نقد کتاب تو خفن هستی نوشته جن سینسرو
جن سینسرو در کتاب پرفروش تو خفن هستی خوانندگان رو ترغیب میکنه که به چیزهای کوچک از رویاهای وحشیانهشون بسنده نکنن. به گفته سینسرو، باید شجاعانه زندگی کرد و فعالیتهای هر شخص باید با عمیقترین خواستههاش “همسو” باشه. این می تونه به معنای کنار گذاشتن یک کار یکنواخت، یا خرید یک ماشین فانتزی باشه.
اولین چاپ کتاب تو خفن هستی که در ابتدا در سال 2013 منتشر شد، با فروش میلیونها نسخه همراه بود. پس از 121 هفته حضور در جدول، رتبه 3 را در لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز پیدا کرد. ناشر انگلیسی سینسرو، جان مورای پرس، بیش از 150 هزار نسخه فروخته است به همراه یک چهارم این فروش که در قالب کتاب صوتی بوده.
سینسرو برای مقالهی بعدی خودش به مدت سه هفته به یک کتابگردی یک ماهه میپردازد، تو در پول درآوردن خفن هستی، که بر روی چگونگی تاکتیکهای توانمندسازی ذهنی که به مردم در دستیابی به سودهای مالی کمک کند، تمرکز میکند. او از خوانندگان خود میخواهد که عمیقترین خواسته خود را شناسایی کرده و با عزمی راسخ و یک جانبه برای تحقق بخشیدن به آرزوهایشان عمل کنند. وی می نویسد: «هیچ راز بزرگ دیگری وجود ندارد.» «اگر چیزی را خیلی بخوای و تصمیم بگیری که به دستش بیاری، میگیریش. » برعکس یک قربانی، یک “خفن” نمیگذارد که دنیا بهش بگه ارزشش چیه و برای موفقیتش سقف تعیین کنه.
سینسرو مینویسد: «اگر میخواید از دست این کتاب خلاص شید و فکر کنید که چرند محضه، می تونید به زندگی مزخرف خودتون ادامه بدید. اما شاید، اگر ناباوری خودتون رو کنار بگذارید، آستینهاتون رو بالا بزنید، ریسک کنید و کاملاً به دنبال اون برید، یک روز از خواب بیدار میشید و متوجه میشید که اون زندگیای رو دارید که قبلاً بهش حسادت میکردید.»
سینسرو با استفاده از داستانهای جذابش از مهمانیهای 20 سالگی در اسپانیا و “خوابیدن با پسری که در میسی پیداش کردم ” نکات خودش را می گوید. موفقیت جن سینسرو در حالی است که روزنامههای ایالات متحده پر شده است از دیدگاه های زنانی که میگویند: “من میخواهم ثروتمند باشم و متاسف نیستم.” ننگ پیرامون جاه طلبی و پول تقریباً از بین رفته است. سینسرو، 53 ساله، میگوید: “اگر می خواهی یک زن قدرتمند باشی، به پول نیاز داری.” پول بهت حق انتخاب و آزادی میده تا مجبور نباشی همیشه به پول فکر کنی.”
اطلاعات کمی در مورد سینسرو وجود دارد. او قد بلند و موزن است و بینیش رو سوراخ کرده. روش او کاملاً واقعی است. او مکالماتش را با “عالی” و “مزخرف” جذاب میکند، واژههایی که کتابهایش را از باقی رقبایش جدا میکند. او از قول ناشرانی که کتابش را رد کردند یادآوری میکند: «همه گفتند که من چیز جدیدی نگفتم.» «من میدونستم که اون رو به روشی جدید میگم.» بله، کتابهای زیادی هستن که توضیح میدن هر کاری در این دنیا انجام بدی، بهت برمیگرده.
اما فقط سینسرو به شما خواهد گفت: “حس راحتی خیال و موفقیت رو وقتی که پول دوست صمیمی تو باشه تصور کن، همیشه با همید، با خوشحالی از هم حمایت میکنید و موهای هم رو میبافید.” فقط سینسرو هست که میگه: “جهان دچار حمله قلبی میشه وقتی به این فکر میکنه که تو چقدر خفنی.”
مثبت اندیشی به قدمت زمان است. فیلسوف یونان باستان، اپیکتتوس گفت: «چیزی که مردم رو ناراحت می کنه، اون چیزی نیست که اتفاق میوفته، بلکه چیزیه که اونها فکر میکنند معنی میده.» یک دیالوگ احساسی در هملت: «هیچ چیز خوب یا بد نیست، اما با فکر کردن به اون باعث میشه که اینطوری بشه.»
اخیراً، نویسندگانی نظیر روندا بایرن (راز ، قدرت) و استر هیکس (بخواه و میشه) نظریه «قانون جذب» را که بر پایهی افکار مثبت و ارتعاشات خوب است، رواج دادهاند. سینسرو به این سنت تعلق دارد و خوانندگانش را ترغیب میکند تا رویاهای خود را بشناسند و خطرات وحشتناکی را بپذیرند تا “درخشان ترین، شادترین و خفن ترین نسخه از خود” باشند.
اما جسیکا لمب-شاپیرو، نویسنده کتاب سرزمین سوگند، به این نکته اشاره میکند که تکنیک فروش سینسرو نشانههای بزرگترین داستانهای موفقیت در این زمینه است. “سینسرو ادعا میکنه که شایستگی کمتری نسبت به خوانندهی خود داره و اگر اون می تونه که این کار رو انجام بده، پس هرکسی میتونه. اما اون همچنین پیشنهاد میده که دقیقاً میدونه خواننده چه کاری باید انجام بده و آنها باید کتاب اون رو بخرن تا بفهمن”.
با این وجود تفکر مثبت وقتی که به انکار صریح بپردازه، می تونه خطرناک باشد. افرادی که با مشکلات جدی روانی روبرو هستند بهتره که یک متخصص مشکل اونها رو حل کنه تا اینکه فقط سعی کنند خوشبین باشن. یک مطالعه از دانشگاه کوئینزلند در سال 2012 نشان داد که وقتی مردم فکر میکنند دیگران انتظار دارن اونها احساسات منفی نداشته باشن، در نهایت احساس بدتری دارن.
تیمی به سرپرستی گابریل اوتینگن، استاد روانشناسی دانشگاه نیویورک، دریافت که تجسم نتیجه موفقیتآمیز میتونه احتمال اینکه افراد به هدفشون برسن رو کمتر کنه. اوتینگن گفت: «ممکنه در لحظهای که تجسم اتفاق مثبتی رو داری، احساس افسردگی کمتری داشته باشی، اما با گذشت زمان افسردگی شما بیشتر میشه. اتفاقی که میوفته اینه که مردم احساس موفقیت می کنن و انرژیشون و همچنین تلاشی که برای ایجاد یک آینده مثبت باید انجام بدن کمتر میشه.»
و خطرات دیگهای هم به دنبال توصیههای کتابهایی مثل کتاب سینسرو وجود داره، مثل افرادی که به هر دلیلی وضع مالی مناسبی ندارن. اگر نمیتونی غذا بخری، یا یه سقفی بالای سرت داشته یاشی، یا جزو طبقهای هستین که نمیتونی تحصیلات مناسبی داشته باشی، هیچ فکر مثبتی قرار نیست اونو تغییر بده.
وقتی از سینسرو در مورد تردیدهایش سوال میشه اون میگه: «موضوع این نیست که همیشه شاد و سرحال باشیم و احساسات خودمون رو انکار کنیم.» «اما ما میتونیم انتخاب کنیم که روی چه چیزی تمرکز کنیم. به این معنیه که ما رو ببدار میکنه که انتخابهامون رو ببینیم و اونهایی رو انتخاب کنیم که باعث خوشحالی ما میشن.”
سینسرو در حومه نیویورک، در خانهای بزرگ شد که “هیچ مذهبی ویا نزدیکی به معنویت” نداشت. او 20 سالگی را در حالی که در یک گروه به نام کراچ می نواخت، در شهر نیویورک زندگی می کرد و برای Sony Records کپی می نوشت. وی سپس به آلبوكرك، نیومكزیكو نقل مکان كرد و گروه دیگری را به نام گروه جنی كلكسكالس تاسیس كرد. درگیری عاشقانه او با یکی از اعضای گروه منجر به چاپ اولین کتابش شد – یک رمان بزرگسال جوانان به نام با درامر خود نخوابید.
سینسرو، که در این مرحله از زندگیش در لس آنجلس زندگی می کرد، کتاب دیگری را براساس ماجراهای عاشقانه خود، راهنمای خوابیدن با زنان، برای زنان دگر جنس گرا منتشر کرد. او میگوید: «من هیچ هزینهای برای کار کردن دریافت نمیکردم.» «من فقط امیدوار بودم که به طرز معجزه آسایی پول در بیاورم. من در درد و گیجی عمیقی فرو رفته بودم.»
در اواخر دههی 30 زندگیش، سینسرو بسیار ناامید بود و تصمیم گرفت یک فرصتی به خودش بده. او کتابهای بی شماری خواند، در سمینارها شرکت کرد و زنی به نام جینا دو را به عنوان مربی زندگی خود استخدام کرد. با تشویق دو، سینسرو تصمیم گرفت که نوشتن رو کنار بگذاره و شغلی را با هدف کمک به مدیران در نوشتن پیشنهادات کتاب شروع کند. سینسرو میگوید: “خونسرد بودن همیشه برای من بسیار مهم بود، اما من تصمیم گرفتم ثروتمند شوم، بنابراین به دنبالش رفتم.”
بیزینسش بلافاصله شروع شد. سینسرو که متوجه شد بیشتر از ارائه نقد ادبی، علاقه منده که اعتماد به نفس مشتریهاش رو افزایش بده، به مربیگری زندگی روی آرود. تعالیم و فلسفه او وارد کتابی به نام گلوله برفی زرد شدند. رانینگ پرس، یک انتشاراتی کوچک، سرانجام پیشنهادی را ارائه داد. بازاریابی دهان به دهان انجام شد و در سال 2016، سه سال پس از انتشار آن، کتاب تو خفن هستی جن سینسرو در لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار گرفت.
اگه دوست دارین در مورد اعتماد به نفس کتابای بیشتری بهتون معرفی کنیم لیست بهترین کتابای اعتماد به نفس رو بخونین.
پیگیری متمرکز پول در بهار سال 2017 منتشر شد، کاملا آماده بر سوار شدن بر موجی از فمینیسم که زنان را ترغیب میکند تا چیزی رو که قبلا به عنوان ابزارهای توانمند سازی تلقی میشد مشاهده کنند، و اسکراب های بدن و صورتی که به عنوان ابزارهای مراقبت از خود معرفی شدند. سینسرو به خوانندگانش توصیه میکند که هرگز یک جا نایستند و از این طریق مثال میزند.
این نویسنده که اکنون در یک شهر کوچک در کوهستانهای نزدیک سانتافه، نیومکزیکو زندگی میکند، بسیار سرمایهدار است. او از داشتن وسیله ای برای سفر و از کمکهای سخاوتمندانهاش در مقاصدی مانند برنامه ریزی والدین و اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا لذت میبرد. او میگوید: «من در حال بازسازی منزل خود هستم که بسیار سرگرم کننده است.”
جن سینسرو بعد از اینکه مردی سر میزش میاد و از او بابت قطع کردن صحبتش عذرخواهی میکند، به سینسرو یادآوری میکند که چند سال پیش یکی از مشتریان او بوده و با دادن کارتش به سینسرو گفت: “به خاطر شما کار من فوق العاده سودمند بوده و زندگی من تغییر کرده است.” با خندهای میگه: “نگاه کن، اینه.” “خیلی خوبه که مردم اطلاعات میگیرند و عالی پیش میرن و خفن می شن.”
خلاصه کتاب تو خفن هستی نویسنده جن سینسرو
اگر بهترین کاری را که ممکن است به بهترین وجه انجام میدهید، می توانید به خود افتخار کنید و به چیزی که دیگران فکر میکنند کوچکترین اهمیتی ندهید.
جن سینسرو
“تو خفن هستی” یکی از آن کتابهایی است که میتواند زندگی شما را کاملاً تغییر دهد.
البته این اتفاق یک شبه نخواهد افتاد (مگر اتفاقی به این سرعت می افتد؟) اما اگر تلاش کنید تا فقط برخی از تاکتیکهایش را پیاده کنید، سریعتر خفن خواهید شد.
در اینجا نحوه انجام این کار فقط در 5 مرحله آورده شده است:
چطور وارد این راه شید
همانطور که همه باید بدونیم، ذهن از دو بخش اصلی تشکیل شده:
- ضمیر خودآگاه
- ضمیر ناخودآگاه
ضمیر ناخودآگاه، جایی است که عقبماندگیهای زننده زندگی میکنند.
تردیدها، ناامنیها، منیت و نفرت از خود، میدونی، دقیقا همه چیزهایی که شبها بیدار نگهت میدارند.
اینا چیزایی هستند که باید قبل از اینکه بخوای باهاشون درگیر بشی و از بین ببریشون. باید به سطح بیاریشون. باید اول ازشون آگاه بشی.
مثل هر چیز دیگهای توی زندگی – آگاهی اولین قدمه و ممکنه به نظر آسون بیاد، اما اکثر مردم به صورت خلبان خودکار در حال قدم زدن هستند. بنابراین، اگر کار دیگهای انجام ندی، اما از افکار خودت آگاه بشی، زندگیت کاملاً فرق میکنه.
چجوری خفن درونت رو بغل کن
برای اینکه بهترین نوع خودت بشی، اول باید خودت رو قبول کنی.
وقتی واقعا عاشق چیزی که هستی باشی، تو آزادی که یه زندگی عالی داشته باشی.
با اینکه چقدر خاصی شروع کن.
چیزایی که در تو خاصه رو به عنوان هدیه قبولشون کن و جلو برو.
وقتی داری این کار رو میکنی، به اینکه دیگران چی فکر میکنن، اهمیت نده.
ترس از اینکه قضاوت بشی و اینکه قبولت نکنن، تو رو از قدم بر داشتن به خارج حاشیه امنت دور میکنه. فقط وقتی قوی میشی که از ترست جدا بشی.
چجوری به مادرلود ضربه بزنی
شاید بخوای بپرسی مادر لود چی؟
بعضی ها بهش میگن خدا، بعضی ها میگن جهان یا مادر زمین. تو ممکنه بهش بگی سرنوشت، سرندیپیتی یا خاله بتسی.
اسم واقعاً مهم نیست.
این انرژی نامرئی زیادیه که دور و برت هست. نویسنده بهش میگه ” منبع انرژی”.
منبع انرژی چیزی جز هوشیاری نیست. اینکه بتونی ضمیر ناخودآگاهت رو بشناسی، فکر و ذهنت رو کنترل کنی و کلی بخوام بگم اینه که ذهنت رو آروم کنی.
چطوری انجامش میدی؟
همه چیز با مراقبه شروع میشه.
اگه با تجربه باشی، میدونی که باید چیکار کنی.
اگه هیچوقت انجامش ندادی، یک میلیون منبع آنلاین رایگان وجود داره.
چطوری از پس BS بر بیای
این قدم، در مورد عبور از قصههای قدیمیته.
از تمرکز روی نقاط منفی که واقعیتت رو میسازه دست بردار.
وقت تلف نکن.
تو میدونی چیکار باید بکنی پس برو جلو انجامش بده.
سرآخر، ترسیدن رو بزار کنار.
ترسیدن از اینکه بخوای جلو بری و از ناحیه امنت خارج بشی.
به کتابای روانشناسی علاقه دارین؟ پس این لیست از بهترین کتابای روانشناسی رو که معرفی کردیم ببینید!
چطوری دهن یکی رو سرویس کنی
تو این مرحله، تقریباً به طور کامل خفن شدی، اما بذار وارد سطح بعدی بشیم.
شروع با تصمیمگیری
تصمیم بگیر به هدفت برسی تا به بهونههات گوش بدی.
تصمیم بگیر عادتت رو عوض کنی و پای این تغییر وایسی.
حالا نوبت توئه
اینجا میخوام بهت بگم چطور یه آدم خفن بشی:
- یکی از تکنیکهای بالا را بردار – یکی که باهات تطبیق بیشتری داره.
- اجراش کن.
- ببین زندگیت چطوری پیش میره و چقدر از انرژیت برای انجامش صرف شده
- تکنیک بعدی رو انتخاب و تکرار کن
ایده اصلی اینه – یه تکنیک رو در هر زمان داشته باشی. اگه شروع کنی به بررسی اعتماد به نفست، در حالیکه همزمان داری سعی میکنی مدیتیشن کنی، رابطهات را با پول درست کنی و در هر لحظه شکر گزار باشی… قطعا تحت فشار شدید قرار میگیری.
این زندگی توئه و برای رسیدن به اینجاش زمان گذاشتی. پس، برای اینکه تغییرش بدی هم نیاز به زمان داری.
اگه به کتابهای انگیزشی علاقه مندین پیشنهاد میکنم لیست بهترین کتابای انگیزشی رو مطالعه کنین.