقیت ما، یا یک گفتگوی دشوار خانوادگی اتفاق بیافته، باید شجاعتش روداشته باشیم که با آسیب پذیری کنار بیاییم و با تمام وجود در ماجرا غرق بشیم.

در کتاب «جرئت بسیار» دکتر براون افکار ما درباره آسیب پذیری رو به چالش می کشه. خانم براون بر پایه دوازده سال تحقیق به بحث درباره این مسئله می پردازه که آسیب پذیری به معنای ضعیف بودن نیست، بلکه واضح ترین مسیر به سمت شجاعت، مشغولیت و ارتباطات معنا داره. کتاب «جرات بسیار» که بسیاری از طرفدارهای دکتر براون در انتظار انتشار اون بودند روحیه جدیدی از حقیقت و اعتماد رو در سازمان، خانواده، مدرسه و اجتماعات ما تزریق میکنه.

نقل قول‌های کتاب جرئت بسیار (زندگی شجاعانه):

  • شجاعت با نشون دادن خودمون و ازجایی شروع میشه که به خودمون اجازه دیده شدن بدیم.
  • از اونجا که احساس تعلق واقعی فقط وقتی اتفاق میافته که ما خود واقعی و ناقصمون رو به جهانیان نشون میدیم، این احساس هرگز نمیتونه از سطح پذیرش خود فراتر بره. 
  • آسیب پذیری عین حقیقت به نظر میرسه و احساس شجاعت رو داره. حقیقت و شجاعت همیشه راحت نیستند، اما هیچ وقت به معنی ضعف هم نیستند.
  • اگر بتونیم ماجرامون رو برای کسی تعریف کنیم که با همدلی و درک پاسخ بده، خجالت معنی ای نداره.
  • آسیب پذیری زادگاه عشق، تعلق، لذت، شجاعت، همدلی و خلاقیته. منشا امید، همدلی، مسئولیت و اصالته. اگر به دنبال وضوح بیشتری در مقاصدمون و عمق بیشتری در زندگی معنویمون باشیم، آسیب پذیری یه مسیره که باید از اون رد بشیم.
  • وقتی به خودشیفتگی از لنز آسیب پذیری نگاه میکنم، ترس از معمولی بودن رو میبینم که از خجالت زدگی ناشی میشه. متوجه ترسی میشم که از این تفکر نشات میگیره، من به اندازه کافی غیرمعمولی نیستم که جلب توجه کنم، دو.ست داشتنی باشم، یا به چیزی یا کسیتعلق داشته باشم  و بتونم هدفی داشته باشم. 
  • چیزهایی که میدونیم مهمن، اما اینکه چه کسی هستیم مهمتره. 
  • تمایل به جلب توجه کردن مارو تغییر میده، و هر بار ما رو کمی شجاع تر میکنه.
  • جلوی تاریکی رو گرفتن مثل از بین بردن روشناییه.
  • آسیب پذیری عین حقیقت به نظر میرسه و احساس شجاعت رو داره.
  • ما بخاطر ارتباط برقرار کردن اینجا هستیم. همون چیزی که به زندگی ما هدف و معنا میده. قدرت ارتباطات زمانی در زندگی انسان اثبات شد که مشخص شد بزرگترین نگرانی در روابط جدایی است. ترس از کاری که انجام دادیم یا در انجام دادنش شکست خوردیم، ترس از اینکه فردی که هستیم یا جایی که از اون اومدیم باعث شده باشه دوست داشتنی یا شایسته ارتباط نباشیم.
  • برای من قضیه «کوچک، شیرین، ساکت و متواضع بمون یعنی توقعی که اکثر جوامع از زنان دارن» یک مسئله منسوخه. اما واقعیت اینه که ما زنان هر وقت سعی میکنیم صدای خودمون رو پیدا کنیم و حرف بزنیم با این خواسته روبرو میشیم.
  • خجالت، قدرت خودش رو از بیان نشدنی بودن میگیره. 
  • من فقط زمانی چیزی رو به اشتراک میذارم که نیازی برای براورده شدن از طریق اون به اشتراک گذاری نداشته باشم. به شدت اعتقاد دارم، آسیب پذیری در برابر مخاطبان بیشتر تنها زمانی ایده خوبی به شمار میره که اشتراک گذاری به درمان کمک کنه، نه وقتی که انتظارداشته باشم پاسخ خاصی دریافت کنم. 
  • سوال اصلی از والدین باید این باشه: آیا درگیر تربیت فرزند شدید؟ به این موضوع به اندازه کافی توجه می کنید؟ پس، برنامه تون این باشه که تصمیمات بد بگیرید و اشتباه کنید. فرزندپروری ناقص برای ما مثل یک هدیه است که باعث میشه فرزندانمون تلاش ما رو برای درک اشتباهاتمون و بهتر شدن در دفعات بعدی ببینند. ماموریت ما این نیست که بی نقص باشیم و فرزندانی شاد پرورش بدیم. بی‌نقصی وجود نداره و فهمیدم چیزی که بچه ها رو شاد میکنه باعث نمیشه اونها به بزرگسالانی شجاع و فعال تبدیل بشن.
  • من آسیب پذیری رو عدم قطعیت، خطر و در معرض احساست بودن تعریف میکنم. بیاید با چنین تعریفی به عشق فکر کنیم. به این فکر کنیدکه هر روز از خواب بیدار شیم و کسی رو دوست داشته باشیم که ممکنه ما رودوست داشته یا نداشته باشه، کسی که نمیتونیم درکنارش امنیتمون رو تضمین کنیم. کسی که ممکنه تویزندگیمون بمونه یا بی توجه ترکمون کنه. ممکنه تا اخر عمر بهمون وفادار بمونه یا همین فردا بهمون خیانت کنه. این عین آسیب پذیریه.
  • چیزی که بیشتر از هر چیزی زندگی منو تغییر داد درک این موضوع بود که ارزش من در گرو واکنشی که مردم به من نشون میدن نیست.
  • با همه وجود کار کردن. اصول زیادی درباره با همه وجود کارکردن وجود داره، اما آسیب پذیری در مرکزیته. روبرو شدن با عدم قطعیت و در معرض خطر احساسات بودن و دانستن اینکه من کافی‌ هستم. 
  • فهمیدم چیزی که بچه ها رو شاد میکنه لزوما باعث نمیشه اونها به بزرگسالانی شجاع و فعال تبدیل بشن.
  • شاید دوست داشتن خودمون و حمایت از همدیگه درمسیر واقعی شدن بزرگترین نتیجه شجاعت زیاده.
  • فردی که هستیم و نحوه تعامل ما با دنیا بهتر از نحوه برخورد فرزندانمون میتونند نشان دهنده آگاهی ما از فرزندپروری باشند. 
  • امید تابعی از مبارزه است. 

نقد و خلاصه کتاب جرئت بسیار (زندگی شجاعانه):

 

نقد کتاب  جرئت بسیار نوشته برنه براون

 

یکی از اساتید قدیمی ام درباره درجستجوی عالی بودن میگفت: 

جایی که سعی میکنی در چیزی بهتر بشی نقطه شروعه، و مدت ها بعد سعی میکنید به مرحله تخصص یا تسلط برسید. گند زدن بین این دو حالته، هیچ راهی برای دور زدن مرحله خرابکاری وجود نداره. هیچکی نمیتونه از این مرحله بپره. همه ما باید قبل از اینکه به تخصص برسیم به اندازه کافی گند بزنیم.

مرحله خرابکاری مرحله خسته کننده ایه. اینکه قصد داشته باشی کاری رو خوب انجام بدی اما از پسش برنیای ناامیدکننده است. اگر بخوام شرایط روبراتون پیچیده تر کنم باید بگم، ما اغلب مجبوریم دربرابر دید دیگران گند بزنیم. وقتی دارید سعی میکنید کاری انجام بدید و شکست میخورید و ناامید میشید که هنوز از پسش برنیومدید معمولا کسانی هستند که شما رو زیر نظر گرفتن. 

برای خیلی از ماها شکست خوردن جلوی دیگران اینقدر تحقیرکننده است که ترجیح میدیم دست از تلاش بکشیم. مبارزه خودمون رو زیرنظر میگیریم، به این فکر میکنیم چقدر دیگه باید تحمل کنیم، نگاهمون به فاصله بین جایی که میخوایم باشیم و جایی که هستیم دوخته‌ست، با خودمون حساب میکنیم چقدر دیگه باید تحقیر بشیم، و به این نتیجه میرسیم که ارزششو نداره.

بنظرتون آشناست؟ تابحال بخاطر اینکه دیگه تحمل گند زدن رو نداشتید دست از رویاتون کشیدید؟

پس بهتون التماس میکنم با برنه براون آشنا بشید. حتما راجع به او و سخنرانی تد او در سال 2010 شنیدید، سخنرانی ای که بیشتر از 30 میلیون بازدید داشت. 

https://youtu.be/X4Qm9cGRub0

محقق و نویسنده کتابی پرفروش، برنه براون بر شجاعت، آسیب پذیری، تلقین و خجالت تمرکز میکنه. به عقیده او «آسیب پذیری تمایل به اینکه خودمان را تماما درگیر انجام کاری کنیم، حتی وقتی میدانیم ممکن است شکست بخوریم و آسیب ببینیم- شجاعت است.» 

شما به شجاعت زیادی برای قدم گذاشتن به مرحله خرابکاری نیاز دارید، و به سجاعت خیلی بیشتری نیاز دارید تا وقتی شرایط سخت میشه در اون باقی بمونید. براون میگه تنها راه برای بدست آوردن چنین شجاعتی اینه که با آسیب پذیری کنار بیاید. استاد دانای من میگه، شما نمیتونید بدون گذر از مرحله خرابکاری به تسلط وتخصص برسید. براون در کتاب «جرات بسیار» میگه «نمیتونید بدون قدم زدن در مسیر آسیب پذیری به شجاعت برسید.» (ببخشید که شماره صفحه رو ذکر نکردم، چون من کتاب صوتی رو شنیدم.)

جرات بسیار نقشه راهی به سوی دستیابی به شجاعته. حتی اگه همه ویدئوهای یوتیوب برنه براون رو دیدید، خوندن تمام ماجرا از زبون نویسنده تجربه کاملا متفاوتیه، پس پیشنهاد میکنم که حتما تجربه‌اش کنید. ولی من میخوام فقط روی یک بخش تمرکز کنم. 

یک بخش از کتاب که در این لحظه از زندگی برای من بیشترین اهمیت رو داره -چون من اخیرا ترم اول تحصیلات آکادمیک رو تموم کردم- بخش بازخورده.

مجبوریم همیشه در زندگیمون با بازخوردها سر و کله بزنیم. در محیط کار، عملکرد ما بررسی میشه، توی خونه سر این مسئله که چقدر ظرفها روخوب شستیم دعوا میکنیم. وقتی عملکرد بدی داریم بازخوردها دردناک هستن. اما وقتی با تمام وجود کار میکنیم، فیدبک ها خیلی سریع ما رو از مرحله خرابکاری عبور میدن. همونطور که براون میگه، «بدون بازخورد تغییر دگرگون کننده ای رخ نمیده.»

برنامه کارشناسی ارشد من در «ازدواج وخانواده درمانی» به طورگسترده بر دریافت بازخورد به عنوان طرح آموزشی یادگیری-محور تکیه داره. بیشتر از تمرکز صرف بر نمره، در برنامه کارشناسی ارشد ازدواج و خانواده درمانی گفتگو درباره نقاط قوت و «محدوده‌های رشد» به عنوان بازخورد به کار میره. به این معنی که نمیتونی کارنامه ت رو بگیری و بری توی ماشینت قایم بشی،باید کارت رو توی کلاس ارائه بدی و بعد باید بشینی و نه تنها از استادت بلکه از همکلاسی هات هم بازخورد بگیری. 

نمیخوام دروغ بگم، سخته. براون برای توصیف چنین گفتگوهای دشواری از لغت «ناخوشایند» استفاده میکنه. البته  اگر مثل من تمایل شدیدی به بیست گرفتن داشته باشید، این شرایط براتون همونقدر ناخوشاینده که رفتن یه تیکه سنگ کوچولو تو کفشتون میتونه ناخوشایند باشه. یعنی میتونه آزاردهنده باشه. اما براون تاکید میکنه که هدف این نیست که از بازخوردها حس خوبی داشته باشیم، هدف اینه که این احساس ناخوشایند برای ما طبیعی بشه. 

این موضوع چنان برای من آزاردهنده شده که در این مرحله از زندگی راه های زیادی رو امتحان کردم تا احساس ناخوشایند ناشی ازدریافت بازخورد رو برای خودم تخفیف بدم اما روشها موثر نیستند، هیچ وقت آسون نمیشه. چیزی که فهمیدم اینه که اگر دست از دفاع بردارم و بازخوردهای سازنده رو بپذیرم، یک قدم در مرحله خرابکاری پیش میرم. دیگران چیزهایی میدونن که من نمیدونم و با یادگیری از اونها من میتونم تغییراتی دگرگون کننده‌ای رو که دوست دارم در خودم ببینم.

عادت کردن به رنج راهیه که همه ما برای مواجهه با بازخورد پیش میگیریم. براون معتقده که ما باید مسئولیت طبیعی سازی رنج رو برای اطرافیانمون هم به عهده بگیریم و با گفتن این جمله به اونها ازشون حمایت کنیم: 

«ما معتقدیم رشد و یادگیری راحت نیست و قراره احساسات ناخوشایندی رو در ما ایجاد کنه، و این احساسات برای تو هم اتفاق میافته. میخوایم بدونی این طبیعیه و باید منتظرش باشی، تو تنها نیستی و ما از میخوایم با ما راحت باشی و از حمایت ما مطمئن باشی.»

براون میگه، دونستن اینکه احساسات ناخوشایند طبیعی هستند باعث کاهش اضطراب، ترس و سرخوردگی همون چیزهایی که باعث میشن قبل از اینکه به هدف برسیم از میدون خراج بشیم- میشه.

به نظر من غرق در ناراحتی شدن مثل غوطه‌ور شدن در مرحله خرابکاریه. مثل اینه که تصمیم بگیری مدتی همونجا بمونی و درگیر بشی، فارغ از اینکه چه تجربه ناخوشایندی رو تجربه میکنی، چون راه دیگه‌ای برای خروج از مرحله خرابکاری نمیبینی.

     قبل از فارغ التحصیلی اگاهانه تصمیم گرفتم به ناراحتی ناشی از دریافت بازخورد تکیه کنم و احتمالا این یکی از بهترین تصمیماتیه که در کل مراحل تحصیلات تکمیلی گرفتم. من میخوام یه درمانگر بشم و فهمیدم مراحل خرابکاری وسیعی رو پیش رو دارم. هدر دادن انرژی برای مبارزه با مرحله خرابکاری میتونه بازدارنده باشه. در عوض، پذیرش ضرورت ناراحتی من رو برای قبول کردن بازخورد و به کارگیری بازخوردها در فرایند رشد آماده کرد. بازخورد گرفتن به این معنی نیست که ما چیزی رو اشتباه انجام دادیم، به این معنیه که یک قدم در مرحله خرابکاری به پیش رفتیم. 

همونطور که براون یادآوری میکنه «آسیب پذیری، در مرکز فرایند بازخوردگرفتنه، و هیچ وقت از بین نمیره، اما تجربیات به ما یاد میدن که میتونیم از در معرض نمایش بودن و عدم قطعیت جان سالم به در ببریم و ارزش این رو داره که به خطر بیافتیم.

به عقیده من این حرف منطقیه که باید شجاعت رو در خودمون پرورش بدیم واز اینکه ناخوشایندبه نظر برسیم نترسیم و به اطرافیان بگیم که باید انتظار احساسات ناخوشایندی رو در مسیر رشد داشته باشن. 

امیدوارم به اندازه کافی الهام گرفته باشید تا شجاعت آسیب پذیری و غوطه ور شدن در مرحله خرابکاری رو در خودتون پرورش بدید. اگر به دنبال راهی برای رسیدن به این شجاعت هستید کتاب «جرات بسیار» رو به شما پیشنهاد میکنم. 

 

خلاصه کتاب  جرئت بسیار نوشته برنه براون

 

«جرات بسیار» برای من تجربه ای شگفت انگیز بود. در ابتدا، اگر برنه براون رو نمیشناسید بد نیست بدونید که او فعال اجتماعی، محقق، دانسجوی مقطع دکترا و کاوشگر مسائل انسانی از جمله موضوعات مرتبط با حساسات، شجاعت، آسیب پذیری و شرمه. 

ویدئوی تد تاک او با پشت سرگذاشتن سخنرانی «با چرا شروع کن» سایمون سینک25 میلیون بازدید داشت و در سطر جدول پربازدیدها قرار گرفت. 

این کتاب که یکیاز سه کتاب پرفروش نیویورک تایمزه توضیح میده که آسیب پذیری در مرکزیت احساسات قرار داره، نه فقط احساسات بدی مثل ترس، اضطراب و شرم بلکه در مرکز احساسات خوبی مثل عشق، لذت و شوق هم قرار داره. 

او میگه همه ما میتونیم مقداری بیشتر آسیب پذیری در زندگی رو تجربه کنیم، چون نه برامون بده و نه خوب. فقط همینیه که هست و پذیرفتنش شجاعانه است. 

به 3 درس درباره آسیب پذیری و نکاتی درباره اینکه چطور وقتی بی نهایت میترسیم به سمت آسیب پذیری قدم برداریم توجه کنید:

  1. آسیب پذیری به معنی قدرته و نه ضعف.
  2. شرم رو بشناس و به زبون بیار تا بتونی ازش خلاص بشی.
  3. بچه‌ها فقط میتونن همون کسی بشن که شما هستید، پس یه الگوی خوب باشید. 

مشتاق شدید تا با آغوش باز این کتاب رو به زندگیتون راه بدید؟ امیدوارم که همینطور باشه چون نظرات برنه خیلی عالین.

 

درس اول: اگر میتونید آسیب پذیر باشید، یعنی قوی هستید

 

در ابتدا، دو نکته کلیدی درباره آسیب پذیری رو مطرح میکنه:

  1. آسیب پذیری بد یا خوب نیست: مسئله سیاه و سفید بودن نیست. فقط بخشی از زندگیست و اگه تجربه‌اش کنید یعنی میتونید احساس کنید. 
  2. اینکه به خودتون اجازه بدید آسیب پذیر باشید نشانه ای از قدرت و شجاعته: اجتناب کردن از چیزهایی که باعث میشه آسیبپذیر باشید به مراتب راحت تر از مشغول شدن به اونهاست. اما به معنی از دست دادن چیزهای خوب زیادی هم هست.

برای مثال، اگر تابحال کسی رو دوست داشتید که میدونستید دوست داشتن اون فرد باعث میشه آسیب پذیر باشید، او رو به قلبتون راه دادید و قدرت شگفت انگیزی به او بخشیدید، قدرتی شامل قدرت آسیب رسوندن به شما. اما فقط درصورتی به این تجربه دست پیدا می‌کنید، عشق، لذت و مهربونی در روابط رو میچشید که آسیب پذیری رو بپذیرید. این یعنی آسیب پذیری تنها ریشه احساسات منفی مثل غم و اندوه نیست بلکه ریشه خیلی از احساسات مثبت هم هست. 

نکته: دارم با دختری که از شش سال قبل تابحال اونو ندیدم قهوه میخورم. دوران دبیرستان عاشقش بودم و دیدن دوباره‌ش من رو حسابی میترسونه. اما اگر نرم، هیچ وقت نمیفهمم چرا، پس تنها راه اینه که برم، اسیب پذیر باشم، خودم رو نشون بدم و ببینم چه چیزی انتظارمو میکشه. 

دوم، میتونید از چیزهایی که باعث آسیب پذیری شما میشن فرار کنید. مثل مسئولیت یه پروژه در محل کار، یا دختر یا پسری که هیچ وقت توی زندگی ملاقاتش نکردید. اثر هنری‌ای که میخواید خلقش کنید. اما میدونید که دارید بهونه میارید. تکیه به آسیب پذیری کاریه که فقط آدمهای قوی و حقیقتا شجاع از پسش برمیان. 

 

درس دوم: برای ایجاد مقاومت در برابر شرم، باید اون رو درک کنید و با صدای بلند بیانش کنید

 

چی بدتر از خرابکاری در جلسه سخنرانیه؟ شرمندگی از خرابکاری در سخنرانی و برای همیشه از سخنرانی دست کشیدن.

نقل قولی هست که میگه «شکست موقته، تسلیم شدن باعث میشه دائمی بشه.» شرمندگی باعث میشه تسلیم بشید.

  • شرمنده ام که نتونستم وقتی پسرم کوچیک بود کنارش باشم. 
  • شرمنده ام که نتونستم مدیر برنامه بهتری باشم.
  • سر کارم احساس شرمساری میکنم، چون همکارهام پشت سرم حرف میزنن. 

تا حالا به این چیزا فکر کردی؟ یا چیزایی مثل این. شرط میبندم که فکر کردید. اما تا حالا اونا رو به زبون آوردید؟ امتحانش کنید. همین امروز صبح این کارو کردم. همیشه وقتی شرمندگی رو بیان میکنید احساس میکنید دارید کار مسخره ای میکنید. 

مشخص کردن چیزی که باعث شده احساس شرمدگی کنید و بیان کردن اون با صدای بلند قدرت شرم رو تا حد زیادی کم میکنه. هیچکی دوست نداره درباره شرم صحبت کنه. آزاردهنده است اما هرچه کمتر این کار رو انجام بدید قدرت بیشتری پیدا میکنه. در عوض سعی کنید پیداش کنید و بیرون بکشیدش. بهش نور بتابونید. کاملا مستقیم بهش اشاره کنید. میبینید که اتفاقات اونقدر هم که بنظر میرسیدند نگران کننده نبودند و حالا میتونید گذشت های قبلی رو بپذیرید. 

 

درس 3: برای فرزندان (آینده) تون الگوی خوبی باشید، این تنها راهیه که اون ها از شما یاد میگیرن 

 

مهم نیست که در حال حاضر بچه دارید یا نه، فکر کردم بد نیست بدونید که فرزند شما تنها ویژگی هایی رو که خود شما دارید به ارث میبره. 

اگر شلخته اید بچه تون شلخته میشه. اگر مرتبید، بچه هاتون هم مرتبط میشن. اگر همیشه احساس سرخوردگی و شرمندگی داشته باشید، باعث میشید فرزندانتون هم با داشتن چنین احساساتی آسیب ببینن. 

اگر به عنوان یه کودک به شما زور گفته شده، تهدید شدید یا آسیب دیدید باید بدونید که ریشه بسیاری از صدمات دوران کودکی در شرمندگیه. خجالت از یک اتفاق، رفتاریا حتی از رفتاری که دیگران با ما داشتن. 

بنابراین، این وظیفه شماست که خونه تون رو به محیطی تبدیل کنید که خجالت در اون راهی نداره. این تنها راهیه که فرزندان شما با احساس ارزشمندی، دوست داشتنی بودن بزرگمیشن و میتونن خودشون باشند.

بجای صحبت کردن از ارزشهایی مثل صداقت، شجاعت و بلندپروازی با این معیارها زندگی کنید. بلندپرواز باشید. بهترین کاری که میتونید برای فرزندانتون چه به نیا اومده یا نیومده باشند، انجام بدید اینه که الگوی خوبی براشون باشید. این همه چیزیه که برای فرزند پروری لازم دارید.  

https://fourminutebooks.com/daring-greatly-summary/

 

خوشتون اومد؟ با زندگی و آثار دیگه ی برنه براون اینجا آشنا بشین و لذت ببرین!

 

پیشنهاد میکنم این تدتالک برنه براون رو هم ببینین. بیشتر از 51 میلیون بار دیده شده و یکی از رکوردارهای تازیخ تدتالکه! 

 

 

اگه از کتاب جرئت بسیار یا ترجمه ی دیگه اش “زندگی شجاعانه” نوشته برنه براون خوشتون اومده هم می تونین خیلی راحت از همین لینک بخرینش.

درباره برنه براون:

برنه براون محققی است که از طریق تحقیقاتش درباره آسیب پذیری، شجاعت و شرمساری به شهرت رسید. او با حضور در جلسات TED و میهمان برنامه های مختلف تلویزیونی شدن تحقیقات خود را به اشتراک میگذارد.

کتاب های مشابه جرئت بسیار (زندگی شجاعانه):

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *