کاور کتاب 7 عادت مردمان مؤثر

معرفی و نقد کتاب: 7 عادت مردمان موثر

نویسنده: استفان کاوی

امتیاز در گودریدز:
4.1/5
امتیاز در آمازون:
4.6/5
با 506455 رای
با 7551 رای
تعداد صفحه: 372
زبان اصلی: انگلیسی

«بعضی وقتها یک کتابی منتشر میشه که نه تنها زندگی خوانندگانش رو تغییر میده، بلکه روی فرهنگ هم تأثیر میذاره. کتاب هفت عادت مردمان مؤثر یکی از اون کتابهاست.»
-دانیل پینک

یکی از تأثیرگذارترین کتاب هایی که تا حالا نوشته شده، کتاب هفت عادت مردمان مؤثره. این کتاب زندگی رهبران، مدیران، مربیان و پدر و مادرها رو تغییر داده. این کتاب ما رو ترغیب میکنه تا زندگی عالی و با هدفی رو تجربه کنیم.

نقل قول‌های کتاب 7 عادت مردمان موثر:

«اکثر آدمها برای درک کردن گوش نمیدن، گوش میدن تا جواب بدن.»

«اگه با شخصی همون طوری که هست رفتار کنید، تغییری نمیکنه. اما اگه طوری که میتونه باشه رفتار کنید، تغییر میکنه و بهتر میشه.»

«در ذهن تون از پایان کار شروع کنید.»

«برای تغییر کردن، باید برداشت هامون رو تغییر بدیم.»

«ما جهان رو اون طوری که هست نمی بینیم، به شکلی که خودمون هستیم می بینیم.»

«وقتی راحت اعتماد کنیم، برقراری ارتباط برامون راحت تر میشه.»

«دو نفر میتونن یک چیز رو ببینن و اختلاف نظر داشته باشن اما نظر هر دوشون درست باشه.»

«اندیشه بکارید، عمل رو درو کنید. عمل بکارید، عادت رو درو کنید. عادت بکارید، شخصیت رو درو کنید. شخصیت بکارید، سرنوشت درو کنید.»

نقد و خلاصه کتاب 7 عادت مردمان موثر:

 

مروری 7 عادت مردمان موثر

 

کتاب 7 عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی از نظر بعضی مخاطبان تا جایی اعتبار داره که بعضیها میگن این کتاب شایستگی این رو داره که بخشی از برنامه ی درسی مدرسه ها باشه. کاوی با این کتاب ما رو با ماهیت درونی خودمون آشنا میکنه. با خوندن این کتاب، یاد میگیریم که آگاهی و استقلال بیشتری داشته باشیم. ایده های این کتاب طوری بیان شده که بتونیم به راحتی این هفت عادت رو درک کنیم. با خوندن این کتاب، طرز نگاه بسیاری از آدمها به دنیا تغییر کرد. اونا میگن  بعدش تونستن با مردم همدلی بیشتری کنن و خودشون رو جای اونها تصور میکنن و به طرز فکرهای مختلف احترام میذارن.

این کتاب به آدمهای زیادی کمک کرده تا واکنشهای احساسی و ریشه های اضطراب شون رو درک کنن. مسلماً تغییر کردن کار سختیه و زمان میبره، اما وقتی بدونید که نتیجه ی نهایی چقدر ارزش داره، برای تغییر کردن اراده میکنید و برای پیشرفت کردن تلاش میکنید.

 

نقد کتاب 7 عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی

 

نقاط قوت کتاب:

  • کتاب ساده نوشته شده و خوندنش راحته.
  • ایده ها و مفاهیم کاملاً واضح نوشته شدن.
  • آخر هر فصل یک سری تمرین نوشته شده که به اجرای عادتها کمک میکنن.
  • این کتاب باعث تغییرات طولانی مدت میشه.

نقاط ضعف کتاب:

  • ترتیب مطالب میتونست بهتر باشه.
  • یک سری از مطالب چند بار تکرار شده.
  • کتاب حجیمیه.
  • لازمه که بیشتر از یک بار خونده بشه.

این کتاب مرجع مهارت های خودیاری و ارتباطات موفقه. کاوی ادعا نمیکنه که قراره براتون فورا معجزه کنه. اون عقیده داره که تغییر کردن یک روند تدریجیه و باید با گذشت زمان و تمرین به وجود بیاد. این کتاب به ما نشون میده که چطوری خودمون رو به طور عمیق بررسی کنیم و چجوری با مشکلاتی که برامون پیش میاد مقابله کنیم. قوانینی که در این کتاب نوشته شده، همه جای دنیا و در هر شرایطی، قابل اجراست. اما ما باید هر روز این قوانین (عادتها) رو تمرین کنیم.

پیشنهاد میکنم در زمینه ایجاد عادت ها به کتاب عادت های اتمی نوشته جیمز کلیر حتما سر بزنید.

 

خلاصه کتاب 7 عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی

 

عادتهای ۱، ۲ و ۳ مربوط به مستقل بودن و کنترل کردن خودمون میشن. اونها پایه و اساس مهارتهای لازم برای موفقیت هستن.

عادتهای ۴، ۵ و ۶ ما رو به سمت موفقیت راهنمایی میکنن.

عادت 7م به نکات قبلی اشاره میکنه و توضیح میده که ما برای مقابله با چالش های مختلف زندگی، همیشه باید در حال پیشرفت باشیم.

 

بخش اول: دیدگاهها و قوانین

اکثر مردم کل زندگیشون از راه به دست آوردن مادیات به دنبال خوشحالی میگردن، اما این کار باعث میشه که احساس بیمعنی بودن داشته باشن. مشکلات داخلی، همیشه یک راه حل ساده ندارن. ریشهی این مشکلات به طرز فکر ما و انگیزههامون مربوط میشه. ما دنیا رو از روی تجربههامون و محیطی که توش زندگی کردیم، تفسیر میکنیم.

عادتها:

  1. فعال باشید.
  2. به هدف نهایی فکر کنید.
  3. اولویت بندی کنید.
  4. برد-برد فکر کنید.
  5. سعی کنید که اول درک کنید و بعد درک کرده بشین.
  6. همکاری کنید.
  7. مهارت هاتون رو بهتر کنید.

هر تلاشی برای تغییر که مربوط به نگرش و رفتارهای ما باشه، عموماً نتیجه ی خوبی داره. برای مؤثر بودن، باید روی برداشتها و فلسفه های خودمون تمرکز کنیم. موفقیت های واقعی به اصول شخصیت ما بستگی دارن.

مدتها مسیری که برای موفقیت به مردم ارائه میشد، برای استفاده ی شخصی بود. یعنی مردم رو ترغیب میکردن تا پیامی که به اونها گفته میشد رو دنبال کنن و بر اونها نفوذ داشته باشن.

به گفته ی استفان کاوی، تکنیک هایی که به ما معرفی میکنه، به ما کمک میکنن تا یک زندگی شاد و موفق داشته باشیم. برای مؤثر بودن، این تکنیک ها باید با اخلاص، همدلی، عزت نفس و اعتماد ترکیب بشن. تأثیرات این تکنیک ها محدود هستن و نتیجه ی کلی بیشتر به خود شما بستگی داره. شما همون چیزی رو که کاشتید درو میکنید. این اصل در مورد تمام فعالیت های انسانی صدق میکنه.

قدرت فلسفه

کارهای روزمرهای که کاوی در موردشون تو کتاب 7 عادت مردمان موثر نوشته ساده هستن. اونها شامل اصولی میشن که به ما کمک میکنن تا به موفقیت و خوشبختی بلند مدت برسیم.

تفاوتهای اصلی ما در فلسفه و جهان بینی های ماست: اینکه چطوری چیزها رو درک و تفسیر میکنیم؟ 

فلسفه های ما نقشه هایی هستن که ما رو در زندگی روزمره راهنمایی میکنن. این نقشه ها توسط دیگران (خانواده، جامعه و غیره) در ما به وجود اومدن و درک و انتظارات ما از واقعیت رو شکل میدن. واقعیت برای ما همونطوری که درکش میکنیم، معنی میشه. بنابراین این درک، منشأ افکار و احساسات ماست. هرچقدر هم که درک ما منطقی باشه، مربوط به ذهنیت ما میشه. یعنی ما همون چیزی که بخوایم ببینیم رو می بینیم. در این زمینه باید راجع به انکار کردن هم صحبت کنیم که یک مکانیزم دفاعی روانشناختیه، یعنی وقتی کسی دردی رو که احساس میکنه، نادیده میگیره و انکار میکنه.

هرچقدر بیشتر فلسفه های اساسی خودمون رو بشناسیم، بیشتر میتونیم مسئولیت پذیر باشیم و سرنوشتمون رو به دست خودمون بگیریم. ما میتونیم این فلسفه ها رو بررسی کنیم یا کاملاً تغییرشون بدیم. ثابت شده که بیشترین پیشرفت ها در زمینه های مختلف، با تغییر طرز فکرهای قدیمی و فلسفه بوده.

اصول رشد و تغییر

چیزی که ما از اطرافمون می بینیم، نشون دهنده ی درون ماست. قوانین طبیعی قابل شکستن نیستن؛ باطنی یا مذهبی هم نیستن. کلیدهای موفقیت فراتر از اعتقادات و فرهنگه. اونها غیرقابل انکار و کاملاً واضحن.

ادبیات پر از تئوری هاییه که از راه های میانبر برای رسیدن به موفقیت دفاع میکنن و به مردم یاد میده که بدون کار کردن و تلاش میشه موفق شد. این تئوری ها فقط نویسنده ها رو پولدار میکنن و زندگی کسانی که اونها رو باور میکنن رو خراب. برای رشد و پیشرفت در تمام زمینه ها، باید یک سری مراحل رو طی کنیم. هر مرحله مهمه و نیاز به زمان داره. همه ی ما میدونیم که تغییر و پیشرفت نیاز به زمان داره اما میخوایم که همه چیز سریع اتفاق بیفته. ولی سریع به نتیجه رسیدن با قوانین رشد و پیشرفت همخونی نداره. 

مشکل اصلی، طرز برخورد ما با مشکلاته!

هرچقدر که مردم دنبال راه حلهای سریع تری باشین و روی درد و مشکلات تمرکز کنین، مشکلات طولانی تر میشن. بیشتر کسانی که در سمینارهای مدیریت زمان و برنامه ریزی شرکت میکنن، برای رسیدن به نتایج معجزه گر این کار رو میکنن. اکثر اونها در رسیدن به موفقیت و خوشبختی، شکست میخورن.

مشکلات ما از درون خودمون به وجود میان. آلبرت انیشتین عقیده داشت که «مشکلات ما با همون طرز فکری که مشکل رو ایجاد کرده، قابل حل نیستن».

مشکلات نشونه ی این هستن که طرز فکر ما درست نیست! پس راه حل اینه که ما طرز فکرمون رو تغییر بدیم. اتفاق ها کاملاً خنثی هستن و هیچ ارزشی ندارن و این ما هستیم که به اونها ارزش میدیم. 

قدرت تکرار

ما نتیجه ی چیزهایی هستیم که تکرار میکنیم.

بی نقص و عالی بودن رفتار نیست، عادته!

«اندیشه بکارید، عمل رو درو کنید. عمل بکارید، عادت رو درو کنید. عادت بکارید، شخصیت رو درو کنید. شخصیت بکارید، سرنوشت رو درو کنید.»

عادتها خیلی قوی هستن و اکثرا دست کم گرفته میشن. برای ترک یک عادت تلاش مداوم و زیادی لازمه. 

«همه ی ما یک در مخفی درونمون برای تغییر کردن داریم. این در فقط از درون میتونه باز بشه و هیچکس با بحث کردن یا جذابیت عاطفی نمیتونه این در رو از بیرون باز کنه.»
-مرلین فرگسن

رشد مداوم

هر کس برای رشد کردن و بالغ شدن، باید مستقل باشه و وابستگی نداشته باشه. مستقل بودن باعث میشه که ما مسئولیت پذیر و فعال باشیم. 

وابستگی متقابل (روابط) نشون دهنده ی بلوغ شخصیتی بیشتره، چون انسانها وقتی باهم هستن فرصت هایی برای موفقیت و خوشبختی براشون پیش میاد که به تنهایی نمیتونن به اونها برسن. اما برای وابستگی متقابل، لازمه که افراد اول خودشون مستقل باشن. وابستگی هیچوقت به طور مستقیم باعث وابستگی متقابل نمیشه.

تعریف کارایی

اگه ما در زندگیمون فقط روی نتایج تمرکز کنیم، هم به نیازهای اساسی خودمون توجه نمیکنیم، هم دیر یا زود از تلاش کردن خسته میشیم.

کارایی یعنی حفظ تعادل بین تولید و وسایل تولید. برای سریع سود کردن، ما نقاط قوت خودمون رو ضعیف میکنیم و فواید بلند مدت رو نادیده میگیریم. 



بخش دوم: پیروزی خصوصی

 

عادت شماره یک: فعال باشید

خودآگاهی به ما اجازه میده که خودمون رو تغییر بدیم و فلسفه های خودمون رو بررسی کنیم. آیا ما همونطوری که جامعه ما رو میبینه خودمون رو میبینیم؟ اگه این درست باشه، وجود ما به محیط خارجی بستگی داره. شخصیت ما توسط واکنش ما به موقعیت های مختلف شکل میگیره. انسان همیشه آزاده که واکنشهای خودش رو انتخاب کنه.

استفان کاوی از تجربه های ویکتور فرانکل که توسط نازیها تبعید شده بود استفاده کرد. ویکتور فرانکل زندگی در سختترین شرایط رو تجربه کرده بود و آزادی نداشت. اون کشف کرد که مهم ترین عامل موفقیت، فعال بودنه. به جای اینکه فقط ابتکار به خرج بدید، باید درک کنید که شما مسئول زندگی خودتون هستین و باید تلاش کنید. اقدامات ما نتیجه ی تصمیم های ماست، نه شرایط ما. یک تصمیم ناخودآگاه، فقط یک واکنش احساسی بی فکره.

«هیچکس بدون رضایت شما، قدرت آسیب رسوندن به شما رو نداره.»
-النور روزاولت

به قول گاندی: «مردم بدون توافق ما، قادر به محروم کردن ما از عزت نفس مون نیستن.»

در دنیای واقعی، حوادث یا آدمها میتونن به ما آسیب جسمی یا روحی بزنن، اما دلیل نمیشه که هویت ما هم تحت تأثیر قرار بگیره. تجربه های سخت باعث میشن تا ما در مورد فلسفه های خودمون فکر کنیم. این تجربه ها میتونن ایراد طرز تفکر ما رو نشون بدن یا ما رو برای آگاهی بیشتر تحریک کنن.

پیشقدم باشید

عموم افراد شرطی هستن، یعنی منتظرن یکی از اونها مراقبت کنه یا دیگران به جاشون تصمیم بگیرن. اما افراد موفق به جای منتظر بودن، دنبال راه حل میگردن.

به طرز صحبت کردنتون توجه کنید

طرز صحبت ما نشون دهنده ی میزان فعال بودن ماست. افرادی که فقط به شکل واکنشی رفتار میکنن، طوری صحبت میکنن که هیچ مسئولیتی قبول نکنن. به نظر اونها همه چیز تقصیر بقیه ست و خودشون هیچ تقصیری ندارن. 

افراد فعال در صحبت هاشون راه حل های مختلف رو بررسی میکنن و سعی میکنن که روابط بهتری داشته باشن. اونها منطقی صحبت میکنن و واکنش های احساسی از خودشون نشون نمیدن. این طرز صحبت روی راه حل و آینده تمرکز داره.

قضاوت نکنید، روشن فکر باشید، انتقاد نکنید و بخشی از راه حل باشید، نه مشکل.

حلقه ی نگرانی، حلقه ی نفوذ

مردم وقت و انرژی خودشون رو صرف چیزهایی میکنن که مهم نیستن. کارهای ما میتونن به دو دسته تقسیم بشن: ۱. دایره نگرانی ۲. دایره نفوذ

دایره ی نگرانی از چیزهایی تشکیل شده که ما نمی تونیم کنترلشون کنیم، مثل:

  • آب و هوا
  • شرایط
  • رفتار دیگران

دایره ی نفوذ از چیزهایی تشکیل شده که ما می تونیم کنترلشون کنیم، مثل:

  • رفتارمون
  • کارهامون
  • اقدامات مون

اینکه ما روی کدوم دایره بیشتر تمرکز میکنیم و از وقت و انرژی مون چجوری استفاده میکنیم، روی میزان فعال بودن ما تأثیر میذاره. برای مؤثر بودن باید روی دایره ی نفوذ تمرکز کنیم. هر چقدر که بیشتر روی دایره ی نگرانی تمرکز کنید، آدمها بیشتر زندگی شما رو کنترل میکنن و افکار منفی بیشتری به سراغ شما میان و اعتماد به نفس تون کم میشه.

بعضی وقتها تغییر دادن یک سری چیزها غیر ممکنه. شما باید این شرایط رو قبول کنید.

«خدایا، به من شهامت بده تا چیزهایی که میتونم تغییر بدم رو تغییر بدم، چیزهایی که نمیتونم تغییر بدم رو قبول کنم و به من دانش این رو بده که تفاوت این دو رو تشخصی بدم.»

ما وظیفه داریم که زندگی خودمون رو کنترل کنیم و تصمیم های درستی بگیریم. نتیجه ی کارهای ما بخشی از دایره ی نگرانی هستن. پشیمانی و توجیه کردن اشتباهات، مشکلات شما رو حل نمیکنن. باید یاد بگیرید که اشتباهات تون رو قبول کنید، درس بگیرید و ازشون رد بشید. 

عادت شماره دو: به هدف نهایی فکر کنید

خلقت ذهنی قبل از خلقت جسمی به وجود میاد. شما مسئول زندگی خودتون هستین و میتونید زندگی تون رو بسازید.

زندگی بدون هدف مثل سفر کردن بدون در نظر داشتن مقصده. این مثال اهمیت اهداف رو نشون میده. مراسم خاکسپاری خوتون رو تصور کنید. دوست دارین مردم راجع به شما چی بگن و چه خاطره هایی تعریف کنن؟ شما هر روز باید یک قدم به سمت هدف تون بردارین.

اواخر زندگی مردم اکثرا میفهمن که اون چیزی که براش تلاش کردن، بی ارزش بوده. بیشتر از مادیات، شما باید به سلامت، خانواده و روابط تون اهمیت بدید.

اهداف ما رو به سمت مسیر درست راهنمایی میکنن. یک هدف ارزشمند باید بر اساس ارزش های واقعی ما باشه. اگه برای آینده تون برنامه ریزی کنید، احساس مسئولیت و اعتماد به نفس پیدا میکنید. این کار همچنین به شما کمک میکنه تا مشکلات زندگی تون رو حل کنید. اگه ما هیچ هدفی نداشته باشیم، به نقاط ضعف مون توجه میکنیم.

مأموریت شخصی

عادت دوم نشون میده که ما مجبور نیستیم مطابق قوانینی که به ما گفته میشه زندگی کنیم. ما به اندازه ی کافی خلاق هستیم که اهداف و قوانین خودمون رو بسازیم. هر شخصی با بقیه متفاوته و افکار و ارزش های خودش رو داره. فرانکل با مطالعاتش به این نتیجه رسید که بیماریهای روحی و روانی نشون دهنده ی نداشتن اعتماد به نفس و هدف هستن.

ارزشهای اصلی یک زندگی پایدار احساس امنیت، قدردانی و قدرت هستن. نگرانی های اصلی زندگی باید مربوط به خانواده، کسب و کار، پول، اوقات فراغت و دوستها باشن. هر کدوم از اینها به تنهایی باعث خوشبختی ما نمیشن و باید به تمام شون توجه کنیم.

برای داشتن یک زندگی بدون پشیمانی، باید بدونیم که چه کسی هستیم و ارزش های اصلی ما چی هستن. اگه ارزش های ما به فعال بودنمون کمک نکن، باید هر چه سریعتر تغییرشون بدیم.

مأموریت شخصی خودتون رو بنویسید

برای طراحی مأموریت شخصی خودتون زمان زیادی لازمه. باید تغییرات زیادی ایجاد کنید. برای مثال، عناصر دایره ی نگرانی میتونن به طور ناخودآگاه بخشی از زندگی روزمره ی ما بشن و جلوی فعال بودن ما رو بگیرن. برای طراحی مأموریت تون باید ذهن باز داشته باشید و با احساسات خودتون صادق باشید.

اطمینان و تصور دو ابزار قدرتمند برای رسیدن به موفقیت هستن. قهرمان های بزرگ قبل از به موفقیت رسیدن، اون موفقیت رو تصور میکنن. 

نقش ها و اهداف رو تعیین کنید

برای داشتن زندگی متعادل، باید نقشهای مهم و اهداف بلند مدت رو تعیین کنید. مثلاً برای یک مأموریت گروهی، باید نقش تمام اعضا مشخص باشه و هدف معینی داشته باشن. در غیر این صورت هر کس هر کاری که دوست داشته باشه انجام میده و در نهایت به هدف اصلی نمیرسن.

عادت شماره سه: اولویت بندی کنید

عادت سوم بیشتر مربوط به کارایی و نظم در انجام کارها میشه. 

احساسات و انگیزه های ما، ما رو به سمت هدفمون میکشونن.

«افراد موفق عادت کردن که کارهایی رو انجام بدن که افراد شکست خورده دوست ندارن انجام بدن!»

از خودتون بپرسید: انجام دادن منظم چه کاری میتونه زندگی من رو تغییر بده و باعث پیشرفتم بشه؟

شما به غیر از مدیریت زمان، باید خودتون رو هم مدیریت کنید. 

ماتریس زمان

اهمیت و فوریت دو عامل اصلی حاکم بر هر فعالیتی هستن. با توجه به اونها میتونیم کارهامون رو اولویت بندی کنیم و برای خودمون یک جدول بکشیم.

کارهای مهم:

فوری: بحرانها، مشکلات ضروری، تحویل پروژه در زمان معین

غیر فوری: پیشگیری، حفظ روابط، تجربه های جدید، برنامه ریزی

کارهای بدون اهمیت: 

فوری: جواب دادن ایمیل، کارهایی که باعث حواس پرتی میشن

غیر فوری: سرگرمی، کارهایی که باعث حواس پرتی میشن، صحبت های تلفنی بی اهمیت، وقت تلف کردن

کارهای مهم ممکنه اونقدر فوری نباشن اما برای رسیدن به اهداف بلند مدت خیلی مهمن. ما اکثرا به جای کارهای مهم سراغ کارهای راحت میریم.

«نه» گفتن رو یاد بگیرید

برای تمرکز روی کارهای مهم، شما بعضی وقتها باید به بعضی کارهای دیگه که مهم نیستن، «نه» بگید. «عموماً دشمن بهترین، خوبه!»

کاوی به شما پیشنهاد میکنه که کارهاتون رو به شکل هفتگی برنامه ریزی کنید. البته این برنامه ریزی باید طوری بشه که بشه تغییرش داد و انعطاف پذیر باشه.

چهار نکته ی اصلی برای مدیریت خوب:

  • شناسایی نقش هایی که احتیاج به توجه و وقت دارن، مثل خانواده و شغل و دوستان و غیره
  • مشخص کنید که هر هفته به چه هدفی میخواید برسید
  • کارهای هر هفته رو بر اساس دو نکته ی اول برنامه ریزی کنید
  • طوری برنامه ریزی کنید که بتونید قرارهای ملاقات یا موقعیت های پیش بینی نشده رو در برنامه جا بدین

کارایی یا اثربخشی؟

انسانها کاملاً با ماشینها فرق دارن. وقتی ماشین ها با تمام ظرفیت شون کار میکنن، بهترین نتیجه رو میدن. اما برای انسانها کارایی مهمه نه عملکرد. ما باید خودجوش و انعطاف پذیر باشیم.

واگذاری

دو نوع واگذاری وجود داره، واگذشتن به زمان و واگذاشتن به دیگران.

اگه یک کار رو عقب بندازید باید کار مهمتری رو انجام بدید و برای کارهای دیگه دوباره برنامه ریزی کنید. واگذاری یک سری کارها به دیگران که ممکنه در اون کار مهارت بیشتری داشته باشن، تولید رو افزایش میده. این کار همچنین نشون دهنده ی مدیریت خوبه.



بخش سوم: پیروزی عمومی

 

پیروزی عمومی مقدم بر پیروزی خصوصیه. استقلال، نظم و کنترل خودمون اساس روابط موفق هستن. مردم ما رو با کاری که انجام میدیم یا حرفی که میزنیم نمی بینن، میبینن که ما چه کسی هستیم.

احساسات عاطفی

هرکدوم ما یک حساب بانکی عاطفی داریم که میزان اعتماد ما به دیگران رو مشخص میکنه. وقتی کسی صادق، مهربون و محترم باشه، اعتماد به وجود میاد. وقتی هم که کسی دروغگو، مبهم و بی وفا باشه، اعتماد از بین میره. در روابط، کوچیکترین حرکتها هم میتونن اعتماد ایجاد کنن. به قول هاتون عمل کنید چون باعث به وجود اومدن اعتماد میشن. صداقت در روابط خیلی اهمیت داره و احترام رو نشون میده که از عشق خیلی مهم تره.

یاد بگیرید که معذرت خواهی کنید. افرادی که اعتماد به نفس ندارن، به خاطر ترس از ضعیف بودن، به ندرت عذرخواهی میکنن. اونها فقط به این فکر میکنن که بقیه چجوری می بیننشون. 

مشکلات روابط، فرصت هستن

آدمهای فعال از مشکلاتی مثل شکسته شدن اعتماد یا سوء تفاهم که در روابط پیش میاد، برای داشتن روابط بهتر استفاده میکنن.

عادت شماره چهار: برد-برد فکر کنید

در کسب و کار، طرز فکر برد-برد باعث موفقیت میشه. افرادی که این طرز فکر رو دارن زندگی رو به شکل رقابت نمی بینن بلکه فرصتی برای همکاری می بینن. 

طرز تفکر برد-برد احتیاج به مهارتهای شخصی داره مثل:

  • صداقت شخصی
  • بلوغ شخصیتی
  • درک اینکه کمبود منابع وجود نداره و به اندازه ی کافی برای همه هست.

عادت شماره پنج: سعی کنید که اول درک کنید و بعد درک بشین

«قلب برای کارهاش دلایلی داره که منطقی نیست»

«لمس روح یک انسان به معنای قدم زدن در سرزمین مقدسه!»

در روابط، مردم تمایل دارن که سریع قضاوت کنن و به نتیجه برسن. ارتباط برقرار کردن مهمترین مهارت زندگیه! برای اینکه بتونید خوب صحبت کنید و ارتباط برقرار کنید، باید تجربه ی زیادی داشته باشید (کتاب آئین دوست‌یابی نوشته دیل کارنگی رو ببینید).

افراد خیلی کمی یاد میگیرن که گوش بدن و خودشون رو جای طرف مقابل شون قرار بدن. ما معمولاً فقط گوش میکنیم که بتونیم جواب بدیم، نه این که درک کنیم. 

با هدف درک کردن گوش کنید.

همدلی کردن به معنای موافقت با همه چیز نیست. برای گوش کردن و بررسی واکنشهای احساسی افراد آماده باشید. کارشناس های ارتباطات عقیده دارن که فقط ۱۰ درصد پیامها با کلمات منتقل میشن، بقیه ی اونها با حرکات بدن و صدا منتقل میشن. پس فقط با گوش هاتون گوش نکنید، با چشمها و قلبتون گوش کنید.

این کار درهای روح و قلب آدم ها رو باز میکنه و افکار و احساسات واقعی اونها رو به ما نشون میده. همچنین با این کار ما میتونیم اطلاعات کافی برای ارزیابی کردن وضعیت به دست بیاریم.

انسانها نیاز دارن که درک بشن و ازشون قدردانی بشه، این در طبیعت اونهاست. همدلی کردن این نیازها رو برطرف میکنه. با این کار به جای مخالفت، میشه به توافق رسید و راه حل پیدا کرد.

از این کار میشه در فروش هم استفاده کرد. فروشنده های حرفه ای یک خدمت رو به فروش میرسونن و برای هر نیاز و مشکلی، یک راه حل ارائه میدن.

از نظر خانوادگی، خونه ها شبیه به هتل شدن. مادر و پدر و بچه ها، به خاطر کمبود ارتباط و همدلی از هم جدا میشن. این موضوع بیشتر از همه به خاطر طرز برخورد والدین با فرزندانه که عموماً پرخاشگرانه ست. 

به طور خلاصه، عادت شماره پنج ترکیبی از هنر و مهارت یادگیری پذیرفتن اختلافاته. با این کار ما میتونیم دنیای قشنگتری داشته باشیم و هم دیگه رو درک کنیم.

عادت شماره شش: زندگی مشترک

همه ی عادت هایی که تا الان گفته شد، همکاری ایجاد میکنن. زندگی موفق باید با همکاری افراد شکل بگیره. مثل اتم هایی که یک مولکول رو به وجود میارن، ما هم باید باهم دیگه به موفقیت برسیم. 

همکاری با قوانین ریاضی مطابقت نداره. یک به علاوه ی یک مساوی سه یا بیشتر میشه! همکاری باعث معجزه میشه. یک گروه به صورت کلی، از تک تک اعضای اون گروه خیلی بهتره!

آدم هایی که باور دارن که اتفاق های خوب به ندرت پیش میان، همه چیز رو به صورت برد یا باخت می بینن. یعنی فقط به فکر رقابتن و معنای همکاری رو درک نمیکنن.

همکاری به این معنیه که تفاوت هامون رو بشناسیم و نقاط قوت خودمون رو باهم به اشتراک بذاریم و با هم دیگه هر مشکل و ضعفی رو حل کنیم.

«اگه کسی با شما مخالفت میکنه، حتما دلیلی برای این کار داره که شما درک نمیکنید. سعی کنید که از دیدگاه اون به موضوع نگاه کنید!»

همکاری، باعث به وجود اومدن طرز فکرهای جدید میشه. 

افراد با ذهنیت خوب یا بد از رابطه ی قبلیشون وارد یک رابطهی  جدید میشن. اگه اون رابطه دردناک بوده باشه، با شک و تردید رابطه ی جدید رو پیش می برن. با چنین طرز فکری، نمیشه رابطه و همکاری درستی ایجاد کرد. افرادی که اعتماد به نفس ندارن، فقط با افرادی که شبیه خودشونن ارتباط برقرار میکنن تا احساس امنیت داشته باشن. اونها متوجه نیستن که رشد کردن با درک تفاوتها به وجود میاد. اگه همه مثل هم باشن هیچ خلاقیتی به وجود نمیاد.

اختلافها رو ارزیابی کنید

«اگه دو نفر ایده های یکسانی داشته باشن، لازم نیست همکاری کنن.»

اگه با کسی ارتباط برقرار کنید که کاملاً مثل شما فکر کنه، به هیچ چیز جدیدی نمیرسید. ممکنه دو نفر باهم اختلاف نظر داشته باشن اما حرف هر دوشون درست باشه. 

همکاری یعنی قدر تفاوتها رو دونستن. افراد باید با پیش زمینه های مختلف فکری و مهارت های مختلف کنار هم جمع بشن و با هم برای رسیدن به نتیجه، همکاری کنن.

یک شخص قوی، ضعفهای خودش رو میشناسه و از مهارت های دیگران قدردانی میکنه.

عادت شماره هفت: مهارت هاتون رو بهتر کنید

برای حفظ و افزایش کارایی خودتون، باید منابع جسمی، عاطفی و ذهنی تون رو تغییر بدید و بهتر کنید. 

«بعضی وقتها که می بینیم چیزهای کوچیک تأثیر بزرگی دارن، با خودم میگم که اصلا چیز کوچیکی وجود نداره!»

عادت شماره هفت به پیشرفت شخصی مربوط میشه. یک آدم موفق هیچوقت یادش نمیره که ابزارش رو پیشرفته کنه، از ماشین هاش نگهداری کنه و مهارت هاش رو بهتر کنه.

پیشرفت باید متعادل باشه و شامل هر چهار بُعد شخصیتی باشه: جسمی، معنوی، ذهنی و عاطفی. کیفیت زندگی ما به پیشرفت و بهبود این بُعدها بستگی داره. 

بعد جسمی

تغذیه ی سالم، ورزش و آرامش به آزادی ذهن و تفکرات ما کمک میکنن.

بعد معنوی

«نبردهای بزرگ زندگی، روزانه در اتاق های خاموش روح اتفاق میفتن.»
-دیوید مکی

بعد معنوی، قلب وجود ماست. ارزشها و طبیعت واقعی ما مربوط به این بعد میشن. مدیتیشن، کتاب خوندن، ارتباط با طبیعت، آهنگ گوش کردن و کارهای دیگهای مثل اینها روشهایی برای بهبود روحیه ی ما هستن. این کارها باعث احساس آرامش درونی میشن.

بعد ذهنی

«کسی که نمیخونه با کسی که خوندن بلد نیست فرقی نداره.»

اکثر مردم بعد از فارغ التحصیل شدن از مدرسه، اجازه میدن که رشد ذهنی شون متوقف شه. اونها با خودشون فکر میکنن که هر اطلاعاتی که تا الان کسب کردن کافیه و به دنبال مهارت ها و فرصت های جدید نمیرن.

فرهنگ «من همین الان این رو میخوام» توسط رسانه های اجتماعی و مقالات خبری جعلی به وجود اومده و این فرهنگ، جلوی تفکر درست ما و پیشرفت مون رو میگیره. برای رسیدن به نتایج خوب، زمان لازمه!

هیچ راهی بهتر از کتاب خوندن برای یادگیری و پیشرفت توانایی فکری وجود نداره. ما با خوندن بعضی رمان ها میتونیم با بهترین ذهن های تاریخ ارتباط برقرار کنیم. 

بعد عاطفی (اجتماعی)

احساسات ما همون واکنش های ما به محیط اجتماعی مونه. این احساسات، کیفیت روابط ما با دیگران رو هم تعیین میکنن. عادت های اول، دوم و سوم برای تقویت رابطه های ما بودن. هیچکس بدون امنیت عاطفی، نمیتونه زندگی اجتماعی موفقی داشته باشه. 

اگه ما فقط روی منافع شخصی و پول و لذت های کوتاه تمرکز کنیم، هیچوقت به خوشبختی پایدار و واقعی نمیرسیم. با خودخواهی و طمع نمیشه موفق شد!

تحقیق های زیادی نشون دادن که بین خوشحالی و انجام دادن کارهایی که به پیشرفت جامعه ی ما کمک میکنه، ارتباط وجود داره. با کمک به پیشرفت جامعه، شما خوشحالی واقعی رو تجربه میکنید.

«خدمات، اجاره ایه که ما برای لذت بردن از زندگی در کره ی زمین پرداخت میکنیم.»
-الدون

 

این بود خلاصه کتاب 7 عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی، ما این کتاب رو در لیست بهترین کتاب های خودشناسی هم معرفی کردیم که اگه از این موضوعات لذت می برید بهش سر بزنید.

ما تو قسمت پنجم از سری اول پادکست یه فنجون کتاب مون تیکه هایی از 7 عادت مردمان موثر رو براتون خوندیم که اگه علاقه دارین حتما گوش کنین و امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.

راستی برای خوره های موضوعات روانشناسی اینجا به لیست بهترین کتابهای روانشناسی آماده کردیم که بیان روان و ساده نوشته شدن. بخونید و لذت ببرید.

استفان کاوی

درباره استفان کاوی:

استفان ریچاردز کاوی یک مدرس، نویسنده، تاجر و سخنران آمریکایی بود و محبوب ترین کتاب اون کتاب هفت عادت مردمان مؤثره.

کتاب های مشابه 7 عادت مردمان موثر:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *