آیون: پژوهشی در پدیده شناسی
کارل یونگ
خلاصه کتاب آیون پژوهشی در پدیده شناسی خویشتن اثر کارل یونگ
یک تصویر الهه ی میترا با سر شیر و احاطه شده با مار از زمان (همچنین به نام کرونوس یا دئوس لئونتو سفالوس)، که برای یونگ نمادی از مرگ/تولد دوباره و اتحادی روانشناختی از متضاد هایی همچون روشنایی و تاریکی، زن و مرد، ایجاد و نابودی بود.
“اِئون”، یک مدت زمان طولانی، همچنین برای یونگ به معنی اَبَردوران دو هزار ساله ی مسیحی، و مصادف با نماد نجومی اون، یعنی حوت بوده، که در اون یک ماهی نماد مسیح، و دیگری نماد مخالف آینده ی اون یعنی دجال هست.
در پس تمام اینها، کهن الگوی برادرانی هست که با همدیگه دشمنن؛ همچنین، مشخصات نجومی ماهیها دارای اجزای اصلی اسطوره ی مسیحیت شامل صلیب، درگیری اخلاقی و تقسیم اون به دو صورت، پسر یک باکره، تراژدی کلاسیک مادر-پسر، خطر هنگام تولد و منجی هستن.
در آیون پژوهشی در پدیده شناسی خویشتن اثر کارل یونگ گفته شده برای کیمیاگر، ماهیها نماد سنگ لاجورد، و برای یونگ نماد تمامیت ضمیر ناخودآگاه هستن.
کمی تاریخ…
دو هزار سال پیش، آخرین امپراتوری روم شاهد طغیان هوس ناشی از ناخودآگاه جمعی بود، طغیانی که به لطف موانع روانشناختیِ حاصل از قرنها مسیحیت، دیگه نمیتونیم تصور کنیم.
نیچه مرگ خدایان روم و عصر ما رو پیشبینی کرده بود.
در آیون پژوهشی در پدیده شناسی خویشتن نوشته کارل یونگ گفته شده آیینها و عقاید تعصب آمیز مسیحیت نیروهای کهن حیوانی رو که در سراسر اروپا پراکنده، و کولوسئوم نمادی از اون بود، مهار و هدایت کرد؛ در نتیجه باعث تعالی فردی، ایجاد آیین اخلاقی جدید، شکلگیری حس تازهای از اجتماع، انگیزهبخشی به افرادی که ادیان و افسانههای گذشته دیگه برای اونها کارساز نبود، و جدا شدن روح و سرشت، به طوری که هر کدوم امکان پیشرفت مستقل داشته باشن، گردید.
نتیجه: تمدن مدرن، بر ویرانه های روم استواره.
با شروع اصلاحاتی (که علاقه به دوران باستان و الهام از سقوط امپراتوری بیزانس به دنبال حمله ی اسلام و گسترش متعاقب زبان و ادبیات یونانی در اروپا، به اون سرعت بخشید) که اقتدار کلیسا و آیینها رو از بین برد و مسیحیت رو از هم پاشید، مهارکننده های مذهبی و سنتیِ نیروهای کهن الگویی-غریزی معنای خودشون رو از دست دادن. «پل میان عقاید تعصب آمیز و تجربه ی درونی فرد خراب شده است.» (آیون)
در کتاب آیون پژوهشی در پدیده شناسی خویشتن اثر کارل یونگ گفته شده اصلاحات منطبق با نقطه ایه که دایره البروج با نصف النهار موجود در دم ماهی دوم تلاقی پیدا میکنه.
اِنانتیودرومیا (تبدیل به نقطه ی مقابل) از مسیح به دجال، جایی در بین دو ماهی که حوالی رنسانس بود، قرار داره.
در اون زمان، مسیحیتِ پس از اصلاحات، عبارت نفسِ دو وجهی (تجسم خدا در ما) رو عنوان کرد، اما تأکید بیش از حد گوتیک بر روح رو بعدها با جدا کردن روح از غریزه و ماده، و ایمان از دانش جبران کرد.
1750: روشنگری – دم ماهی دوم – خرد جای ایمان را میگیرد.
با این جبران، علوم کیمیاگری و طالع بینی به وجود اومدن و زمینه رو برای ماده گرایی علمی که اکنون قادر به مقابله و کنترل طبیعت از طریق نظارت بر هم ذات پنداری و فرافکنی ما با اون هست، فراهم کردن.
نتیجه ی همه ی اینها: توسعه ی افقی ماده گرایی جایگزین توسعه ی عمودی معنویت شد.
یونگ گمان کرد که تضاد تصویر خدا در پسِ اصلاحات و تقسیم جامعه ی مدرن به دو گروه مجهز بود.
جبران این: روانشناسی، یک سیستم نمادینه که به طور بالقوه برای مهار و هدایت نیروهای کهن الگویی-غریزی و پیوند مجدد تصویر خدا مفید هست.
پیرامون و به دلیل انقلاب فرانسه: تعداد خیلی زیادی از مسائل غیر شخصی از زمان روشنگری روی هم انباشته شدن. مشرک درون ما بسیار قویتر شد. زوال سیستمهای سنتی نمادین افزایش پیدا کرد.
در آیون پژوهشی در پدیده شناسی خویشتن کارل یونگ میگه در حالت ایده آل، فعالیت مستقل و خودمختار ضمیر ناخودآگاه صفره؛ امروزه بیشتر از هر زمان دیگری هست.
همچنین مازاد رها شده ی شهوت باعث تورم شده (چون نسبت دادن مسائل به خدایان حداقل در توافق با وضعیت غیر نفسانی اونهاست و چون کهن الگویی که نگهدارنده ی خودش رو از دست میده، با ضمیر خودآگاه آشنا میشه) و نیز مکتب های گوناگون، خیالات آرمان شهری، امراض روانی و اشتیاق به اجتماع گرایی و دولت رو ایجاد کرده (چنانکه در تقابل با سنتها و مراتب طبقاتی پیشین بود).
همچنین، ایده آل های جمعی افزایش فردیت رو که با اصلاحات شروع شده بود، جبران میکنه.
در همین حین، افزایش گرایشهای جنسی برون همسری (عشق غریبه)، اقدام متقابل درون همسری (عشق خویشاوند) رو برانگیخت که به مذاهب، فرقه ها، ملتها و مکتبها قدرت میبخشه.
هرچند که در نهایت، فقط شخصی سازی میتونه دو گرایش رو با هم ادغام، و از افزایشِ قدرتِ خطرناکِ واکنشِ درون همسری جلوگیری کنه. ازدواج بین عموزاده ها رو ببینید.
«تمدن از بین نمیرود، بلکه بازسازی می شود.» (تمدن در تحول)