نقد کتاب 21 درس برای قرن 21 نوشته یووال نوح هراری
نویسنده کتاب پرفروش جهانی “انسان خردمند” با یک راهنمایی برای خودیاری در یک عصر گیج کننده به عرصه بازگشته است و اظهارات گسترده او با مشاهدات گسترش دهنده ذهن عجین شده است.
یووال نوح هراری به عنوان یک افسانه در حرفه انتشارات شناخته می شود. او یک فرد دانشگاهی اسرائیلی است که تاریخ بشریت را به زبان عبری می نویسد. این کتاب در سال 2014 به انگلیسی ترجمه شده و بیش از یک میلیون نسخه فروش داشته است. مارک زاکربرگ از فیس بوک آن را در باشگاه کتاب خود در سال 2015 قرار داده است. ریدلی اسکات می خواهد آن را به یک مجموعه تلویزیونی تبدیل کند. باراک اوباما می گوید که این دیدگاه در مورد “چیزهای اساسی است که به ما امکان ساخت این تمدن خارق العاده را داده است.”
این کتاب انسان خردمند بود که به صورت جسورانه، جذاب و در کمتر از 500 صفحه از کشف آتش تا ایجاد سایبورگ سر و کله می زد. انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده، همچنین یک کتاب پرفروش جهانی بود و اکنون هراری با 21 درس برای قرن 21 توجه خود را به زمان حال معطوف کرده است. این موارد از جنگ- تخصص آکادمیک هراری – تا مراقبه، فعالیت تفریحی مورد علاقه او را شامل می شود. (او هر روز دو ساعت کار می کند و هر ماه یک ماه استراحت می کند.) هدف مجموعه این مجموعه ها این است که بفهمند بشر به کجا رسیده است و به کجا می رود. موارد فوق در رابطه موضوعی مانند “اخبار جعلی” و ظهور اقتدار گرایانی مانند دونالد ترامپ، تکامل زیست شناختی و اجتماعی ما تنظیم شده است. همانطور که اوباما گفت، این روش قطعاً به خواننده چشم انداز می دهد. ایوان مخوف (نخستین تزار روسیه) احتمالاً بسیار ترسناک تر از ترامپ بود. همچنین اگر تغییرات آب و هوایی برایتان اهمیت داشته باشد شما قطعا کار های هراری را دنبال خواهید کرد زیرا هراری یکی از معدود آینده پژوهانی است که فاکتور فروپاشی زیست محیطی را در پیش بینی های خود دارد.
تمام مضامین کلاسیک هراری در اینجا حاضر هستند. زندگی در چین در قرن پانزدهم بسیار کند بود، اما اکنون سرعت تغییر غیرقابل توقف می باشد. دین می تواند بد باشد، اما کاربردهای خود را دارد. ناسیونالیسم می تواند بد باشد، اما کاربردهایی دارد. کشاورزی در کارخانه بسیار بسیار بد است. لیبرالیسم خوب است، اما در معرض تهدید است. گردهمایی شکارچیان نسبت به کشاورزی یا کار در کارخانه یک انتخاب سبک زندگی هیجان انگیز تر به نظر می رسد. پیشرفت های فناوری سوالات بزرگ اخلاقی را به همراه دارد. و البته سوال اصلی هراری نیز وجود دارد که در اینجا در یک عنوان مطرح شده است. “چگونه در عصر سرگشتگی زندگی می کنید، وقتی داستان های قدیمی فروپاشیده اند و هنوز هیچ داستان جدیدی برای جایگزینی آنها ظاهر نشده است؟” او ادعا می کند که اسطوره های جمعی، مانند پول و قوانین، به ما اجازه داده اند تا جوامع عظیم و پیچیده ای بسازیم که فراتر از حد امکان محدودیت های بیولوژیکی ما باشد. اما در غرب سکولار، دین از زندگی عمومی محو می شود. و در زندگی جهانی شده ما، ایده دولت-ملت منسجم در معرض تهدید است. چه چیزی مانده است که به آن باور کنیم؟
یکی از پاسخ ها، گرچه نویسنده آن را ارائه نداده است، تعلیم دهنده می باشد که ما کلاس اجتماعی جدیدی از آن ایجاد کرده ایم که هر کدام به تنهایی متناسب با نیازهای ما ساخته شده اند. برخی از زنان طبقه متوسط، گوئینت پالترو را دارند که از طریق بخارپز یونی و محدودیت های رژیم وعده روشنگری می دهد. مردان جوان عصبانی و ناراضی جردن پترسون را دارند، که توصیه های اساسی آنها در مورد مرتب کردن اتاق شما با جونگیان و مخالفت گرایی پنهان استتار می شود. و افرادی که در مدرسه درخشیدند و نمیدانند چرا این باعث خوشحالی آنها نشده است، هراری دارند. در کتاب های وی از روانشناسی تکاملی به عنوان خودیاری استفاده شده است: جهان مکانی ترسناک و سریع در حال تغییر می باشد، بنابراین جای تعجب نیست که مغز میمون های تربیت شده ساوانای ما برای مسیریابی در آن تلاش می کنند. ما به سادگی برای مقابله با پرداخت خودکار و ایمیل پس از ساعت 19 تکامل نیافته ایم.
21 درس برای قرن 21، همانطور که از عنوان این مقاله پیداست، مجموعه ای آزاد از مقاله های مضمونی است که بسیاری از آنها بر اساس مقالاتی برای نیویورک تایمز، بلومبرگ و جاهای دیگر ساخته شده اند. که نتایج عجیبی دارد. فصلی که استدلال می کند “یهودیت فقط نقشی متوسط در سالنامه های گونه های ما دارد” تصادفی به نظر می رسد تا زمانی که متوجه شوید زندگی را به عنوان قطعه ای برای روزنامه لیبرال اسرائیلی هاآرتص آغاز کرده است. با این حال، این قالب به نقطه فروش بزرگ هراری مطابقت دارد: جاه طلبی و وسعت کار او، جمع کردن ایده های غیر منتظره و مشاهدات خیره کننده می باشد. “چرا ما بیش از شکر از تروریسم می ترسیم؟” هراری در یک لحظه می پرسد. (پاسخ: تروریسم از نظر شیرینی خوشمزه نیست.) “مالکیت پیش شرط نابرابری طولانی مدت است.” (به شما گفت که او برای دوران جمع آوری توت ها نوستالژیک بود.) “انسان خداگونه یک گونه پس از حقیقت است که قدرت آن به ایجاد و باورهای داستانی بستگی دارد.” (خوب ، اما شما این کار را در انسان خردمند انجام دادید.) مایکروسافت “یک داستان حقوقی پیچیده است”. (و این یکی ، به جز آن که قبلا پژو بود.)
بهترین دلیل برای پرتاب نکردن این کتاب از پنجره این است که، هر از گاهی، هراری پاراگرافی می نویسد که واقعاً ذهن را گسترش می دهد. وی در فصل مربوط به دین خاطرنشان می کند: “ژاپن اولین قدرت در تولید و استفاده از موشکهای هدایت دقیق بود.” حدس بزن چی؟ این یک نکته جالب است: “ما این موشک ها را به عنوان کامیکاز می شناسیم.” تمایل خلبانان ژاپنی به جان موثرتر کردن سخت افزارهای نظامی آنها بود و “این محصول روحیه فداکاری ضد مرگ بود که توسط ایالت شینتو پرورش داده شد”. انسانها بی وقفه خلاقیت دارند، درس می خوانند و ما گاهی اوقات با تغییر دادن سوال به جای پاسخ دادن به آن، مشکلات را حل می کنیم.
تحریکات زیادی وجود دارد – چرا تغییرات آب و هوایی ممکن است به نفع اقتصاد روسیه باشد ، چگونه انسانها می توانند به گونه های مختلفی تبدیل شوند – اما دامنه رویایی هراری که دارای تاریخ و تاریخ است ، یک اشکال آشکار دارد، و آن هم این است که برخی از مشاهدات در اینجا احساس می شود که بازیافت شده است. اظهارات گسترده او، هر چند نفس گیر است، اما همچنین می تواند احساس شود که از سنت های فکری ناشی شده است. مراجعه به متفکران و نویسندگان قبلی در موضوعاتی که وی پوشش می دهد، تا حد زیادی در حاشیه نویسی جمع شده است.
یک مثال در این جا مطرح می شود؛ در فصل مربوط به کار، هراری پیشنهاد می کند که فناوری می تواند در دسترس بودن نیروی کار با حقوق انسانی را کاهش دهد و میلیون ها نیروی “اضافی” ایجاد کند. هراری می نویسد، در ادامه، ما می توانیم “دامنه فعالیت های انسانی را که” شغل “تلقی می شود ، گسترش دهیم.” شاید ما نیاز به تغییر ذهنیت خود داشته باشیم و متوجه شویم که مسلماً مراقبت از کودک مهمترین و چالش برانگیزترین کار در جهان است.” کار مراقبتی پرداخت نشده در سیستم های سرمایه داری دست کم گرفته شده است. هیچ کس به جنبش فمینیستی نمی گوید که این ذهنیت آنها را به باد خواهد داد.
این مقایسه یک امر ناخشنود است، اما من مجبورم که به جردن پترسون بپردازم. این دو مرد تقریباً تصاویر آینه ای هستند: هراری یک گیاهخوار است، در حالی که پترسون می گوید یک رژیم غذایی فقط با گوشت گاو بهترین روش برای درمان افسردگی او است. صدای هر دو می تواند مانند پیامبران باشد. هراری توصیه می کند که اگر می خواهید “حقیقت جهان را بدانید … بهترین چیز برای شروع، مشاهده رنج و کاوش در مورد آن است” ، در حالی که پترسون به خوانندگان می گوید: “رنج واقعی است و تحمیل رنج در دیگری به خاطر خود ، اشتباه است. این سنگ بنای باور من شد. “
و با هر دو مرد به عنوان یک فرد باهوش همه کاره عمومی رفتار می شود، نه به عنوان افراد تحصیل کرده با تخصص مخصوص خود. آنها در جایگاه بلند مرتبه با تورهای گفتاری و گفتگوهای TED قرار می گیرند و کتاب های خود را در قطعات کوچک لقمه ای بسته بندی می کنند. آنها همچنین فرهنگ های مختلف را درهم می آمیزند تا نشان دهند که افراد زرنگ و دانایی هستند و علاقه تعجب برانگیز کلاسیک The Disney King 1994 دیزنی را دارند. پیترسون یک بار سخنرانی کرد و در آن از حالت مردانه و مسلط مفاسا تعریف و تمجید کرد: وی به دانشجویان گفت: “او شخصیتی بسیار شاهانه دارد.” در همین حال، هراری این فیلم را بازخوانی متون هندو باگاواد گیتا با مضامین انتقام و دایره زندگی می داند. این نوع انتقاد از فرهنگ پاپ غالباً متکی بر این است که هیچ کس دیگر (یعنی افراد فاقد دکترا) قبلاً به فکر وجود زیر متن نبوده است. هراری به سختی اولین کسی است که متوجه شده است فیلم Ex Machina 2015 مربوط به جنسیت است، نه فقط هوش مصنوعی. وی می نویسد: “بسیاری از فیلمهای مربوط به هوش مصنوعی چنان از واقعیت علمی جدا شده اند كه فرد گمان می كند آنها فقط تمثیلی از نگرانیهای كاملاً متفاوت هستند.”
دوستان عزیزم پیشنهاد میکنم تدتالک یووال نوح هراری رو تماشا کنید و لذت ببرید:
در نهایت ، لکه ها و لغزشهای انسان خردمند قابل بخشش است، زیرا مطالعه بسیار خوبی است و من گمان می کنم به عنوان داروی دروازه ای برای گزارش های آکادمیک تاریخ بشر عمل می کند. با این حال، این کتاب شاهد ورود هراری به آن دسته از استادان دانشگاهی است که تصور می شود در همه چیز متخصص هستند. درس 22 این کتاب واضح است: هیچ یک از اعضای قبیله انسانهای خرمند نمی تواند همه چیز را بداند. اگر این عصر جدید به داستان های جدیدی احتیاج دارد، پس باید اجازه دهیم افراد بیشتری آنها را تعریف کنند.
خلاصه کتاب 21 درس برای قرن 21 نوشته یووال نوح هراری
پس از موفقیت انسان خردمند و انسان خداگونه، استاد یووال نوح هراری با کتاب دیگری بازگشت، نه برای دوره ها، بلکه برای قرن 21.
21 درس برای قرن 21، بر اطلاعات غرقاب و گل آلود جهان آنلاین فائق می آید و ما را با ضروری ترین سوالات جهان امروز مواجه می سازد.
وقتی اولین نسخه از کتاب را دریافت کردم دل تو دلم نبود که کتابو بخونم و خودمو غرق در مطالعه کتاب کنم. منظورم اینه که بسیار نسبت به این کتاب خوش بین بودم و این کتاب هم منو ناامید نکرد.
هراری ما را با 21 سوال بزرگ امروز در 21 فصل کتاب روبرو می سازد و من پس از خواندن و هایلایت کتاب، 300 صفحه آن را در 16000 کلمه یادداشت کردم و سپس این یادداشت ها را به 5000 کلمه درس اصلی و قابل استفاده تبدیل کردم، من تصمیم گرفتم سومین خلاصه کتاب خود را برای شما بیاورم که با موارد زیر شروع می شود:
فصل اول – سرخوردگی
داستان ها
در مورد موضوع غالب اطلاعات، هراری به این نکته اشاره می کند که: ‘انسان ها به جای واقعیت ها، به اعداد یا معادلات در داستان ها می اندیشند، به همین دلیل داستان های کمونیستی ، فاشیستی و لیبرال قرن 20 بسیار قدرتمند بودند. او می گوید ، داستان ساده تر، بهتر است. این درس ها نه تنها برای شماهایی که اعلان جنگ سیاسی می کنید، که انصافاً هم گفته می شود تعداد کمی از شما هستند، بلکه برای آن دسته از شماهایی که در بازی تجارت و کارآفرینی هستند نیز مایه عبرت است. ضروری است که داستان های خود را ساده کنید.
در حالی که در قرن بیستم هر سه سیستم سیاسی بود، قرن بیست و یکم داستان ها و کلاس های جدیدی راجع به انسان، ابر انسان و هوش مصنوعی معرفی می کند.
هوش مصنوعی
هرچه هوش مصنوعی پیچیده تر شود، باعث ایجاد گروه های انسانی می شود. ابر انسانهایی که توسط فناوری تقویت می شوند. همانطور که ایلان ماسک در قسمت اخیر Joe Rogan Experience به ما اشاره کرد، امکان قطع اتصال وجود دارد و سرعت داده بسیار کند است.
در حالی که امروزه فشارهای زیادی علیه داستان لیبرال وجود دارد، هراری می گوید که در پایان روز، بشر داستان لیبرال را رها نخواهد کرد زیرا هیچ گزینه جایگزین مناسبی ندارد. “مردم ممکن است عصبانی شوند و به این ور و اونور لگد پرت کنند، اما جایی دیگر برای رفتن ندارند و سرانجام سر همان خانه اول برمی گردند.”
فصل 2 – کار
هراری می گوید که هرچه سازوکارهای بیوشیمیایی زیربنای احساسات، خواسته ها و انتخاب های انسانی را بهتر درک کنیم، کامپیوترها می توانند در تحلیل رفتار انسان، پیش بینی تصمیمات انسانی و جایگزینی حرفه های انسانی مانند بانکداران و وکلا، به موفقیت بهتری دست یابند.
حداقل در بعضی از خطوط کاری ممکن است منطقی باشد که همه انسانها را با کامپیوتر جایگزین کنیم حتی اگر به طور جداگانه بعضی از انسانها هنوز کار بهتری نسبت به ماشین آلات داشته باشند.
اتوماسیون یا خودکاری
اداره ملی ایمنی ترافیک بزرگراه ایالات متحده تخمین زده است که در سال 2012، 31٪ از تصادفات به دلیل سوء مصرف مشروبات الکلی، 30٪ سرعت غیرمجاز و 20٪ حواس پرتی رانندگان بوده است.
وسایل نقلیه خودکار هیچ یک از این نقص ها را ندارند و در نهایت می توانیم جابجایی 3.5 میلیون راننده حرفه ای کامیون را فقط در ایالات متحده در میان سایر حرفه های رانندگی مشاهده کنیم.
به جای جایگزینی کامل انسانها، هوش مصنوعی در واقع به ایجاد مشاغل جدید انسانی کمک می کند. افراد به جای رقابت انسان با هوش مصنوعی، می توانند بر روی سرویس دهی و استفاده از هوش مصنوعی تمرکز کنند. بازار کار سال 2050 به احتمال زیاد با همکاری هوش مصنوعی و انسان، نه رقابت، مشخص می شود.
چندین سال پس از آنکه IBM’s Deep Blue گری کاسپاروف، استاد بزرگ شطرنج را شکست داد، همکاری انسان و کامپیوتر رونق گرفت. با این حال، در سال های اخیر رایانه ها در بازی شطرنج بسیار ماهر شده اند به طوری که همکاران انسانی آنها ارزش خود را از دست داده اند، که می تواند به عنوان پیش درآمد آنچه ممکن است در سطح فراگیرتری اتفاق بیفتد، دیده شود.
یک برنامه رایانه ای دیگر، DeepMind’s Alpha Zero، از بی خبری کامل به تسلط خلاقانه در کمتر از چهار ساعت بدون کمک هیچ راهنمای انسانی تبدیل شد تا بر بهترین پخش کننده ها و برنامه های AlphaGo جهان تسلط یابد.
هوش مصنوعی و خلاقیت
مردم اغلب می گویند که هوش مصنوعی هرگز نمی تواند مانند یک انسان تلقی شود، یا هرگز نمی تواند به اندازه یک انسان خلاق باشد. در این مرحله، داوران مسابقات شطرنج دائماً مراقب بازیکنانی هستند که به طور مخفیانه از رایانه کمک می گیرند. به ما گفته شده است كه یكی از راه های جلب تقلب، نظارت بر سطح اصالت نمایشگرها است. اگر آنها حرکات استثنایی خلاقانه بازی می کنند، داور شک دارد که این یک حرکت انسانی باشد و باید یک حرکت رایانه ای باشد. حداقل در شطرنج، خلاقیت در حال حاضر علامت تجاری رایانه است تا انسان!
تا سال 2050 نه تنها ایده یک شغل برای زندگی بلکه حتی ایده یک حرفه برای زندگی نیز ممکن است ضد انحصاری به نظر برسد. با این حال، هراری اصرار دارد که بسیاری از مشاغل کاری سخت گیرانه است که ارزش پس انداز ندارد و من با توجه به همه کارهایی که برای کمک به آزادسازی مردم از ایفای نقش های خسته کننده فرآیند محور انجام می دهم موافقت می کنم تا قفل پتانسیل آنها را باز کند و به آنها کمک کند تا زندگی کاری بیشتری داشته باشند. هراری می گوید رویای زندگی هیچ کس صندوقدار بودن نیست. وی ادامه داد: “آنچه باید روی آن متمرکز شویم تأمین نیازهای اساسی مردم و محافظت از موقعیت اجتماعی و ارزش شخصی است”. “درآمد پایه جهانی ضمن محافظت از ثروتمندان در برابر خشم پوپولیستی از فقرا در برابر از دست دادن شغل و جابجایی اقتصادی محافظت خواهد کرد”.
جایگزین های UBI
دولت می تواند به جای درآمد به یارانه خدمات اساسی جهانی (UBS) بپردازد به جای اینکه به افرادی پول بدهد که برای هر چیزی که بخواهند خرید می کنند دولت قادر است به آموزش رایگان، خدمات درمانی رایگان ، حمل و نقل رایگان و غیره یارانه بدهد. این به طور موثر برنامه کمونیستی را به ثمر می رساند، البته نه به وسیله انقلاب.
هراری در مورد تهدید ادغام جغرافیایی بیشتر ثروت هشدار داد. “اگر یک چاپگر سه بعدی از بنگلادشی ها استفاده کند، درآمد قبلی که توسط این کشور جنوب آسیا به دست می آمد اکنون خزانه چند غول فناوری در کالیفرنیا را پر می کند. این می تواند زمینه شکاف ثروت و فروپاشی کشورهای در حال توسعه را حتی بیشتر کند.
برخی می گویند که شرکتهای بزرگ فناوری باید مالیات بدهند تا کمبودها را پوشش دهند و ممکن است هم درست باشد، تا آنجا که به توزیع محلی مالیات مربوط می شود، اما هراری اشاره دارد که بعید است مردم از توزیع این وجوه در خارج از کشور به مکانهای تعریف شده توسط رئیس جمهور ترامپ به عنوان “کشورهای شیطان” حمایت کنند “. هراری می گوید، اگر فکر می کنید رای دهندگان معمولی آمریکایی از آن پشتیبانی می کنند، ممکن است به همان اندازه باور داشته باشید که بابا نوئل یا اسم حیوان دست اموز عید پاک مشکل را حل می کند.
خوشبختی = واقعیت – انتظارات
مشكل UBI یا UBS این است كه انسان فقط برای رضایت ساخته نشده است. شادی انسان کمتر به شرایط عینی و بیشتر به انتظارات خودمان بستگی دارد. انتظارات ما با تغییر شرایط از جمله با شرایط افراد دیگر سازگار است (همگام با جونزی ها). هنگامی که اوضاع بهبود می یابد، بالن انتظارات و در نتیجه حتی بهبودهای چشمگیر در شرایط ممکن است ما را مانند گذشته ناراضی کند.
فقرای امروز بهتر از پادشاهان دیروز زندگی می کنند، با این حال، آمریکایی ها داروهای ضد افسردگی را به تعداد حیرت انگیز مصرف می کنند که منجر به پاندمی کنونی مواد افیونی می شود. مردم نه تنها به اصول اولیه احتیاج دارند، بلکه باید احساس کنند که به اندازه کافی کافی دارند، مشارکت آنها ارزشمند است، آنها در حال یادگیری و رشد هستند و به یک جامعه دسترسی دارند.
فصل 3 – آزادی
دموکراسی و رای دادن
هراری نقل قول زیر را به اشتراک میگذارد: “شما همچنین می توانید با یک طرح پیشنهادی سراسری تماس بگیرید تا تصمیم بگیرد آیا انیشتین جبر خود را درست درنظرگرفته است یا خیر” با این حال ، وی ادامه داد که خوب یا بد، انتخابات و همه پرسی درباره آنچه فکر می کنیم نیست. آنها در مورد آنچه احساس می کنیم هستند.
وینستون چرچیل گفت که “دموکراسی بدترین سیستم سیاسی در جهان است، البته به جز همه سیستم های دیگر”. مردم ممکن است در مورد داده های بزرگ به الگوریتم هایی که ممکن است برای اداره جهان به درستی یا نادرستی به نتیجه برسند. آنها ممکن است اشکالات زیادی داشته باشند اما ما هیچ گزینه بهتری نداریم.
‘حقیقت’
اخیراً در یک قسمت از پادکست سم هریس ، هریس و روانشناس جردن پترسون برای آنچه به نظر می رسید تمام نشدنی باشد، تعریف حقیقت ، بحث کردند. هراری به زبان ساده می گوید؛ حقیقت امروز با نتایج برتر جستجوی Google تعریف می شود.
در الگوریتم های داده های بزرگ ، هنگامی که شروع به حساب کردن روی هوش مصنوعی برای تصمیم گیری در مورد مطالعه ، محل کار و ازدواج با چه کسی میکنیم، انتخابات دموکراتیک و بازارهای آزاد معنی چندانی نخواهد داشت.
روانشناسی و هوش مصنوعی در جنگ
در 16 مارس 1968، یک گروه از سربازان آمریکایی در دهکده My Lai ویتنام جنوبی عصبانی شدند و حدود 400 غیرنظامی را قتل عام کردند. این جنایت جنگی توسط نیروهای آمریکایی که چندین ماه درگیر جنگ چریکی جنگل بودند ، آغاز شد. این تقصیر احساسات انسانی بود. اگر ایالات متحده ربات های قاتل را در ویتنام در اختیار داشت ، هرگز این کشتار رخ نمی داد. با این حال، اگر ایالات متحده ربات های قاتل داشت، جنگ می توانست برای سالهای طولانی ادامه داشته باشد، زیرا دولت آمریکا نگرانی کمتری در مورد اخلاق سربازان یا تظاهرات گسترده ضد جنگ داشت.
امروزه شرکت های بزرگ تنها کارهای کمتری انجام می دهند، مانند Netflix ، که با 5000 کارمند و یا بیشتر ، بیش از 60 میلیارد دلار از سرمایه بازار را در مقایسه با Blockbuster که با داشتن 60،000 نیروی کار فقط می تواند در حد قابل قبولی باشد، در دست دارد. با 5 میلیارد دلار، این مزایا تا قلمرو جنگ گسترش می یابد. امروزه هر وقتی که فلسطینی ها تماس تلفنی برقرار می کنند یا چیزی را در فیس بوک ارسال می کنند یا از مکانی به مکان دیگر سفر می کنند ، احتمالاً توسط میکروفون ها ، دوربین ها ، هواپیماهای بدون سرنشین و نرم افزارهای اسرائیلی کنترل می شوند. داده ها با کمک الگوریتم هایی تجزیه و تحلیل می شوند که به نیروهای امنیتی اسرائیل کمک می کند تهدیدات احتمالی را شناسایی و خنثی کنند. بنابراین کنترل حدود دو و نیم میلیون فلسطینی برای سربازان کم اسرائیلی بسیار آسان است.
الگوریتم ها و امور مالی شخصی
وقتی برای دریافت وام به بانک خود مراجعه می کنید، احتمالاً درخواست شما توسط یک الگوریتم به جای یک انسان پردازش می شود. ممکن است بانک از دادن وام به شما امتناع ورزد و اگر بپرسید که چرا؟ بانک پاسخ می دهد ، “الگوریتم گفت نه”. شما می پرسید ، “چرا الگوریتم نه گفت ، چه مشکلی با من دارد؟” بانک پاسخ می دهد: “ما نمیدانیم ، هیچ انسانی الگوریتم را نمی فهمد زیرا این کار مبتنی بر یادگیری پیشرفته ماشینی است اما ما به الگوریتم خود اعتماد داریم بنابراین به شما وام نمی دهیم”.
فصل 4 – برابری
کسانی که داده ها را در اختیار دارند ، آینده را در اختیار دارند.
هراری می گوید برخلاف زمین و ماشین آلات، داده ها همزمان در همه جا و در عین حال هیچ کجا وجود دارند، آنها می توانند با سرعت نور حرکت کنند و شما می توانید به تعداد دلخواه از آنها کپی کنید. بنابراین بهتر است از وکلا، سیاستمداران ، فیلسوفان و حتی شاعران خود بخواهیم که توجه خود را به این معما معطوف کنند. پرسش اصلی سیاسی عصر ما این است که “شما چگونه مالکیت داده ها را تنظیم می کنید؟”
این همچنین همان چیزی است که بسیاری از مفسران هنگام تجزیه و تحلیل پیمایش رو به جلو شرکت های بزرگ فناوری می گویند، که بیشتر از همه، توسط افرادی که اصول اساسی ندارند وقتی صحبت از مفاهیم گسترده اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی یا فلسفی کار آنها است، پیشگام می شوند. ما باید با رویکرد چند رشته ای مشکلات پیچیده را حل کنیم.
فصل 5 – جامعه
در مورد اعتیاد به فناوری و چگونگی به خطر انداختن ارتباطات انسانی و اجتماعی واقعی، هراری به این نکته اشاره می کند که مثلا گفتگوی فرد با پسر عموی خود در سوئیس از همیشه آسان تر است اما صحبت با شوهرش هنگام صبحانه دشوارتر است زیرا او مرتباً به تلفن هوشمند خود نگاه می کند و به او توجهی ندارد.
فصل ششم – تمدن
10 هزار سال پیش، بشر به قبایل منزوی بی شماری تقسیم شد که ما بیش از چند ده نفر را نمی شناختیم. با گذشت هر هزاره، این قبایل در گروههای بزرگتر و بزرگتری قرار گرفتند و تمدنهای متمایز کمتری ایجاد شدند. در نسل های اخیر، فقط چند تمدن باقیمانده در یک تمدن جهانی واحد قرار گرفته اند.
هراری می گوید، مردم حتی بیشتر از شرکای تجاری به دشمنان خود اهمیت می دهند. در ازای هر فیلم آمریکایی درباره تایوان احتمالاً حدود 50 فیلم درباره ویتنام وجود دارد.
افرادی که بیشتر اوقات با آنها می جنگیم اعضای خانواده ما هستند.
فصل هفتم – ناسیونالیسم
وطن دوستی خوش خیم اشکالی ندارد.
هراری هشدار می دهد، این مسئله از زمانی آغاز می شود كه میهن دوستی خیرخواهانه به فوق ملی گرایی شوونیستی تبدیل شود. به جای اینکه باور کنم ملت من بی نظیر است، و این برای همه ملت ها صادق است، ممکن است احساس کنم که ملت من برتر است.
محیط زیست
اگر تا 20 سال آینده میزان انتشار گازهای گلخانه ای را به طور چشمگیری کاهش ندهیم، میانگین دمای کره زمین بیش از دو درجه سانتیگراد افزایش می یابد که منجر به گسترش بیابان ها، ناپدید شدن کوه های یخی، افزایش ارتفاع اقیانوس ها و حوادث شدید آب و هوایی مانند طوفان و گردباد می شود.
هراری می گوید، تصادفی نیست که تردید در مورد تغییر اقلیم حفظ حق ملی گرایان است. به ندرت می بینید که سوسیالیست های چپ گرا توییت کنند که تغییر آب و هوا یک حقه بازی چینی است. وقتی هیچ پاسخ منطقی وجود ندارد، اما فقط یک پاسخ جهانی به مسئله گرم شدن کره زمین وجود دارد، برخی از سیاستمداران ملی گرایان ترجیح می دهند که این مسئله وجود نداشته باشد.
برای مقابله با این مسئله، ظهور فناوری های غیر متعارف ممکن است کمک کند. به عنوان مثال، گوشت تمیز. این ممکن است به نظر برخی افراد، علمی تخیلی برسد اما اولین همبرگر تمیز جهان از سلول تولید شده و سپس در سال 2013 خورده شد. قیمت آن 330،000 دلار بود. چهار سال تحقیق و توسعه، قیمت آن را به 11 دلار در هر واحد رساند و طی یک دهه دیگر ، انتظار می رود كه گوشت تمیز ارزان تر از گوشت ذبح شده باشد.
سه تهدید که بشریت با آن روبرو است: هسته ای، فناوری و زیست محیطی
ما اکنون یک بوم شناسی جهانی، یک اقتصاد جهانی و یک علم جهانی داریم اما هنوز فقط به سیاست های ملی گیر کرده ایم. این عدم تطابق مانع از رویارویی موثر سیستم سیاسی با مشکلات اصلی می شود. برای داشتن یک سیاست موثر باید یا در حال جهانی سازی اقتصاد و علم اصلی باشیم یا باید سیاست را جهانی کنیم.
هراری می گوید، حاکمیت جهانی غیرواقعی است. بلکه جهانی سازی سیاست به معنای آن است که پویایی سیاسی در کشورها به مشکلات و منافع جهانی اهمیت بیشتری می دهد.
فصل 8 – دین
هراری می گوید برای درک نقش ادیان سنتی در جهان قرن 21، باید بین سه نوع مشکل تفاوت قائل شویم:
1- مشکلات فنی: کشاورزان در کشورهای خشک چگونه باید با خشکسالی های شدید ناشی از گرم شدن کره زمین برخورد کنند؟
2 مشکلات سیاست: دولت برای جلوگیری از گرم شدن کره زمین چه اقداماتی باید انجام دهد؟
3 مشکلات هویتی: آیا من حتی باید به مشکلات کشاورزان آن طرف دنیا هم اهمیت دهم؟
همانطور که کارل مارکس استدلال کرد، دین واقعاً چیز زیادی برای کمک به بحث های سیاسی بزرگ زمان ما ندارد.
فروید وسواسی را که مردم در مورد موضوعاتی مانند خودشیفتگی اختلافات کوچک دارند، مسخره می کرد. در این مورد، من تحقیق کردم تا بفهمم چرا مذهب ارتدکس شرقی و مسیحی غربی از یکدیگر منشعب شده اند. یکی از نقاط اصلی اختلاف که در نهایت کلیساها را شکافت، این بود که اکثر مسیحیان غربی از نسخه ای از عقاید نیکون استفاده می کنند که می گوید روح القدس “از پدر و پسر ناشی می شود” ، در حالی که نسخه اصلی ارتدکس از آن برخوردار نیست. شاید هم فروید نکته ای داشت.
فصل 9 – مهاجرت
برای روشن شدن امور، هراری مهاجرت را معامله ای با سه شرط یا اصطلاح اساسی تعریف می کند.
1 – کشور میزبان به مهاجران اجازه می دهد تا به داخل کشور مهاجرت کنند.
2 – در مقابل ، مهاجران باید حداقل از هنجارها و ارزشهای کشور میزبان استقبال کنند حتی اگر این به معنای کنار گذاشتن برخی از هنجارها و ارزشهای سنتی آنها باشد.
3 – اگر با گذشت زمان به میزان کافی مهاجران جذب شوند، آنها عضو برابر و کامل کشور میزبان می شوند.
هراری می گوید دقیقاً به این دلیل که شما مدارا را گرامی می دارید، نمی توانید به افراد بی تحمل زیادی اجازه دهید. در حالی که جامعه مدارا می تواند اقلیت های لیبرال تری را مدیریت کند، اما اگر تعداد چنین افراطی ها از یک آستانه خاص فراتر رود، طبیعت کل جامعه تغییر می کند.
در مورد فرهنگیان: مردم بدون اینکه متوجه شوند که جبهه نبرد از نژادپرستی سنتی به فرهنگ گرایان تغییر یافته است به مبارزه قهرمانانه علیه نژادپرستی سنتی ادامه می دهند.
تروریسم
در مورد تروریست ها: آنها تعداد بسیار کمی از مردم را میکشند اما با این وجود موفق به ترساندن میلیاردها نفر و متزلزل کردن ساختارهای عظیم سیاسی مانند اتحادیه اروپا یا ایالات متحده شدند. از 11 سپتامبر، هر ساله تروریست ها حدود 50 نفر را در اتحادیه اروپا، حدود 10 نفر را در ایالات متحده آمریکا ، حدود هفت نفر را در چین و 25000 نفر را در سطح جهان ، عمدتا در عراق ، افغانستان ، پاکستان ، نیجریه و سوریه به قتل رسانده اند.
دیابت و میزان بالای قند سالانه 3.5 میلیون نفر را می کشد در حالی که آلودگی هوا باعث کشته شدن حدود هفت میلیون نفر می شود.
تروریسم مانند مگسی است که سعی در از بین بردن یک فروشگاه چینی فروشی دارد. مگس چنان ضعیف است که نمی تواند حتی یک لیوان چای را نیز حرکت دهد. هراری می پرسد مگس چگونه مغازه چینی سازی را از بین می برد؟ وارد گوش گاو نر می شود و شروع به وزوز می کند. گاو از ترس و عصبانیت وحشی می شود و مغازه چینی فروشی را از بین می برد. این همان اتفاقی است که پس از 11 سپتامبر رخ داد، وقتی بنیادگرای اسلامی وارد گوش گاو نر آمریکایی شد تا مغازه چین فروشی خاورمیانه را نابود کند. حالا آنها در لاشه هواپیما شکوفا می شوند. و هراری به ما یادآوری می کند که هیچ گاو نر نرم خویی در جهان وجود ندارد.
واکنش بیش از حد به تروریسم تهدیدی به مراتب بیشتر از خود تروریست ها برای امنیت ما است. این درس بازخورد درسهایی از 33 استراتژی جنگ رابرت گرین است که حریف خود را به تصمیم گیری زودرس، مبتنی بر احساسات و در نهایت یک حرکت اشتباه، اقدامی آماده می کند که آماده استفاده از آن هستید.
هراری می گوید که یک مبارزه موفقیت آمیز با تروریسم باید از سه جبهه انجام شود.
1- دولت باید بر اقدامات پنهانی علیه شبکه های تروریستی تمرکز کند.
2 – رسانه ها باید موارد را در منظر خود نگاه داشته و از تئاتر هیستری پرهیز کنند. در حال حاضر، رسانه ها با وسواس حملات تروریستی را گزارش می کنند، زیرا گزارش های مربوط به تروریسم روزنامه ها را بسیار بهتر از گزارش های مربوط به دیابت یا آلودگی می فروشند.
3 – تخیل تک تک ما. تروریست ها تخیل ما را اسیر نگه می دارند و از آن علیه ما استفاده می کنند. این مسئولیت هر شهروند است که تخیل خود را از دست تروریست ها آزاد کند و ابعاد واقعی این تهدید را به خود یادآوری کند.
فصل 11 – جنگ
امروزه فناوری اطلاعات و بیوتکنولوژی هنگام جنگ مهمتر از صنایع سنگین هستند.
امروز دارایی های اصلی اقتصادی متشکل از دانش فنی و نهادی است تا مزارع گندم، معادن طلا یا حتی میادین نفتی و شما فقط نمی توانید دانش را از طریق جنگ تسخیر کنید.
فصل 12 – فروتنی
میلیون ها سال قبل از اینکه کتاب مقدس به اسرائیلیان باستان دستور دهد که برخی کار ها را انجام دهند، حتی میمون ها تمایل به کمک به فقرا، نیازمندان و بی پدران را داشتند.
فصل سیزدهم – خدا
هراری می گوید اخلاق به معنای پیروی از الوهیت نیست. این به معنای کاهش رنج است. از این رو برای رفتار اخلاقی، نیازی نیست که به هیچ افسانه یا داستانی اعتقاد داشته باشید. شما فقط باید درک عمیقی از رنج ها داشته باشید. در طولانی مدت، رفتار غیراخلاقی نتیجه معکوس دارد. شما به احتمال زیاد در جامعه ای زندگی نمی کنید که غریبه ها دائماً مورد تجاوز و قتل قرار بگیرند. نه تنها دائما در معرض خطر خواهید بود بلکه از اعتماد بین افراد غریبه که از تجارت و رشد اقتصادی پشتیبانی می کنند، برخوردار نیستید.
اعتقاد دینی می تواند در افراد ترحم ایجاد کند یا خشم آنها را توجیه و تحریک کند، به خصوص اگر کسی جرأت توهین به خدا را داشته باشد یا خواسته های او را نادیده بگیرد.
در مورد سکولاریسم، هراری به ما یادآوری می کند که کد سکولار ارزش های حقیقت، شفقت، برابری، آزادی، شجاعت و مسئولیت را در خود گنجانده است. کد سکولار ایده آل بیش از واقعیت اجتماعی برای آرزو نیست.
مهمترین تعهد دنیوی به حقیقت است که بیش از آنکه بر اساس ایمان باشد، مبتنی بر مشاهده و شواهد است. جالب اینجاست که هراری خاطرنشان می کند که در مواردی که داستان درست نیست، اعتقاد راسخ اغلب لازم است.
این تعهد به حقیقت و دانش مدرن است که بشر را قادر به تقسیم اتم، رمزگشایی از ژنوم انسان ، ردیابی تکامل زندگی و درک تاریخ بشریت خود کرده است.
سرانجام، افراد سکولار مسئولیت را گرامی می دارند. نیازی نیست که به هیچ یک از محافظ الهی اعتبار این دستاوردها را که حاصل آگاهی و شفقت انسان از انسان است، بپردازیم. به جای دعا برای معجزه، باید بپرسیم چه کاری می توانیم برای کمک به آنها انجام دهیم.
هراری با بیان اینکه “وقتی ما تصمیم گرفتیم تا مهمترین تصمیم در تاریخ زندگی را بگیریم، شخصاً به کسانی که نادانی را قبول می کنند بیشتر از کسانی که ادعای عصمت می کنند، اعتماد می کنم.” همانطور که در پست اخیر وبلاگ گفتم ، مراقب افرادی باشید که مطلق هستند.
وی ادامه می دهد که: “اگر از شما بپرسم بزرگترین اشتباهی که دین، ایدئولوژی یا جهان بینی شما مرتکب شده است چیست و شما به یک مسئله جدی نرسیده باشید، من به شما اعتماد نخواهم کرد”.
فصل 15 – جهل
براساس اراده آزاد: اقتصاددانان رفتاری و روانشناسان تکاملی نشان داده اند که بیشتر تصمیمات بشر بیش از آنکه مبتنی بر تحلیل عقلانی باشد، مبتنی بر واکنشهای عاطفی و میانبرهای اکتشافی است و اگرچه احساسات و اکتشافات رایج برای مقابله با زندگی در عصر حجر مناسب بودند اما به طرز متاسفانه در عصر سیلیکون ناکافی هستند.
هیچ فردی از هر آنچه برای ساخت کلیسای جامع و بمب اتم یا هواپیما لازم است، نمی داند. آنچه به هومو ساپینس نسبت به سایر حیوانات برتری داد عقلانیت نبود بلکه توانایی بی نظیر ما در تفکر با هم در گروههای بزرگ بود.
افراد به صورت تکی به طور شرم آورانه ای چیزی در مورد جهان نمی دانند و هرچه تاریخ پیشرفت می کند، کمتر و کمتر می شناسیم. ما تقریباً برای تمام نیازهای خود به تخصص دیگران اعتماد می کنیم.
این همان چیزی است که استیون اسلومن و فیلیپ فرنباخ از آن به عنوان “توهم دانش” یاد می کنند.
دلیل اینکه فکر می کنیم چیزهای زیادی می دانیم، حتی اگر به صورت جداگانه خیلی کم بدانیم ، این است که با دانش در ذهن دیگران طوری رفتار می کنیم که گویی دانش خودمان است.
اگر توانایی هدر دادن وقت را ندارید، هرگز حقیقت را پیدا نخواهید کرد.
اکثر شخصیت های سیاسی و بزرگان تجارت برای همیشه در حال فرار هستند. با این حال اگر می خواهید عمیقاً به هر موضوعی بپردازید به زمان زیادی نیاز دارید و به ویژه به امتیاز اتلاف وقت برای آزمایش در مسیرهای غیرمولد، جستجوی بن بست ها برای ایجاد فضای برای شک و کسالت ، اجازه دادن به دانه های بینشی کمی نیاز دارید.
اخبار جعلی
وقتی هزار نفر به مدت یک ماه به برخی از داستان های ساختگی اعتقاد پیدا کنند، این به معنای جعلی بودن این داستان ها است. وقتی یک میلیارد نفر به مدت هزار سال به چیزی اعتقاد داشته باشند، این چیز یک دین است و ما توصیه می شویم که برای آسیب نرساندن به احساسات مومنان (یا خشم آنها) به آنها “اخبار جعلی” نگوییم. اما توجه داشته باشید که من تأثیر و خیرخواهی بالقوه دین را انکار نمی کنم. درست برعکس. خوب یا بد، داستان از موثرترین ابزارها در مجموعه ابزارهای بشریت است. عقاید مذهبی با گردهم آوردن مردم، همکاری گسترده انسانی را امکان پذیر می سازد.
داستان در تجارت
علاوه بر ادیان و عقاید ، شرکتهای تجاری به داستانهای داستانی و اخبار جعلی نیز اعتماد می کنند. نام تجاری اغلب شامل بازخوانی همان داستانی است که بارها و بارها تکرار می شود تا زمانی که مردم به حقیقت بودن آن متقاعد شوند. وقتی می گویم کوکاکولا ، شما احتمالاً به فکر جوانان هستید که از آن لذت ببرند ، ورزش کنند و سرگرم شوند. شما احتمالاً به بیماران دیابتی مبتلا به اضافه وزن که در تخت بیمارستان خوابیده اند فکر نمی کنید.
فصل 18 – داستان علمی
در اوایل قرن 21 شاید مهمترین ژانر هنری داستان علمی تخیلی باشد زیرا تعداد بسیار کمی از افراد آخرین مقالات را در زمینه یادگیری ماشین یا مهندسی ژنتیک می خوانند، اما در عوض فیلمهایی مانند ماتریکس و او و مجموعه های تلویزیونی مانند Westworld و Black mirror نحوه درک مردم از فناوری و تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن را شکل می دهد.
این همچنین بدان معنی است که داستان علمی باید به طرز به تصویر کشیدن واقعیت های علمی مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشد در غیر این صورت ممکن است به افرادی که ایده های غلط دارند بدهد یا توجه آنها را به مشکلات غلط معطوف کند.
شاید بدترین شکست داستان علمی امروزی این باشد که تلاش می کند هوش و آگاهی را اشتباه بگیرد. در نتیجه، ما نگران یک جنگ احتمالی بین روبات ها و انسان ها هستیم، در حالی که درگیری بین نخبگان کوچک فوق بشری را احساس می کنیم. هراری می گوید، در تفکر درباره آینده هوش مصنوعی، کارل مارکس هنوز راهنمای بهتری نسبت به استیون اسپیلبرگ است.
فصل 19 – آموزش
بیشتر آنچه بچه ها امروز می آموزند احتمالاً تا سال 2050 بی ربط خواهد بود، که بازتاب بسیاری از آموزه های من به عنوان بخشی از برنامه کارآفرینی کودکان Lemonade Stand است، که ما تقریباً سه سال است که آن را اجرا می کنیم. من همیشه در این مدت ثابت کرده ام که آنچه بچه ها واقعاً باید یاد بگیرند انطباق پذیری، یادگیری نحوه یادگیری ، تاب آوری ، کنجکاوی ، تفکر انتقادی ، حل مسئله و همکاری موثر است. با این حال ، ما به زودی یاد خواهیم گرفت که هراری و کارشناسان آموزشی چه فکر می کنند.
هراری گفت که آخرین چیزی که امروز یک معلم نیاز دارد تا به دانش آموزان خود بدهد، اطلاعات بیشتر است زیرا آنها در حال حاضر بیش از حد از آنها برخوردار هستند. در عوض ، مردم به توانایی درک اطلاعات نیاز دارند ، تا تفاوت بین آنچه مهم است و آنچه مهم نیست را تشخیص دهند و بیش از همه مهم این است که بسیاری از اطلاعات را در یک تصویر گسترده از جهان ترکیب کنند.
هراری می گوید، بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت معتقدند كه مدارس باید به آموزش چهار C بپردازند. تفکر انتقادی ، ارتباطات ، همکاری و خلاقیت. به طور گسترده تر، مدارس باید مهارت های فنی را نادیده بگیرند و بر مهارت های زندگی با اهداف عمومی تأکید کنند. از همه مهمتر توانایی مقابله با تغییر برای یادگیری چیزهای جدید و حفظ تعادل روانی در موقعیت های ناآشنا خواهد بود. باز هم، یادگیری نحوه یادگیری ، انعطاف پذیری و سازگاری بسیار حیاتی می باشند.
هراری می گوید که اگر کسی دنیای اواسط قرن 21 را برای شما توصیف می کند مثل داستان علمی به نظر می رسد. احتمالاً این نادرست است، اما اگر کسی دنیای اواسط قرن بیست و یکم را برای شما توصیف کند و به نظر نرسد که مثل داستان علمی تخیلی باشد، مطمئناً این نادرست است.
هراری در مورد سازگار شدن با تغییر بعد از یک سن خاص می گوید که؛ اکثر مردم دوست ندارند تغییر کنند. وقتی پانزده سال دارید تمام زندگی شما تغییر می کند. وقتی پنجاه ساله شوید، شما نمی خواهید تغییر کنید و اکثر مردم تسخیر جهان را کنار گذاشته اند. شما ثبات را ترجیح می دهید. شما آنقدر در مهارت های خود ، شغل ، هویت و جهان بینی خود سرمایه گذاری کرده اید که نمی خواهید همه چیز را از نو شروع کنید. هرچه بیشتر برای ساختن چیزی کار کرده باشید ، کنار گذاشتن آن و ایجاد فضای جدید مشکل تر است. این امر در اکثر سازمانهای مستقر امروزه با روشهای جا افتاده برای انجام کارها و تصمیم گیران ارشد که در تمایل خود به حفظ وضع موجود بی تاب هستند، نشان داده می شود.
با توجه به این، بهترین توصیه هاراری برای کودکان پانزده ساله امروز این است که زیاد به بزرگسالان اعتماد نکنید. نیت اکثر آنها خوب است اما آنها دنیا را درک نمی کنند.
برای دویدن سریع چمدان بزرگی با خود نبرید و همه توهمات خود را پشت سر بگذارید – آنها بسیار سنگین هستند.
لاک پشت های تمام راه پایین
روایتی از مردی وجود دارد که ادعا می کند با استراحت در پشت فیل عظیمی جهان را در جای خود نگه داشته است. وقتی از او پرسیدند که فیل روی چه چیزی ایستاده است ، او پاسخ داد که من پشت یک لاک پشت بزرگ ایستاده ام. و لاک پشت چی؟ پشت لاک پشت بزرگتر. مرد در اخر گفت: کلا تا پایین لاک پشت هست!
با بازگشت به بخش مقدماتی داستان ها، هراری می گوید، موفق ترین داستان ها پایان دارند.
بیشتر داستان ها با توجه به وزن سقف و نه با مقاومت پایه ها، در کنار هم قرار می گیرند. در تاریخ، سقف گاهی مهمتر از پایه است.
کاری کنید مردم به داستان هایتان باور داشته باشند
اگر می خواهید کاری کنید که مردم واقعاً به برخی از داستان ها باور کنند، آنها را اغوا کنید تا فداکاری کنند. هراری می پرسد فکر می کنید که چرا زنان از عاشقان شان می خواهند که برایشان انگشترهای الماس بیاورند؟ وقتی عاشقی چنین فداکاری مالی بزرگی کرد ، باید خودش را متقاعد کند که این امر برای هدفی شایسته بوده است. این با منطقی سازی و عادی سازی تصمیمات ما و آنچه باری شوارتز ان را راضی کننده می نامد، همخوانی دارد.
وقتی به نام برخی از داستان ها به خود رنج می دهید، این به شما امکان انتخاب می دهد، یا داستان درست است یا من یک احمق ساده لوح هستم. وقتی به دیگران رنج می دهید، این به شما نیز امکان انتخاب می دهد، یا داستان درست است یا من یک شرور بی رحم هستم. و همانطور که نمی خواهیم اعتراف کنیم که احمق هستیم، همچنین نمی خواهیم اعتراف کنیم که شرور هستیم ، بنابراین ترجیح می دهیم باور کنیم که داستان واقعیت دارد.
یک چیز دیگر در مورد اراده آزاد
فقط فکر بعدی را که در ذهن شما ایجاد می شود ، در نظر بگیرید ، از کجا آمده است؟ آیا واقعاً فکر کردید که فکر کنید و فقط پس از آن فکر کردید؟ قطعا نه.
فهمیدن این مسئله می تواند به ما كمك كند كه در مورد عقاید و احساسات خود تمایل كمتری داشته باشیم. انسانها معمولاً آنقدر به خواسته های خود اهمیت می دهند که سعی می کنند با توجه به این خواسته ها، کل جهان را شکل دهند. بهتر است خودمان، ذهن و خواسته هایمان را بفهمیم تا اینکه بفهمیم هر خیالی که در ذهن ما ظاهر می شود را درک کنیم.
رسانه های اجتماعی
این امر بسیار جالب و ترسناک است که افراد زیادی ساعتهای زیادی را صرف ساختن و تزیین یک خود عالی در اینترنت می کنند، به آفرینش خود وابسته می شوند و آن را به عنوان واقعیتی درباره خود اشتباه می گیرند. . اگر فقط می توانستید آنچه را که افراد در هنگام گرفتن عکس احساس می کردند، احساس کنید. هراری می گوید از این رو اگر واقعاً می خواهید خود را درک کنید، نباید با حساب فیس بوک یا اینستاگرام خود ارتباط برقرار کنید.
بودا و جهان
بودا تعلیم داد که سه چیز واقعیت اساسی جهان است.
1 – همه چیز دائماً در حال تغییر است
2 – هیچ چیز ذات ماندگار ندارد؛ و
3 – هیچ چیز صددرصد راضی کننده نیست.
رنج ظهور می کند زیرا مردم در ارزیابی این موضوع کوتاهی می کنند. شما می توانید دورترین نقاط کهکشان را کشف کنید، اما هرگز با چیزی روبرو نخواهید شد که تغییر نکند، ذاتی جاودانه داشته باشد و کاملاً شما را راضی کند.
از نظر بودا، زندگی معنایی ندارد و مردم نیازی به ایجاد معنایی ندارند.
فصل 21 – مراقبه
هاراری سخنان فیلسوفان را برای هزاره ها تکرار می کند که عمیق ترین منبع رنج در الگوهای ذهن خود ما است. وقتی من چیزی را می خواهم و این اتفاق نمی افتد، ذهن من با ایجاد رنج واکنش نشان می دهد. رنج در دنیای خارج یک شرایط عینی نیست. این یک واکنش ذهنی است که توسط ذهن خود ما ایجاد می شود. یادگیری این اولین قدم برای دستیابی به رنج بیشتر است.
مراقبه فرار از واقعیت نیست. بلکه تماس با واقعیت است. بدون تمرکز و وضوح ارائه شده توسط این عمل، هراری می گوید که او نمی توانست این کتاب را بنویسد. او مدیتیشن را ابزار ارزشمند دیگری در گفتگوهای علمی می داند، خصوصاً هنگام تلاش برای فهم ذهن انسان، که برداشت جالبی از ایجاد آرامش و وضوح با جاه طلبی و پیشرفت است.
هراری با برخی از کلمات خردمندانه کار خودش را اینگونه پایان می دهد:
● آگاهی بزرگترین رمز و راز در جهان است.
● قبل از اینکه الگوریتم ها برای ما منطبق شوند ما بهتر ذهن خود را درک می کردیم.