کاور کتاب کلید را بزن

معرفی و نقد کتاب: کلید را بزن

زیرعنوان کتاب: چگونه با مصلحت اندیشی اوضاع را به سود خود و اطرافیان تغییر دهید

نویسنده: چیپ هیث، دن هیث

امتیاز در گودریدز:
4/5
امتیاز در آمازون:
4.6/5
با 42426 رای
با 2008 رای
تعداد صفحه: 305
زبان اصلی: انگلیسی

چرا تغییر خیلی سخت و ترسناکه؟ چیپ و دن هیث، نویستدگان کتاب ایده عالی مستدام، یک کتاب خیلی خوب دیگه نوشتن که یکی از بزرگترین چالش های زندگی شخصی و شغلی ما رو بررسی می کنه: اینکه وقتی تغییر کردن سخته، چجوری باید تغییر کنیم؟

چیپ و دن هیث در این کتاب راجع به اینکه چقدر تغییر کردن در شرکت ها، مشاغل و زندگی ما سخته، صحبت می کنن. چرا تغییر کردن سخته و چطوری می تونیم بر مقاومت خودمون غلبه کنیم تا تغییر ایجاد کنیم؟ هیث ها ذهن ما رو به دو بخش تقسیم کردن: ذهن حیوانات که جاناتن هایت اسم اون رو «فیل» گذاشته و مغز منطقی که بهش «سوار» میگن.

فیل از روی احساسات عمل می کنه و دوست داره یک عالمه شیرینی بخوره و بخوابه. اون عاشق کارهای روزمره ست! دوست داره هر روز کارهای تکراری رو انجام بده.

مغز منطقی یا همون سوار، برنامه ریزی می کنه و در مورد آینده فکر می کنه. اون دوست داره که غذاهای ناسالم نخوره و صبح ها زود از خواب بیدار بشه. اما این کار سخته، چون که سوار و فیل سر اینکه کجا باید برن اختلاف نظر دارن. معمولاً سوار به خواسته خودش نمی رسه. این توصیف در واقع تنش بین مغز عاطفی و مغز منطقی انسان رو نشون میده و باعث می شه که شما بفهمید که چرا تغییر کردن انقدر سخته. برای تغییر کردن باید رابطه ی فیل و سوار رو درک کنید.  سوار رو هدایت کنید و به فیل انگیزه بدید تا وارد مسیری که می خواید بشید.

توی کتاب کلید را بزن، چیپ و دن راجع به شرایط مختلفی که در اون ها تغییرات بزرگی به وجود اومده، مثل پایان کودک آزاری در گروهی از خانواده ها، توضیح دادن.

کتاب های چیپ و دن هیث پر از داستان های جذاب و سرگرم کنندن. کتاب کلید را بزن برای کسایی که می خوان تغییر کنن یک راهنمای ضروریه.

نقل قول‌های کتاب کلید را بزن:

«شکست معمولاً بهترین راه یادگیریه. به خاطر همین شکست در مراحل اولیه، یک جور سرمایه گذاری حساب میشه .»

«دانش رفتار رو تغییر نمیده. همهی ما روانشناس های دیوانه و مشاوران ازدواجی رو دیدیم که طلاق گرفتن.»

«یک رهبر خوب هیچوقت با خودش فکر نمی کنه که: چرا مردم انقدر بد رفتار می کنن؟ حتماً آدم های بدی هستن. یک رهبر خوب فکر می کنه که: چطوری می تونم شرایطی ایجاد کنم که باعث رفتار خوب مردم بشه؟»

«تغییر سخته چون آدم رو خسته می کنه. بعضی وقت ها مردم این خستگی رو با تنبلی اشتباه می گیرن.»

«برای تغییر کردن، باید یک رفتار خاص رو در نظر بگیرید.»

«چه چیزی مفیده و چطوری می تونیم کارهای مفید بیشتری انجام بدیم؟ این سؤال با اینکه ساده به نظر می رسه، در دنیای واقعی تقریباً هیچوقت مطرح نمیشه. سؤال هایی که ما از خودمون می پرسیم بیشتر مربوط به مشکلات میشن: اشکال کجاست و چطوری می تونیم برطرفش کنیم؟»

«یکی از راه های ایجاد انگیزه برای تغییر، کوچک کردن تغییره.»

«کلید تغییر رو بزن!»

نقد و خلاصه کتاب کلید را بزن:

 

نقد کتاب کلید را بزن نوشته چیپ و دن هیث

 

یکی از بزرگترین چالش های تأسیس کننده ها، تغییره. تغییر مشتری ها و کارمندها. کتاب کلید را بزن فرمول مدیریت تغییر رو در اختیار شما میذاره. این کتاب دو بخش از فرآیند تصمیم گیری رو بررسی می کنه: تحلیلی و احساسی (سوار و فیل). این روش باعث میشه که مردم فرآیند تغییر رو خیلی خوب درک کنن و بتونن راحت تر تغییر کنن.

تغییر کردن یک چالش سه بخشیه. هر چقدر به هر بخش بیشتر توجه کنید، احتمال موفقیت شما بیشتر میشه:

 

۱. سوار (خود تحلیلی ما)

 

راهنمای مشخصی برای سوار تعیین کنید تا در تمام شرایط هایی که تغییر ایجاد میشه، بتونه تجزیه و تحلیل کنه.

 

۲. فیل (خود احساسی ما)

 

هیچ تصمیم و تغییری بدون اینکه خود احساسی ما انگیزه ی اون رو داشته باشه، اتفاق نمیفته. فیل آروم آروم حرکت می کنه اما وقتی که حرکت کنه، ثابت قدمه.

 

۳. مسیر

 

بیشتر مشکلات تغییر مربوط به شرایط هستن، نه افراد. شرایط قابل کنترلن. برای تغییر یک مسیر ایجاد کنید که اصطکاک رو به حداقل برسونید تا تغییر رو برای فیل و سوار راحت تر کنید. 

تغییرات بزرگ از تغییرات کوچک شروع میشن. «سوار» های ما اعتقاد دارن که برای تغییرهای بزرگ به راه حل های بزرگ نیازه. 

 

روش هایی که روی سوار تأثیر میذارن

 

کارهای مفید و مؤثر رو پیدا کنید و اون ها رو بیشتر انجام بدید. 

کارهای مهم رو بنویسید. سوارها دوست دارن که این کارها رو تجزیه و تحلیل کنن. 

مقصد رو در نظر داشته باشید. با این کار سوارها بررسی می کنن که چطوری میتونن به این مقصد برسن. 

فیل و سوار باید باهم کار کنن، وگرنه فیل حرکت نمی کنه و سوار خسته میشه. ایجاد انگیزه و رفع ابهام برای فیل خیلی مهمه. 

روش هایی که روی فیل تأثیر میذارن:

احساس به وجود بیارید. فیل از روی احساسات کار می کنه، پس باعث بشید که در اون ها احساسی به وجود بیاد که باعث بشه برای تغییر اقدام کنن.

تغییرها رو کوچک کنید. فیل ها از اهداف بزرگی که احتمال رسیدن به اون ها کمه، می ترسن. مشکل رو به مرحله های کوچک تقسیم کنید و نشون بدید که در حال پیشرفت هستید.

محیط اطرافتون رو عوض کنید. ذهن بیشتر از اون چیزی که فکر می کنید، تحت تأثیر محیط پیرامون قرار می گیره. به جای اینکه تغییرات اساسی ایجاد کنید، محیط رو عوض کنید. با این کار تغییر راحت تر میشه.

عادت های خوب ایجاد کنید. عادت هایی که تغییر کردن رو تقویت کنن، شانس موفقیت شما رو بیشتر می کنن. از «عوامل محرک» محیطی استفاده کنید. مثلاً شب قبل خواب لباس های ورزش فردا رو آماده کنید تا صبح اون ها رو بپوشید و تمرین کنید یا موقع قهوه خوردن ایمیلتون رو چک کنید.

شاید مهم ترین نکته در مورد تغییر این باشه که تغییرات بزرگ از اقدامات کوچک شروع می شن.

 

خلاصه کتاب کلید را بزن نوشته چیپ و دن هیث

 

فصل یک: سه نکته جالب در مورد تغییر

 

در یک تحقیق، افرادی که ظرف پاپ کورن بزرگتری داشتن، ۵۳ درصد بیشتر از افرادی که ظرف کوچک تری داشتن پاپ کورن خوردن.

 

سه نکته جالب درمورد تغییر:

 

۱. مشکلی که به نظر میرسه که مربوط به شخص باشه، معمولاً مربوط به موقعیت و شرایطه.

۲. اکثراً ما خستگی رو با تنبلی اشتباه می گیریم.

۳. بعضی وقت ها شفاف نبودن یک مسئله باعث میشه که مقاومت به وجود بیاد.

برای تغییر کردن هرچیزی، لازمه که رفتارمون رو تغییر بدیم. برای تغییر دادن رفتار یک شخص، لازمه که موقعیت اون شخص عوض بشه. 

 مغز در هر لحظه دو سیستم عامل مستقل فعال داره. یکی از اون ها بخش احساسیه که غریزیه و درد و لذت رو حس می کنه و اون یکی بخش، منطقه که به عنوان سیستم آگاه شناخته میشه. این همون بخشیه که آینده نگره و تدبیر و بررسی می کنه. 

جاناتان هایت، نویسنده کتاب فرضیه خوشبختی، می گه که جنبه ی احساسی ما یک فیله و جنبه ی منطقی مون سوار اون فیله.

تغییرات معمولاً با موفقیت انجام نمی شن چون سوار نمی تونه فیل رو توی مسیر درست نگه داره و در نهایت به مقصد نمی رسن.

اگه می خواید تغییر ایجاد کنید، باید هم برای سوار و هم برای فیل انگیزه ایجاد کنید. سوار برنامه ریزی می کنه و جهت رو مشخص می کنه و فیل انرژی رو تأمین می کنه. وقتی که سوار و فیل در مورد اینکه تو چه مسیری باید حرکت کنن اختلاف نظر داشته باشن، شما با مشکل روبه رو میشید.

وقتی افراد سعی می کنن که تغییر کنن، معمولاً ناخودآگاه دارن رفتارهایی رو انجام میدن که براشون به صورت عادت دراومده و برای تغییر این رفتارها، سوار باید نظارت دقیقی روی اون ها داشته باشه. هرچقدر که تغییر مورد نظر شما بزرگتر باشه، اعتماد به نفس شما بیشتر کاهش پیدا می کنه. این باعث میشه که افراد از نظر ذهنی خسته شن. در واقع عضلات ذهنی اون ها خسته میشه. این عضلات برای تفکر خلاق، تمرکز و مقاومت در برابر شکست، لازم هستن. یعنی شما با انتخاب کردن یک تغییر بزرگ، عضلات ذهنی مورد نیاز برای ایجاد یک تغییر رو خسته می کنید!

 

چارچوب سه بخشی مورد نیاز برای تغییر رفتار

 

  • سوار رو راهنمایی کنید. چیزی که به نظر مقاومت میرسه، خیلی وقت ها در واقع عدم شفافیته. پس واضح و شفاف راهنمایی کنید.
  • به فیل انگیزه بدید. ما معمولاً خستگی رو با تنبلی اشتباه می گیریم. سوار نمی تونه به مدت طولانی فیل رو به زور به حرکت دربیاره. به خاطر همین مهمه که به فیل انگیزه بدیم.
  • مسیر رو شکل بدید. مشکل اصلی، وضعیت و شرایط ماست. نویسندگان کتاب به وضعیت «مسیر» می گن. وقتی مسیر رو شکل بدید، به احتمال زیاد تغییر ایجاد میشه. 

اگه این سه مورد رو باهم انجام بدید، می تونید یک تغییر بزرگ ایجاد کنید. وقتی می خواید تغییر کنید، با خودتون نگید که اینجوری راحته، بگید اینجوری راحت تره!

کتاب سرسختی نوشته آنجلا داکورث در اینباره عالی توضیح داده، اگه علاقه دارین حتما پیشنهاد میکنم بخونینش!

 

فصل دو: نقاط قوت رو پیدا کنید

 

شناختن نقاط قوت باعث میشه که تلاش شما موفقیت آمیز باشه و ارزش تکرار کردن رو داشته باشه. 

در شرایط سخت، سوار همه جا یک مشکلی پیدا می کنه و کم کم توقف می کنه. شما برای پیشرفت در یک تغییر باید راه های مشخصی برای هدایت سوار داشته باشید وگرنه سوار به حرکتش ادامه نمیده. به اون نشون بدید که کجا باید بره، چیکار باید بکنه و چه مقصدی رو دنبال کنه. 

فرض کنید شما امشب به رختخواب می رید و راحت می خوابید. نصف شب در حالی که شما خوابید، یک معجزه اتفاق میفته و تمام مشکلات شما حل میشن. صبح که از خواب بیدار میشید، اولین نشونه ای که می بینید و باعث میشه با خودتون فکر کنید :« حتماً یک معجزه اتفاق افتاده! این مشکل از بین رفته.»، چیه؟

آخرین باری که همچین معجزه ای رو تجربه کردید، حتی برای یک زمان کوتاه، کی بوده؟

برای پیدا کردن نقاط قوت، از خودتون بپرسید «چه کاری نتیجه ی خوبی داشته و چطوری می تونم اون کار رو بیشتر انجام بدم؟»

خیلی کم پیش میاد که مشکلات بزرگ با راه حل های بزرگ حل بشن. اون ها اکثراً با چند راه حل کوچک در طول هفته ها و یا حتی دهه ها حل می شن. 

یک روانشناس ۵۸۸ کلمهی احساسی انگلیسی رو بررسی کرد و متوجه شد که ۶۲ درصد اون ها منفی و ۳۸ درصدشون مثبتن. 

سوارهای ما عموماً به جای تمرکز روی راه حل، روی مشکل تمرکز می کنن.

پیشنهاد میکنم کتاب استثنائیها نوشته مالکوم گلدول رو درباره بررسی سبک زندگی آدمای موفق بخونین! عالیه!

 

فصل سه: راهنمای حرکات مهم رو بنویسید

 

سوار با تصمیم هایی که ما می گیریم سر و کار داره و از اون جایی که این تصمیم ها احتیاج به نظارت دارن، از سوار انرژی می گیرن و اون رو خسته می کنن. 

هر چقدر تصمیم های بیشتری به سوار پیشنهاد داده بشه، سوار خسته تر میشه. 

تغییر باعث میشه که ما انتخاب های زیادی داشته باشیم که این خودش شک و عدم اطمینان ایجاد می کنه.

نامعلومی و گنگی برای سوار خسته کننده ست چون سوار باید فیل رو هدایت کنه. اما وقتی مسیر مشخص نباشه چجوری باید فیل رو هدایت کنه؟ در این مواقع فیل راه همیشگی و راحت خودش رو میره. چرا؟ چون که گنگی و عدم اطمینان به فیل استرس میده.

برای ایجاد هر تغییر موفقیت آمیزی، لازمه که ما اهداف مبهم رو به رفتار های مشخص تبدیل کنیم. به طور خلاصه، برای اینکه کلید تغییر رو بزنیم، باید راهنمای حرکت های مهم رو بنویسیم. 

برای اینکه حرکات مهم و جدید به وجود بیان، باید یک راهنمای شفاف و مشخص برای سوار و فیل آماده کنید. 

نمی تونید برای تمام حرکت ها یک راهنما بنویسید. فقط برای حرکت های مهم بنویسید.

وقتی می خواید که کسی رفتار جدیدی داشته باشه، باید روش انجام دادن اون رفتار جدید رو هم در اختیارش بذارید. با خودتون فکر نکنید که این رفتار ها و حرکت های جدید واضح هستن. شما باید تمام ابهامات رو بر طرف کنید.

تا زمانی که نتونید یک ایدهی تغییر رو به یک رفتار مشخص تبدیل کنید، آماده ی تغییر نیستید.

 

فصل چهار: هدف نهایی و مقصد رو مشخص کنید

 

وقتی یک مقصد جذاب رو توصیف می کنید، سوار به جای گم شدن در تجزیه و تحلیل که یکی از بزرگ ترین نقطه ضعف های اونه، به مقصد توجه می کنه. 

شما به سوار نشون بدید که می خواید به کجا برسید و سوار به فیل نشون میده که چرا این مسیر، مسیر ارزشمندیه. 

شما باید به طور کامل ابهام های هدفتون رو از بین ببرین. با هدف های مهم کوتاه مدت به هدف بلند مدت خودتون برسید.

برای ایجاد تغییر در خودتون یا دیگران باید ساده برنامه ریزی کنید. با این کار می تونید نقاط قوت سوار رو تقویت کنید. وقتی وضعیت رو تجزیه و تحلیل کنید، متوجه میشید که بعضی کارها نتیجه ی بهتری دارن. همین کارها رو دنبال کنید. در مورد شکست ها وسواس به خرج ندید. به جای این کار موفقیت ها رو بررسی کنید و سعی کنید که بفهمید چه چیزی باعث اون موفقیت شده و شبیه سازیش بکنید. سوار رو راهنمایی کنید و مسیر درست رو به اون نشون بدید و حرکت های مهم رو مشخص کنید و بنویسید.

وقتی این کارها رو انجام بدید، سوار برای ایجاد یک تغییر آماده میشه. اون برای مبارزه و کنترل شریک بی میل و قدرتمندش، فیل، مسلح میشه.

 

فصل پنج: احساس ایجاد کنید

 

جان کوتر و دن کوهن در یک مطالعه متوجه شدن که الگوی تغییراتی که با موفقیت انجام شده «تحلیل-تفکر-تغییر» نیست، بلکه «دیدن-احساس کردن-تغییر» هستش.

همه ی ما یک توهم مثبت داریم و اون اینه که فکر می کنیم از حد متوسط بهتریم. اگه به یک اقدام سریع و مشخص احتیاج دارید، احساسات منفی می تونن به شما کمک کنن.

برای حل مشکلات بزرگتر، باید خلاقیت و امید رو تقویت کنیم.

 

فصل شش: تغییرها رو کوچک کنید

 

یکی از راه های ایجاد انگیزه برای انجام کارها اینه که کاری کنیم تا مردم فکر کنن که از چیزی که فکر می کردن به هدفشون نزدیک ترن.

اگه می خواین فیل رو به حرکت در بیارین، باید تغییرات رو کوچک کنید.

یک روش دیگه برای کوچک کردن تغییرات، فکر کردن در مورد موفقیت های کوچکه. موفقیت هایی که به راحتی می تونید بهشون برسید.

وقتی به موفقیت های کوچک اولیه می رسید و به اون ها فکر می کنید، در واقع دارید به خودتون امید میدید. امید برای تلاش کردن خیلی مهمه. در واقع امید سوخت فیله و بدون اون نمی تونه حرکت کنه. 

وقتی که شما در مسیر حرکت به سمت موفقیت نهاییتون قرار گرفتید، مهمه که پیشرفتی که تا حالا داشتید، قابل مشاهده باشه.

وقتی اهداف کوچکی که نتیجه ی قابل مشاهده ای داشته باشن برای خودتون تعیین کنید و به اون ها برسید، کم کم باور می کنید که می تونید موفق بشید. 

روانشناسی به اسم کارل ویک در یک مقاله به اسم «پیروزی های کوچک» گفت: «پیروزی های کوچک اهمیت رو کاهش میدن (این کار خیلی مهم و بزرگی نیست)، خواسته ها رو کم می کنن (فعلاً انجام دادن همین کار کافیه)، باعث درک مهارت ها میشن (حداقل می تونم این کار رو انجام بدم).»

اینجا جا داره کتاب تختوابت را مرتب کن رو پیشنهاد کنم بخونین!

 

شما باید موفقیت های کوچیکی رو انتخاب کنید که:

 

  1. ارزشمند باشن
  2. سریع و راحت بشه بهشون رسید

 

فصل هفت: به آدم ها اجازه ی رشد بدید

 

جیمز مارچ، استاد علوم سیاسی دانشگاه استنفورد میگه که وقتی آدم ها تصمیم می گیرن، به یکی از دو مدل پایه ی تصمیم گیری اعتماد می کنن: مدل پیامدها یا مدل هویت.

مدل پیامدها یا مدل عواقب فرض می کنه که وقتی می خوایم تصمیمی بگیریم، هزینه ها و مزایای اون تصمیم رو بررسی می کنیم و آخر تصمیمی می گیریم که باهاش بیشترین رضایت رو داشته باشیم. این طرز تصمیم گیری منطقی، تحلیلیه.

در مدل هویت، ما وقتی می خوایم تصمیمی بگیریم، از خودمون سه تا سؤال می پرسیم: من کی هستم؟ الآن در چه وضعیتی قرار دارم؟ کسی مثل من در این شرایط چه کاری انجام میده؟

وقتی یک آدمی رو می بینید که فکر می کنید باید یک رفتارش رو تغییر بده، از خودتون بپرسید که آیا اون آدم می خواد تلاش کنه و تغییر کنه؟ اگه جواب این سؤال آره باشه، به نفع شماست. اگه نه، باید خیلی تلاش کنید که بهشون نشون بدید که باید تغییر کنن.

چجوری می تونید وقتی فیل در یک مسیر طولانی و سخت قرار داره بهش انگیزه بدید؟

شما باید انتظار شکست رو داشته باشید. نه شکست در رسیدن به مقصد نهایی، شکست در طی کردن مسیر.

«در وسط مسیر، همه چیز میتونه مثل یک شکست به نظر برسه.»

– روزابت ماس کانتر


فصل هشت: محیط رو عوض کنید

 

اکثراً همه فکر می کنن مشکل اصلی مربوط به خود افراد میشه در حالی که عموماً مشکل اصلی مربوط به وضعیتیه که افراد در اون قرار دارن.

اگه می خواید که مردم تغییر کنن، می تونید سوار رو به سمت مشخص راهنمایی کنید و به فیل انگیزه بدید. با این کار طی کردن مسیر رو راحت تر می کنید. اصطکاک راه رو کم کنید. به اون ها نشون بدید که دارن به مقصدشون نزدیک میشن. به طور خلاصه، شما می تونید مسیر رو شکل بدید.

عوض کردن محیط به این معنیه که رفتارهای درست رو راحت تر و رفتارهای غلط رو سخت تر کنیم. به همین سادگی.

اگه مسیر رو عوض کنید، رفتار رو هم عوض کردید.

هروقت که هواپیما در ارتفاع زیر ۱۰۰۰۰ فوت باشه، هیچ مکالمه ای در کابین خلبان مجاز نیست، مگه اینکه مربوط به پرواز باشه. در این شرایط احتمال خطا پایین میاد و خلبان می تونه تمرکز کامل داشته باشه. 

موقع جراحی، جراح ها برای این که احتمال خطرهای مختلف رو کم کنن، از یک چارچوب مشخص پیروی می کنن که احتمال اتفاق افتادن انواع حادثه ها رو کم می کنه. 

 

فصل نه: عادت ایجاد کنید

 

طبق یک مطالعه از افرادی که در زندگیشون تغییر ایجاد کردن، ۳۶ درصد این تغییرات موفقیت آمیز مربوط به انتقال به یک مکان جدید بوده. 

یک ابزار وجود داره که به شما کمک می کنه که عادت های خوب ایجاد کنید. این ابزار رو می تونید به محیط (یعنی شرایطی که در اون قرار دارید) اضافه کنید تا به رفتارهای مورد نظرتون برسید. این ابزار چک لیسته(Checklist). یعنی لیست کارهایی که باید انجام بدید.

 

چک لیست ها سه مزیت دارن

 

  • به مردم بهترین کارها رو نشون میدن و روش درست انجام دادن اون کارها رو به اون ها یاد میدن.
  • به افراد کمک می کنن که در یک محیط پیچیده از نقطه ضعف هاشون دوری کنن.
  • جلوی اعتماد به نفس بیش از اندازه پیدا کردن شما رو می گیرن.

 

فصل ده: مردم رو هدایت کنید

 

وقتی شرایط سخت و مبهم میشه، مردم سعی می کنن بفهمن که برداشت بقیه از این شرایط چیه. مثلاً وقتی صدای بلند و عجیبی میاد، مردم از همدیگه می پرسن: صدای چی بود؟

اگه می خواید تغییر ایجاد کنید، باید به نشونه های اجتماعی توجه کنید. 

 

فصل یازده: به تغییرات تداوم ببخشید

 

یک سفر طولانی با یک قدم شروع میشه، اما این قدم یک سفر طولانی رو تضمین نمی کنه. چطوری باید کاری کنین که قدم هاتون ادامه پیدا کنه؟

اولین کاری که باید بکنید اینه که قدم اول رو شناسایی کنید و برای انجام دادنش خوشحال باشید. شما باید حرکت هایی که به سمت تغییر و موفقیت انجام میدید رو تقویت کنید. تقویت باعث میشه که از مرحله های سخت و طولانی سفر عبور کنید.

تغییر یک رویداد نیست؛ یک رونده.

ممکنه تغییر اولش باعث بشه که مردم احساس ناخوشایندی نسبت بهش داشته باشن، اما به تدریج به اون عادت می کنن و ممکنه حتی براشون خوشایند بشه.

وقتی مردم رفتارشون رو تغییر بدن، طرز تفکر اون ها نسبت به خودشون هم تغییر می کنه و وقتی شخصیت اون ها تغییر کنه و تکامل پیدا کنه، رفتار جدید اون ها تقویت میشه.

تغییرات کوچک مثل یک گوله ی برفی می مونن که با قل خوردن می تونن تبدیل به یک تغییر بزرگ بشن!

 

از این کتاب لذت بردین؟ اگه این موضوعات برای شما هیجان انگیزه، از خوندن این سه تا کتابم احتمالا لذت می برین. امیدوارم که بخونین و پادکست پیشنهادی رو گوش بدین و لذت ببرین.

  1. کتاب عادت های اتمی نوشته جیمز کلییر – گوش دادن به قسمتایی از عادت های اتمی در پادکست خوره کتاب
  2. کتاب قدرت عادت نوشته چارلز دوهیگ
  3. کتاب کار عمیق نوشته کال نیوپورت

 

اگه از کتاب کلید را فشار بده نوشته چیپ و دن هیث خوشتون اومده هم می تونین خیلی راحت از همین لینک بخرینش.

چیپ هیث و دن هیث

درباره چیپ هیث، دن هیث:

دن هیث یک نویسنده و سخنران موفق آمریکاییه که با برادرش چیپ، چهارتا کتاب نوشته. یکی از اون کتاب ها، کتاب کلید را بزنه. چیپ هیث در دانشگاه آمریکایی درس خونده.

کتاب های مشابه کلید را بزن:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *