معرفی و نقد کتاب: شرمنده نباش دختر

نقد کتاب شرمنده نباش دختر

بسیاری از مخاطبان ریچل هالیس اولین کتاب پرفروش او در نیویورک تایمز را دوست داشته اند. او با منطق خود در  کتاب خودت باش دختر، که سال 2018 منتشر شد، توانست افراد زیادی را جذب کند. اگر عاشق موضوعاتی درباره تغییر زندگی، رسیدن به زندگی ای که واقعا میخواهید و تعقیب رویاهایتان هستید احتمالا از کتاب شرمنده نباش دختر نوشته ریچل هالیس نویسنده خوشتان می آید. بعضی میگویند اگر کتابی تا این حد محبوب شده به نظر میرسد پیام بسیار خوبی دارد و باعث می شود که بخواهیم هر کلمه ای که نویسنده می گوید را باور کنیم.

پیام اصلی شرمنده نباش دختر قدرت دختر است. موضوع کتاب، تعقیب رویاهای شما بیش از هر چیز دیگرست و اجتناب از هرچیزی که زنان را وادار به عذرخواهی برای آنچه می خواهند دنبال کنند.

دوستان اگه به این قبیل موضوعات علاقه دارید پیشنهاد میکنم خلاصه و نقد کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشته جفری یانگ و خلاصه و نقد کتاب هنر خوب زندگی کردن نوشته رولف دوبلی رو هم ببینید.

چگونه ریچل هالیس می تواند به شما کمک کند؟

ریچل هالیس در تلاش است تا به زنان دیگر کمک کند نسخه بهتری از خود باشند. بعضی فکر می کنند این موضوع باورنکردنی است. ریچل هالیس رسالت روشنی در کتابهای خود دارد. او میخواهد از طریق تجربیات شخصی خود، به زنان خرد و هدایت را در یک رویکرد ساده ارائه دهد. او در اولین کتابش، شرمنده نباش دختر، توانست توصیه هایی عالی به مخاطبانش عرضه کند.

در حقیقت، این مقاله شروعی عالیست. وقتی که صحبت از حقیقت کتاب مقدس است این مقاله به خیلی از زنان، به گفته خودشان، کمبود حکمت در کتاب مقدس درباره زنان بحث برانگیز است. هر دو کتاب ریچل هالیس هنوز هم توانسته اند به بسیاری کمک کنند تا به عنوان یک زن، در رسیدن به اهداف بزرگ خود تلاش کنند.

در (شرمنده نباش دختر) دیدیم که ریچل هالیس همیشه دنبال یک هدف شغلی است. او میخواهد شخصیت خود را به چیزی بزرگتر و بهتر تبدیل کند. و نحوه عملکرد خود را به عنوان یک مادر و همسر دقیق توصیف می کند. این چیزی است که بسیاری در مورد او دوست دارند. بسیاری از زنان مانند او هدفهایشان را دنبال می کنند. آنها معتقدند اگر برای رسیدن به هدفی کار نمی کنند، یعنی هیچ کار مفیدی برای زندگی شان انجام نمی دهند.

ریچل هالیس زنان را تشویق می کند تا اهداف خود را دنبال کنند و به آنها توصیه های ملموسی در مورد مراحل و نحوه انجام کار می کند. در واقع، او می گوید هیچ مشکلی ندارد که بخواهید نسخه بهتری از خود شوید و به دنبال چیزی بزرگتر و بهتر باشید. این خواسته می تواند در قالب رسیدن به یک حرفه خاص، تناسب اندام، بهبود شخصیت و توسعه فردی و غیره ظاهر شود.

در حقیقت، شنیدن سفر او در زندگی حرفه ای اش جذاب است. مطالعه در مورد تمام ساعات کار سخت و فداکاری هایی که برای تحقق بخشیدن به آرزوهایش تحمل کرد، بسیار آموزنده است و برای بسیاری از زنان الهام بخش .

اگر با هدف گذاری دست و پنجه نرم می کنید یا دوست دارید اهداف خود را دنبال کنید، این کتاب برای کمک به شما در مسیر رسیدن به اهداف ضروری است.

کتاب شرمنده نباش دختر نوشته ریچل هالیس در سه بخش تنظیم شده است: بهانه هایی که باید از آنها دست بردارید، رفتارهایی باید داشته باشید، و مهارت هایی که باید کسب کنید.

خلاصه کتاب شرمنده نباش دختر نوشته ریچل هالیس

معیارهای جامعه مردسالار صدها سال است که زنان را در معرض قضاوت های مقامات مرد قرار می دهد. زنان تقریبا در همه جا احساس نابرابری می کنند. وقتی زن کار خارق العاده ای انجام می دهد، مردان واکنش تهاجمی نشان می دهند. به همین دلیل است که آنها همیشه نسبت به کاری که می خواهند انجام دهند احساس ناامنی می کنند. بدیهی است که بسیاری از زنان از واکنشهای جامعه میترسند.

در این جامعه هنجارهای زیادی وجود دارد که زنان را تحت فشار قرار می دهد. به دلیل این هنجارها، بعد از اینکه زنان “رفتاری ناخواسته” انجام می دهند، خود را در حال عذرخواهی از دیگران می بینند یا سعی می کنند از آنها تأیید بگیرند. طبق معیارهای جامعه مردسالار، اگر زنی مادر است، باید خود را وقف بچه هایش کند و در خانه بماند تا از آنها مراقبت کند. تنها شغل او باید مراقبت از بچه ها و اداره خانه باشد، نه شغلی شیک در یک شرکت جهانی.

ریچل هالیس در کتاب خود میگوید زمان آن فرا رسیده است که زنان عذرخواهی را متوقف کنند و همانطور که می خواهند زندگی کنند. اگر زنی بخواهد همزمان بچه و شغلی را مدیریت کند، می تواند. اگر او می خواهد کاری را انجام دهد که “برای مردان ساخته شده” باشد، باید خود را اثبات کند.

توصیه های ریچل هالیس در مورد چگونگی نادیده گرفتن هنجارهای مردسالارانه

بسیاری از زنان از رویاهای خود دست می کشند و دلایل زیادی برای آن وجود دارد

چه اتفاقی می افتد اگر هر زنی بدون هیچ گونه تردید آنچه در دنیا می خواهد انجام دهد؟ میلیون ها زن به دلیل نگرانی نمی توانند هویت واقعی خود را نشان دهند. دلایل آن فقط یکی یا دوتا نیست. اول از همه، همه ما به آنچه دیگران در مورد ما فکر می کنند اهمیت می دهیم، حتی اگر بعضی از مردم اینگونه نشان دهند که برایشان مهم نیست اما در عمق وجودشان، آنها نیز اهمیت می دهند. این در طبیعت ماست و ما نمی توانیم به آن کمک کنیم.

کودکان نوپا وقتی متوجه می شوند که به رفتارهای خاصی از آنها توجه میشود، ایده را درک می کنند و آن رفتار را به یک عادت تبدیل می کنند. در نهایت، این عادت ها به نوعی به بزرگسالی منتقل می شوند. به عنوان مثال، هنگامی که یک کودک بیمار می شود، بزرگسالان بیش از حد معمول از او مراقبت می کنند. وقتی او متوجه این تغییرات در رفتارهای بزرگسالان شود، این یک عادت برای او می شود.

به همین ترتیب، اگر بچه ای بفهمد که وقتی کاری را انجام می دهد، بازخوردهای مثبتی دریافت می کند و پاداش می گیرد، این می تواند او را به عنوان یک فردی تبدیل کند که دوست دارد در زندگی بعدی خود پاداش بگیرد. بنابراین، چه موافق باشیم و چه نباشیم، واکنش های دیگران نسبت به آنچه انجام می دهیم، در رفتارهای بعدی و حتی هویت ما نقش زیادی دارد.

در جامعه مردسالار، ارزش زن صرفا بر این اساس است که زن خوب یا مادر خوبی باشد. در نتیجه، زنان برای جلب رضایت دیگران عمل می کنند نه خودشان. به عبارت دیگر، دختران برای برآوردن انتظارات دیگران تربیت می شوند، در حالی که پسران برای پیروی از رویاهای خود و ساختن زندگی بر اساس رویاهایشان تربیت می شوند.

به همین دلیل، برای اینکه از دام این تله ها خلاص شوید، باید دست از راضی نگه داشتن دیگران بردارید و بر خشنود کردن خودتان تمرکز کنید.

این حصارها شما را از فردی که می خواهید باشید باز میدارند. به عنوان یک زن، مشکلی ندارد که همیشه رویایی کاملا متفاوت از دیگران داشته باشید. نکته مهم تحقق این رویاها است، بدون بهانه گیری و نگرانی درباره آنچه دیگران فکر می کنند.

ریچل هالیس در کتاب خود بهانه های رایجی را برای این که چرا زنان از تعقیب رویاهای خود می ترسند ذکر کرده است. و کمک میکند این بهانه ها حل شده و با رفتارها و مهارت های قدرتمندی که همه زنان باید در راه پیروی و تحقق رویاهای خود بدون هیچ گونه تردیدی داشته باشند، جایگزین شوند.

متفاوت بودن بد نیست. در واقع اولین قدم برای موفقیت و هدفمند بودن است

ریچل هالیس یکی از زنانی بود که به عنوان یک همسر، مادر فداکار و یک زن کارآفرین زندگی چندبعدی دارد. او به دلیل کسب و کارش هر هفته 60 ساعت را در محل کار خود می گذراند. او صاحب یک وبلاگ معروف سبک زندگی است که در آن کارمندان کمی را اداره می کند. این کار ممکن است کار سختی به عنوان یک مادر به نظر برسد. اما او به طور حرفه ای این کار را انجام میدهد.

بعد از فرزند اولش همه حدس می زدند که او حداقل از کار فاصله خواهد گرفت یا ساعات کار خود را کاهش می دهد. با این حال، او بیش از حد کار می کرد و همه فکر می کردند که فرزند خود را به درستی بزرگ نمی کند. زیرا افکار عمومی میگوید که یک مادر خوب باید بیشتر وقت خود را با فرزندش بگذراند. در واقع، این یکی از بهانه های عدم تعقیب رویاهای زنان است: “چرا من این کار را می کنم، در حالی که زنان دیگر این کار را نمی کنند.”

در طول دوره دبیرستان، اکثر مردم نمی خواهند توجه دیگران را به خود جلب کنند. به طور قطع، بسیاری از نوجوانان می خواهند با لباس، لوازم جانبی یا ظاهر فیزیکی، خود را به رخ بکشند. اما در نهایت، تمایل ندارند توجه کسی را به خود جلب کنند. بعد از مدتی میل به متفاوت بودن در آنها از بین می رود. شما خود را جلوی آینه می یابید و می پرسید: “مثل هر زن دیگری بودن… آیا این باعث خوشحالی من می شود؟” و وقتی در واقع سعی می کنید رویاهایتان را که باعث خوشحالی شما می شوند دنبال کنید، ممکن است خجالت بکشید زیرا می خواهید چیزی متفاوت از سایر زنان مورد نظرتان باشد.

با این حال، باید احساس شرمندگی را از خود دور کنید. در غیر این صورت، دوباره به دیگران اجازه می دهید ارزشها یا رفتارهای بعدی شما را تعیین کنند. اگر وقتی زمان خود را صرف مراقبت از بچه ها و نظافت منزل می کنید خوشحال هستید، مشکلی در این زمینه وجود ندارد، ادامه دهید. اما اگر خوشحال نیستید چون نمی توانید رویاهای خود را دنبال کنید، باید متفاوت از آنچه دیگران می خواهند رفتار کنید و راه خوشبختی خود را پیدا کنید.

بهانه معمول دیگر این است که به خودتان برچسب بزنید و بگویید: “من آن نوع آدم نیستم.” شما فقط به این فکر می کنید که یک فرد موفق یا جاه طلب نیستید و خود را از روحیه خارج می کنید. در حقیقت، تا زمانی که سعی نکنید هرگز نمی دانید. دستیابی به اهداف شما فراتر از امید و دعا برای بهترین ها است. در مرحله اول، شما باید اصول برنامه ریزی را بدانید. خوشبختانه، این هدیه خدا نیست، بنابراین می توانید آن را به موقع یاد بگیرید. این باعث می شود سازماندهی و مسئولیت بیشتری داشته باشید. در فصل های بعدی چند روش برای شروع خواهید دید.

اگر می خواهید به اهداف خود برسید، دیگر نباید به دنبال وقت آزاد نباشید، شروع به ساختن زمان کنید

در برهه ای از زندگی، همه با گفتن این که ایده خوبی به نظر می رسد اما دیگر فرصتی برای انجام آن وجود ندارد، ایده های جدید و مهیج را رد میکنند. خوب، این یکی از بهانه هاست، گفتن: “من وقتش را ندارم.” برای اینکه شروع به انجام کار متفاوتی در زندگی خود کنید، باید به خود اعتماد کنید. برای خود وقت بگذارید و از همه مهمتر برای خودتان فداکاری کنید. در ابتدا سخت و دشوار به نظر می رسد، اما وقتی به لطف فداکاری های خود، پاداش می گیرید، ارزش آن را خواهد داشت.

زندگی خود را به دست خود بگیرید. اجازه ندهید کسی زمان و برنامه شما را تغییر دهد یا کنترل کند. این شمایید که مالک زندگی خود هستید. شما می توانید مدیر یک مدرسه باشید یا یک زن خانه دار که هرگز خانه را ترک نمی کند.

از زمان خود عاقلانه استفاده کنید تا به اهداف خود برسید. نمونه های زیادی وجود دارد که عزم زنان را به ما نشان می دهد: زنانی که صاحب سایتهای اینترنتی موفق هستند و زنانی با معلولیت های جسمی که مدال های زیادی در خانه های خود دارند. اگر این زنان قادر به انجام آن هستند، شما نیز می توانید این کار را انجام دهید!

ممکن است تغییراتی در رفتارتان لازم باشد ایجاد کنید که چندان مایل به انجام آن نیستید، اما این تغییرات در نهایت نتیجه می دهد و شما به رسیدن به آرزوهای خود نزدیکتر می شوید. سپس، خواهید فهمید که کارهایی که دیگر انجام نمی دهید در واقع در زندگی شما چندان مهم نیستند.

بیشتر مردم تلاش می کنند تا برای خودشان وقت پیدا کنند. برای حل این مشکل، باید برنامه ای تهیه کنید که نشان دهد در هر هفته و در هر ساعت چه کاری انجام می دهید. سپس، برای رسیدن به هدف خود باید حداقل 5 ساعت در هفته را اختصاص دهید. شما می توانید ساعت ها را با توجه به سبک زندگی خودتان انتخاب کنید. مهم این است که در آن ساعت ها انرژی کافی داشته باشید. 

“من چنین چیزی در خودم ندارم.” این یکی دیگر از بهانه های رایج مردم است. آنها فکر می کنند که ذاتشان استعداد موفقیت ندارد. به بیان دیگر، آنها نسبت به خود احساس ناامنی می کنند. بسیاری از افراد به دلیل تجربیات گذشته خود اینطور فکر می کنند.

دلیل این امر ممکن است والدین بی مهری باشد که به شما گفته اند هرگز موفق نخواهید شد یا دانش آموزان دیگری که شما را مسخره می کنند یا معلمی عصبانی که به شما نمره کم می دهد فقط به این دلیل که رفتار شما را دوست ندارد. با این حال، لازم نیست که اینگونه باشد. هرگز نباید بگذارید گذشته بر تصمیمات آینده شما تأثیر بگذارد. هر فردی به نوع متفاوتی از دیگران رشد می کند. برخی از افراد برای انجام کار خود به تنهایی کار میکنند و برخی نیز برای بهتر کردن به دیگران نیاز دارند. نکته مهم این است که اگر واقعا می خواهید به چیزی دست پیدا کنید، باید دریابید که بهترین راهی که برای شما مناسب است چیست.

نگرانی در مورد آنچه دیگران ممکن است فکر کنند و ترس از شکست شما را از آنچه واقعا می خواهید به آن برسید باز می دارد

آیا تا به حالبه خاطر کاری که برای خودتان انجام می دهید، احساس خودخواهی کرده اید؟ امیدوارم که هرگز چنین احساسی نداشته باشید. اما متأسفانه، چیزی به نام “گناه مادرانه” وجود دارد که باعث می شود زنان احساس گناه کنند. رویاهای خود را کنار بگذارند و خود را وقف خانه و فرزندان کنند. به دلیل این گناه، بسیاری از زنان از تحصیلات عالیه یا برنامه های شغلی خود منصرف می شوند. این ما را به بهانه مشترک بعدی سوق می دهد: دیگران ممکن است چه فکری کنند؟ برای رسیدن به اهداف خود، باید گاهی خودخواه باشیم، اما نه اغلب.

وقتی هالیس دکترای خود را شروع کرد، استاد هالیس به او حرفی زد که در این کتاب آورده. او گفت: “شما باید خودخواه باشید تا بتوانید برای دوره های طاقت فرسا و نوشتن پایان نامه وقت بگذارید.”

من فکر می کنم که شما قبلا با بسیاری از آدمهای نادان و قضاوت کننده برخورد کرده اید. فکر می کنید نظرات آنها واقعا مهم است؟ شما می دانید که آنها همیشه چیزی پیدا می کنند که از هر کاری که در زندگی انجام می دهید انتقاد کنند، اینطور نیست؟ بنابراین، چرا وقت خود را با نگرانی درباره آنچه آنها درباره شما فکر می کنند تلف می کنید؟ فقط به قلب خود گوش فرا دهید و آرزوهای خود را دنبال کنید.

ترس از شکست ناشی از همین مسئله است: نگرانی از آنچه دیگران فکر می کنند. از دستیابی شما به اهداف شخصی تان جلوگیری می کند. در حقیقت، مردم از آنچه دیگران درمورد شکست درمورد آنها فکر می کنند می ترسند. در حالیکه شکست به خودی خود یک اتفاق ترسناک نیست. ریچل هالیس نیز شکست های زیادی داشته.

به عنوان مثال، زمانی ریچل سعی کرد به کمک روابط عمومی برای کتاب های قبلی خود کاری کند تا در لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز قرار بگیرد. حتی با وجود اینکه طرفدارانش در شبکه های اجتماعی از این طریق به او کمک می کردند، او نتوانست به آن لیست برسد. اما حالا به حرفه او نگاه کنید. آیا به نظر می رسد که او از کارش منصرف شده است؟ نه!

دلیل این که او تسلیم نشده است این است که کاملا طبیعی است که با وجود همه تلاشی که انجام می دهید شکست بخورید. آنچه بیشترین اهمیت را دارد این است که چگونه با شکستهای خود کنار می آیید و آنها را به درسهای ارزشمند تبدیل کنید. ریچل از شکستهای خود درسهایی کسب کرد و توانایی خود را برای ادامه رویاهایش تقویت کرد. او می داند که زندگی با موفقیت بهتر است، بنابراین همیشه بیشتر می خواهد و بیشتر می گیرد.

در راه تعقیب رویاهایتان، تنها کسی که می داند بهترین کار برای شما چیست، شما هستید. بنابراین نباید اجازه بدهید دیگران برای شما در زندگی تصمیم بگیرند. همچنین، یک نکته برای شما: باور کنید یا نکنید، مردم کمتر از آنچه گمان می کنید به شما فکر می کنند.

شما باید رفتارهای منسوخ شده را تغییر دهید، همزمان شروع به تمرکز بر روی یک هدف کنید و درخواست کمک کنید

صدها سال، جامعه ما هنجارهای سنتی و منسوخ داشته. یکی از آنها می گوید دختران خوب نباید در مورد پولی که دارند صحبت كنند. کاری که آنها باید انجام دهند این است که خوش رفتار و راضی به آنچه زندگی برای آنها فراهم می کند، باشند. مورخ آمریکایی لورل تاچر اولریش گفت: “زنان خوش رفتار به ندرت تاریخ می سازند.” این جمله عنوان کتاب او شد. این جمله طلایی حاکی از آن است که شما باید برای پیگیری و رسیدن به آرزوهایتان احساسات خود را در آغوش بگیرید و رفتارهای جدیدی را در پیش بگیرید.

در مرحله اول، شما نیازی به درخواست اجازه ندارید. بیشتر ما در جوامع مردسالار بزرگ شده ایم، به همین دلیل است که ما زنان تمایل به تأیید گرفتن از جانب آنها داریم. با این حال، به منظور پیگیری اهداف خود در زندگی اقتدار داشته باشید.

ثانیا، اشکالی ندارد که بیش از یک رویا داشته باشیم. اما، باید یکی یکی روی آنها تمرکز کنید. هالیس می گوید: “وقتی همه چیز مهم است، هیچ چیز مهم نیست.” داشتن رویاهای زیاد در زمینه های مختلف جذاب و کم خطر است. بسیاری از مردم فکر می کنند که اگر یک طرح شکست بخورد، ادامه دادن برنامه دیگر منطقی است. درست است، اما احتمال وقوع اتفاق مهمی نیز کمتر است.

شما نمی دانید چگونه می توانید روی یک هدف تمرکز کنید؟ به نظرت 10 سال دیگر وقتی به خودت فکر میکنی، خود را چطور می بینی؟ تمام جزئیات خاص زندگی خود را بنویسید. این می تواند شغل، خانواده یا غذای شما در یک صبح خاص باشد یا حتی لباس های شما در یک مراسم عروسی. پس از نوشتن آنچه دیدید، به 10 رویا بیندیشید تا به شما در تحقق آینده تصور شده كمك كنند. سپس، مهمترین هدف آن رویاها را انتخاب کنید.

در پایان، شما 10 سال، 10 رویا و 1 هدف در دست خواهید داشت. برای موثرتر کردن آن، باید هدفی قابل اندازه گیری مانند “من 2 ماشین و 2 خانه خواهم داشت” ایجاد کنید. اگر بگویید “من یک فرد ثروتمند خواهم شد.”، این یک هدف مشخص نخواهد بود و رسیدن به برنامه شما دشوارتر خواهد شد.

هرروز 10 رویای خود را بنویسید. اما، نه به عنوان اظهارات آینده مانند “انجام خواهم داد”، “من می آرزو میکنم” یا “ای کاش”. شما باید بیانیه های حاضر را طوری بنویسید که گویی در حال حاضر در آن رویا زندگی می کنید: “من یک مدیرعامل عالی در شرکت خود هستم.”، “من در ساحل با گربه ها و سگهایم زندگی می کنم.” نوشتن و دیدن این موارد انرژی شما را افزایش داده و انگیزه شما را برای رویاهایتان حفظ می کند.

اولین قدم برای موفقیت این است که یک برنامه منسجم داشته باشید

همه ما الگوهایی برای خود داریم و فکر می کنیم که آنها از هیچکسی کمک نمی گیرند و کارهای خود را به تنهایی انجام می دهند. این فکر درست نیست. هر الگویی که می شناسید افرادی دارد که به او کمک می کنند. این افراد می توانند خانواده، دوستان یا کارگرانش باشند. آنچه مهم است اینست که تمرکز الگوهای شما روی یک چیز است: موفقیت.

به همین دلیل رفتار جدید شما باید مبتنی بر کمک گرفتن از دیگران باشد. اگر می خواهید موفق باشید، به کمک افراد اطراف خود نیاز دارید. لازم نیست همه کارها را خودتان انجام دهید. خانواده، دوستان، معلمان، مشاوران و خلاصه هر کسی که فکر می کنید میتواند شما را حمایت کند. دریغ نکنید که از آنها کمک بگیرید.

با این وجود، اگر برنامه ی منسجمی برای خود ندارید، حمایت آنها ممکن است کافی نباشد. بنابراین برای اینکه رویاهای خود را به طور موثر دنبال کنید، مطمئن شوید که برنامه ای منسجم را دنبال می کنید. به عنوان مثال، شما باید یک سبک زندگی سالم داشته باشید که در آن هر روز پیاده روی طولانی انجام دهید، غذای سالم بخورید و خوب بخوابید.

به افرادی که در اطراف شما هستند، نگاهی بیندازید. اگر شما باهوش ترین فرد در حلقه خود هستید، باید به منظور یافتن افراد باهوش تر از خود، کمی اطرافتان را جستجو کنید. تا زمانی که در کنار همان افراد باشید، کارهای تکراری را تکرار خواهید کرد. با این حال، افراد باهوش تر به شما آموزش می دهند، شما را غافلگیر می کنند و در کنار آنها احساس بهتری خواهید داشت.

یکی از موارد ضروری در یک برنامه منسجم، برنامه ی صبح است. به این فکر کنید که از صبح که بیدار می شوید هر روز صبح چه کاری انجام می دهید. اگر صبح های شما سر و سامانی ندارد به احتمال زیاد، هرج و مرج بقیه روز شما را تحت تأثیر قرار می دهد. اما، اگر برنامه ای داشته باشید، صبح و بقیه روز شما کاملا خوب پیش خواهد رفت.

ریچل هالیس صبح کامل خود را اینگونه توصیف می کند: او ساعت 5:00 صبح از خواب بیدار می شود، مراقبه می کند و برنامه اش را می نویسد. وقتی بچه هایش از خواب بیدار می شوند، به آنها غذا می دهد و آنها را به مدرسه می رساند. پس از آن، او اسموتی صبحگاهی خود را می نوشد، در حالی که موسیقی گوش می کند و بقیه روز خود را برنامه ریزی می کند.

آخرین رفتاری که باید انجام دهید یادگیری نحوه گفتن “نه” است. فرآیندهای تصمیم گیری خود را چگونه اداره می کنید؟ اگر برای یک سوال “بله” واضح ندارید، پس پاسخ شما باید نوعی “نه” باشد. نگو شاید، این تصمیم گیری را بدتر می کند. پاسخ های شما باید همیشه صادقانه و مودبانه باشد.

برای ادامه موفقیت ها، باید مهارت های مفیدی کسب کنید

در راه موفقیت، نه تنها باید برنامه منسجمی داشته باشید، بلکه باید مهارت هایی را نیز برای دستیابی به اهداف خود کسب کنید. مطمئنا شما باید بر مهارت های خود پافشاری کنید، در غیر این صورت کارتان بی فایده است.

یکی از مهارت هایی که در ابتدا باید کسب کنید برنامه ریزی است. چقدر در آن مهارت دارید؟ اگر فکر می کنید در این کار وحشتناک هستید، باید “تمرین نقشه راه” کنید. در این تمرین ابتدا خط پایان را ترسیم کرده و هدف خود را در آنجا بنویسید. سپس، برمی گردید و فکر می کنید که برای رسیدن به خط پایان باید چه کار کنید. سعی کنید تا آنجا که می توانید ایده های ارزشمند پیدا کنید. بعد از آن شما باید سه ایده مهم را که اهداف کوچکتر شما هستند در راه رسیدن به هدف اصلی خود انتخاب کنید.

بگذارید بگوییم رویای شما این است که یک خواننده معروف باشید. حتی اگر صدای زیبایی دارید که همه اطرافیان شما آن را می پسندند، برای اینکه خواننده مشهوری باشید باید خود را مشهور کنید. در این سناریو، 3 هدف کوچکتر شما می تواند اعتماد به نفس و قدرتمند بودن هنگام آواز خواندن، استخدام یک متخصص روابط عمومی برای مشهور کردن شما و یک مدیر برای مدیریت برنامه های شما باشد.

نه تنها خوانندگانی که در حضور صدها نفر اجرا می کنند، نیاز به اعتماد به نفس دارند، هر کسی که به موفقیت پایدار نیاز دارد، به اعتماد به نفس نیاز دارد. اعتماد به نفس مردان نسبت به زنان در کسب و کار بیشتر است. طبق یک مطالعه، مردان حتی اگر کاملا معیارهای یک موقعیت شغلی را نداشته باشند متقاضی کار می شوند. با این حال، زنان تمایل به درخواست شغلی دارند که کاملا واجد شرایط این موقعیت باشند.

مطمئنا بد نیست بعدا در شغلی تجربه کسب کنید. هرچه بیشتر تمرین کنید، بهتر می شوید. فقط به اولین کار خود فکر کنید، احتمالا شما یک تازه کار دست و پا چلفتی بودید و چند هفته بعد فهمیدید که از روز اول بهتر هستید. آنچه واقعا مهم است این است که وقتی این اعتماد به نفس را پیدا کردید، آن را محکم بگیرید و هرگز از دست ندهید. در این صورت خواهید دید که موفقیت شما را ترک نخواهد کرد.

یک فرد موفق هرگز از یادگیری منصرف نمی شود، او همیشه برای یادگیری تلاش می کند. این مهارت دیگری است که باید به دست آورد: پایداری و اثربخشی. پیشرفت خودتان هرگز نباید متوقف شود. با تأثیرگذاری، اهداف شما مشخص تر می شوند. و در لیست کارهایتان متوجه خواهید شد که این یک استراتژی بسیار موثر خواهد بود.

نهایتا اگه به روانشناسی به بیان ساده علاقه دارید حتما پیشنهاد میکنم که لیست کتابهایی که در بهترین کتابهای روانشناسی کردیم رو مطالعه کنید و لذت ببرید. همینطور اگه به موضوع موفقیت علاقه دارید، بهترین کتابهایی که در زمینه موفقیت معرفی کردیم حتما به دردتون میخوره.